اسپورتینگ در فصل ۲۴-۲۰۲۳ از جمله تیمهایی است که شروع خوبی داشته و بعد از انجام ۲۰ بازی در تمامی رقابتها، تنها سه بازی را مقابل آتالانتا، بنفیکا و ویتوریا گیمارش واگذار کرده است. این تیم با ۳۱ امتیاز بالاتر از پورتو، و با یک بازی کمتر از از بنفیکای ۳۳ امتیازی، در رتبهی دوم لیگ پرتغال قرار دارد و صعودش را به دور حذفی رقابتهای لیگ اروپا قطعی کرده است. آنها با وجود جدایی بازیکنان مهمی مانند مانوئل اوگارته و پدرو پورو و اضافه شدن بازیکنان متعدد جدیدشان، خیلی سریع با یکدیگر سازگار شدند و تیمی منسجم و آمادهی رقابت را زیر نظر روبن آموریم تشکیل دادهاند.
روبن آموریم، سرمربی فعلی اسپورتینگ، در ۴ مارس ۲۰۲۰ جایگزین سیلاس شد که این انتصاب ۱۰ میلیون یورو برای اسپورتینگ هزینه داشت و سومین هزینه هنگفت پرداخت شده برای یک سرمربی در آن زمان بود. آموریم در ۱۷۸ بازی به عنوان سرمربی اسپورتینگ، ۱۲۲ بازی را پیروز شده است – نرخ برد ۶۸.۵۴ درصدی که عملکرد درخشانی است.
اسپورتینگ در فصل ۲۱-۲۰۲۰ و اولین فصل حضور آموریم موفق شد پس از گذشت ۱۹ سال قهرمان لیگ برتر پرتغال شود. اما در ادامهی پروژهی اسپورتینگ با آموریم، این تیم همواره با چالشهای مختلفی روبرو بوده است.
آنها در سالهای اخیر به دلیل مقروض بودن باشگاه و عدم وجود یک ساختار درست و مناسب برای حق پخش تلویزیونی در لیگ پرتغال مجبور به فروش بازیکنان تاثیرگذار خود شدهاند. اسپورتینگ در چهار فصل اخیر مانوئل اوگارته، ماتئوس نونز، ژائو پالینها، پدرو پورو، نونو مندس، لوئیس ماکسیمیانو، وندل، مارکوس آکونیا و ماتئوس پریرا را از دست داده است، اما با این وجود آنها با جایگزینهایی که جذب کردند، باز هم توانایی رقابت کردن با پورتو و بنفیکا را داشتند و هر فصل در رقابتهای اروپایی حاضر بودند.
در این مطلب نگاهی میاندازیم به فلسفهی فوتبالی روبن آموریم و ایدههای تاکتیکی او در ابتدای پروژه، تیم این فصل اسپورتینگ و تفاوتهای آن نسبت به فصول گذشته و پروفایل بازیکنان تاثیرگذار و تعیینکنندهی اسپورتینگ در رقابتهای فصل جاری.
فلسفه و ایدهها
روبن آموریم از آرایش ابتدایی ۳-۴-۳ استفاده میکند و تیمش در هنگام دفاع به ۱-۴-۵ تغییر آرایش میدهد. تیم او با یک خط دفاعی بالا بازی می کند و به استفاده از دفاع منطقهای (Zonal Marking) اصرار دارد. آموریم تاکتیک های خود را بسته به شکل بازی حریفانش تغییر میدهد اما اصول کلیدی خود را حفظ میکند.
عرض سه نفرهی دفاعی به اسپورتینگ اجازه میدهد تا یک بازیکن آزاد در بازیسازی برای خود داشته باشد و این بازیکن معمولاً «هشت آزاد» تیم است. این بازیکن آزاد جلوتر از شش ایستای تیم که پرس را به صورت تکمحور جذب میکند و دقیقاً موقعیت خود در زمین را جلوی سه بازیکن عقب تنظیم میکند، به کار گرفته میشود.
در این مرحله یکی از دو دفاع میانی کناری (Wide Center Back) تیم، بازیکن آزاد را پیدا میکنند و او پس از دریافت پاس در بین خطوط، به دنبال بهترین بازیکن کناری مقلوب (Inverted Winger) از نظر موقعیت مکانی در زمین میگردد. این شکل از بازیسازی باعث میشود که وینگبکها عرض خود را حفظ کنند و دو بازیکن کناری مقلوب تیم به دنبال موقعیتهای اتصال یا یک در مقابل یک باشند.
تیم اسپورتینگ در فصل ۲۱-۲۰۲۰ بواسطهی بازیکنانی که در آن فصل در تیم حضور داشتند، در اجرای ایدههای تاکتیکی آموریم بسیار موفق بود.
در ترکیب فصل ۲۲-۲۰۲۱ ماتئوس به عنوان یک هشت آزاد ایفای نقش میکرد. او در فاز اول بازیسازی با حضور در فضایی بین کوآتِس و ایناسیو خود را گزینهی پاس میکرد و معمولاً با دریافت پاس از مدافعین با توجه به سرعت بالا و تکنیک مناسبی که دارد، سعی در جلو بردن توپ داشت و مهرهی اصلی خط هافبک تیم آموریم برای دور زدن پرِس حریف به شمار میرفت.
در واقع ماتئوس نونز نقش یک رابط را بین خط دفاع و سه مهرهی هجومی اسپورتینگ ایفا میکرد تا برای جلو بردن توپ تنها متکی به وینگبکها نباشد و با توجه به شرایط بازی از ارسال پاسهای بلند به فضای پشت خط دفاعی حریف و بازی مستقیم استفاده کند.
اما پس از عبور از فاز اول بازیسازی و در هنگام مالکیت توپ، اسپورتینگ تمایل به ایجاد برتری عددی (Overload) دارد. آنها سعی میکنند یک شکل ۱-۵-۱-۳ ایجاد کنند که در واقع هم بتوانند فضا ایجاد کنند و هم از آن برای دعوت از پِرِس استفاده کنند تا موقعیتی برای ارسال پاس به نیمهفضا ایجاد شود و یا به وقت مواجه با پِرِس Narrow فضای لازم برای فرار وینگبکها از گوشهها بوجود بیاید.
شکل مطلوب پِرِس از نظر آموریم مطابق تصویر بالا است.
او شدیداً به پِرِس از بالا اعتقاد دارد و سعی میکند که با حداکثر نفرات ممکن این کار را انجام دهد. در مواقعی که اسپورتینگ تیم حریف را از بالا پرِس میکرد، نونز میبایست پشت سر پائولینیو نقش پشتیبان را برای خط اول پرِس اسپورتینگ ایفا میکرد و به عنوان رأس پایانی لوزی، عقبتر از پائولینیو، سارابیا و گونچالوز قرار میگرفت.
توانایی نونز در تصاحب توپهای دوم و دوئلهای فیزیکی به آموریم این امکان را داده بود تا برای اجرای پرس واکنشی (Counter Press) و حفظ فشار حملات بر تیم حریف، از او بخواهد در فضای پشت محوطهی حریف قرار بگیرد تا با درگیر شدن بر سر توپهای دوم و برنده شدن در دوئلها بتواند همچنان توپ را تحت مالکیت اسپورتینگ نگه دارد. در نتیجهی این کار، امکانِ پیریزیِ موج جدیدی از حملات با کمک سارابیا و پدرو گونچالوز فراهم میشد.
اما لازمهی اجرای فلسفه فوتبالی آموریم داشتن یک اسکواد متنوع از بازیکنانی است با پروفایلهای خاص. او از دو مدافع مرکزی کناری (Wide Center Back) تیمش انتظار دارد که با توپ مطمئن و در جلو بردن آن توانا باشند، در ارسال پاسهای پیشبرنده تعلل نکنند، از اجرای بازی مستقیم واهمه نداشته باشند، برای حفظ و تنظیم موقعیت خود در عرض دفاعی سهنفره باهوش باشند و از بالا آمدن و بالا بازی کردن تحت فشار تیم حریف ترسی نداشته باشند (مانند گونسالو ایناسیو، عثمان دیومنده).
نمونهای از بازی مستقیم اسپورتینگ مقابل آرسنال در بازی رفت مرحلهی یکهشتم نهایی لیگ اروپا فصل ۲۳-۲۰۲۲
او در محور دوگانهی خود از دو بازیکن با پروفایل متفاوت استفاده میکند. آموریم به یک شش ایستای دفاعی که در بردن دوئلها تبحر دارد و مهارت تکلزنی در بازی او نمایان و شاخص است اعتقاد دارد (مانند ژائو پالینها، مانوئل اوگارته) و برای زوج او از یک هافبک سریعتر که شاخصهی اصلی بازیاش ارسال پاسهای کوتاه و بلند و جلو بردن توپ در فواصل طولانی است، استفاده میکند و از او میخواهد برخلاف زوجش در طول فضای میانی زمین بازی کند و برای شرکت در دوئلها و اجرای پرس واکنشی سستی نکند و سختکوش باشد (مانند ژائو ماریو، ماتئوس نونز، هیدِماسا موریتا).
شاخصهی اصلی و مطلوب او برای وینگبکها سرعت و دوندگی بالای آنها است. او معمولاً دوست دارد در یک سمت از زمین از یک وینگبک سریع که تکنیک مناسبی دارد، استفاده کند (مانند پدرو پورو، نونو سانتوس) و در سمت دیگر یک وینگبک سریع و کوشا میخواهد که با فرارهایش گزینهی پاس شود و بعد از دریافت پاس در جناحین اقدام به ارسالهای تیز و مورب کند (مانند داریو اسگایو، ماتئوس ریاِس).
روبن آموریم در خط حملهی سه نفرهی خود از دو وینگر مقلوب (Inverted Winger) استفاده میکند که هر دو تمایل دارند داخلتر بازی کنند و در نیمفضا پاسها را دریافت کنند. وظیفهی ویژهی آنها با توپ ارسال پاسهای کلیدی به مهاجم اصلی تیم است. آنها معمولاً سعی دارند در فضای بین دو مدافع وسط را هدف قرار دهند تا مهاجم تیم با یک Run مستقیم از پشت سر یکی از دو مدافع در موقعیت گلزنی قرار بگیرد (مانند سارابیا، پدرو گونچالوز، مارکوس ادواردز).
آنها همچنین میبایست در طول بازی جای خود را با یکدیگر عوض کنند و پس از آن در جناحین حضور داشته باشند و در کنار وینگبک آن سمت به ایجاد برتری عددی در آن گوشه از زمین بپردازند. در کنار تمامی این موارد آنها باید بدون توپ نیز تاثیرگذار باشند و در زمان اجرای پرس مسیر پاس از دفاع وسط به دفاع کناری را پرس کنند و مانع از شکلگیری بازیسازی مطلوب تیم حریف شوند.
تیمِ امسال
در تابستان امسال علاوه بر جدایی مانوئل اوگارته و پدرو و فروش دو مهاجم آکادمی یعنی تیاگو توماس و یوسف چرمیتی آنها با پولی که در اختیار داشتند توانستند تغییراتی را در اسکواد خود ایجاد کنند. اسپورتینگ با اضافه کردن ویکتور گیُکِرِش، مورتن هیولمن، ایوان فِرِسنِدا و فعال کردن بند قرارداد قرضی ترینکائو در مجموع ۵۴ میلیون یورو در پنجرهی تابستانی خود هزینه کرد، در حالی که ۱۳۲ میلیون یورو از فروشهای خود به دست آورده بود.
اما ایدهی اولیهی آموریم برای شروع فصل این بود که با اضافه کردن ویکتور گیُکِرِش به خط حملهاش و استفادهی همزمان از او در کنار پائولینهو و پدرو گونچالوز تیمی مستقیمتر بسازد و در انتقالهای مثبت از فرارهای مورب او بهره ببرد.
آموریم با استفاده از پدرو گونچالوز به عنوان یک ده هجومی (Attacking Midfielder) در نیمفضای سمت راست و قرار دادن ویکتور گیُکِرِش به عنوان یک مهاجم سایه (Shadow Striker) در نیمفضای سمت چپ به شدت متکی بر ایجاد موقعیت از کانالهای میانی بود و به محض مواجه با پِرِس شدید از بالای زمین مجبور به جلو بردن توپ از گوشهها میشد که در آن مواقع ابزار ایجاد برتری عددی در جناحین را نداشت و آنها در زمان مالکیت توپ به تیمی خنثی تبدیل میشدند.
اما بعد از گذشت چند هفته آموریم تصمیم گرفت که گیُکِرِش را به عنوان مهاجم اصلی تیم خود انتخاب و با رجوع به فلسفهی خود از دو وینگر اصلی دو فصل اخیرش در ترکیب ابتدایی استفاده کند.
اسپورتینگ با این ترکیب تیم مناسبتر و هموارتری برای اجرای ایدههای تاکتیکی روبن آموریم است، چرا که نیازی به تغییر در شکل بازیسازی و مدیریت و بهرهوری توپ در زمان مالکیت ندارد و تنها شکل اجرای پِرِس آنها نسبت به قبل تغییر محسوسی داشته است.
با حضور بازیکنان فعلی، اسپورتینگ با سه نفر از بالا تیم حریف را تحت فشار میگذارد؛ به شکلی که ویکتور گیُکِرِش مستقیماً به سمت مدافع صاحب توپ فشار میآورد و سعی در بستن مسیر پاسهای رو به جلو را دارد. مارکوس ادواردز و پدرو گونچالوز نیز همانند فصلهای گذشته وظیفه داشتند که مسیر ارسال پاس به فولبکها را پِرِس کنند و دیگر بازیکنی به عنوان پشتیبان خط اول پِرِس به آنها اضافه نمیشود. در واقع این بار آموریم سعی در محدود کردن فضای بازی در یکسوم میانی زمین به واسطهی بالا آوردن خط دفاعی و قرار دادن وینگبکها همراستا با محور دوگانه داشت تا کار حریف را در جلو بردن توپ از نیمهی خودی زمینشان دشوار کند.
اما نقطهی ضعف اسپورتینگ در این فصل آنتونیو آدان است . تفاوت شاخص امید گل پس از ضربه [1] (PSxG) و گلهای دریافتیاش صفر است و در برابر دروازهبانهای بنفیکا و پورتو دست پایینتر را دارد و تنها قسمت معیوب ستون فقرات این تیم محسوب میشود.
در بین بازیکنان اسپورتینگ در فصل جاری چهار بازیکن به شکل خاصی در نتایج این فصل تیم تاثیرگذار بودند و پیشبینی میشود که در ادامهی این فصل تعیینکننده باشند و کار اسپورتینگ را برای کسب عناوین در فصل جاری تسهیل کنند.
گونسالو ایناسیو
اسپورتینگ علاوه بر داشتن یکی از برترین مربیان جوان جهان، دارای هستهای قوی از بازیکنان جوان است که بسیاری از آنها از آکادمی مشهور خود به تیم اصلی رسیدهاند. یکی از این بازیکنان، مدافع میانی جوان و عالی آنها، گونسالو ایناسیو است.
ایناسیو که معمولاً در دفاع میانی چپ در خط دفاعی سه نفرهی آموریم حضور دارد، به تازگی و بعد از انتخاب روبرتو مارتینز به عنوان سرمربی پرتغال برای تیم ملی نیز بازی کرده است تا همراه با آنتونیو سیلوا مدافع ۱۹ سالهی بنفیکا جای مدافعان مُسن سابق این کشور مانند ژوزه فونت را پر کند.
ما میتوانیم ایناسیو را بازیکنی با کیفیت فوقالعاده در مالکیت توپ معرفی کنیم. او بازیکنی است که از داشتن توپ در پای خود لذت میبرد و میتواند به راحتی با آن کار کند. نسبت به مدافعان میانی لیگ برتر، او در اکثر رده های پاس در صدک ۹۰ و بالاتر از آن قرار میگیرد. او در مواجه با پِرِس نیز آرام است و توپ را از دست نمیدهد و در بهترین زمان تصمیم به ارسال پاس میگیرد.
پاس ایناسیو زیر پرس آرسنال در بازی برگشت مرحلهی یکهشتم نهایی لیگ اروپا فصل ۲۳-۲۰۲۲
یکی دیگر از جنبههای مهم بازی او تواناییاش در دریبل زدن است. از آنجایی که اسپورتینگ معمولاً در بازیهای لیگ بر حریف خود غالب است، توانایی دریبلزنی ایناسیو یک عامل کلیدی برای کمک به تیمش است که از خطوط حریف عبور کند.
خروجی آماری ایناسیو در اقدامات دفاعی نیز قابلتوجه است که او را به عنوان یکی از بهترینهای لیگ در دوئلهای دفاعی معرفی میکند و میتوان او را در گروه مدافعان مدرنی قرار داد که از شهامت و شجاعت لازم در دفاع کردن برخوردارند.
با توجه به نقش موقعیتی خود در تاکتیک های آموریم، ایناسیو معمولاً به عنوان مدافع مرکزی کناری سمت چپ در خط دفاعی اسپورتینگ بازی میکند، اما در دو فصل اخیر نشان داده که او یک بازیکن همهکاره است. در طول ۱۵ ماه اخیر او در مرکز و همچنین در سمت راست خط دفاعی سهنفره بازی کرده است. موقعیت او در این خط بسیار انعطافپذیر است و به آموریم اجازه میدهد تا از مدافعان میانی متفاوتی استفاده کند.
اگرچه اسپورتینگ با سه مدافع بازی میکند، اما آنها به واسطهی چپپا بودن ایناسیو این امکان را دارند که به شکل ۲-۴ بازیسازی خود را انجام دهند. برای اجرای این آرایش نقش ایناسیو و دیومنده بسیار اهمیت دارد، چرا که هر دو مدافع مرکزی کناری در عرض باز میشوند و با اضافه شدن مورتن هیولمن به سباستین کوآتِس، عرض دفاعی چهار نفرهی اول را تشکیل میدهند و با عقبتر آمدن پدرو گونچالوز و قرارگیری او در کنار هیدِماسا موریتا، دو گزینهی متفاوت برای جلو بردن توپ و عبور از فاز اول بازیسازی خواهند داشت.
یکی از نکات کلیدی که باید در نظر داشت این است که اسپورتینگ، به عنوان تیم برتر که مالکیت توپ را در اختیار دارد، اغلب در مقابل تیمهایی با خط حملهی یک یا سه نفره بازی میکند ولی دو تیم پورتو و بنفیکا از آرایش ۲-۴-۴ در مقابل آنها استفاده میکنند. دیگر تیمهای لیگ بر خلاف پورتو و بنفیکا در برابر اسپورتینگ با آرایش ۱-۵-۴ یا ۱-۴-۵ دفاع میکنند.
با دفاع حریف به این شکل، بار دفاعی معمولاً بیشتر در مرکز یا مستقیم روی بازیکن صاحب توپ فارغ از موقعیت مکانیاش است و تعداد مداخلات هر دو مدافع مرکزی کناری را محدود میکند. مداخله رایجتر در مواجه با این تیمها نیاز به مدافعینی در دو سمت دارد که وارد خط میانی یا جناحین شوند. وارد شدن به خط میانی یکی از ویژگیهای برتر ایناسیو محسوب میشود. او بازیکنی با تحرک و فرم بدن عالی است و بازی را به خوبی پیشبینی میکند و آمادهی مداخله است.
ایناسیو بازیکن بسیار خوبی است که زمین را به خوبی پوشش میدهد. برای باشگاهی مانند اسپورتینگ که با خط بالایی بازی می کند، داشتن سرعت برای پوشش دادن فضای پشت خط اولویت اصلی است و این جایی است که توانایی ایناسیو برای پوشاندن زمین دوباره جلب توجه میکند.
همانطور که اسپورتینگ حمله را تا یک سوممیانی زمین پیش میبرد، آن بازیکن مرکزی بین دو شریکش در خط دفاعی سهنفره به عقب رفته و کانال مرکزی را پوشش میدهد. در این موقعیت، ایناسیو با دور زدن پرس حریف به وسیلهی پاس های روی زمین یا پاسهای مورب بلند برای وینگبکها نقش مهمی را برای اسپورتینگ در امر ایجاد موقعیت ایفا میکند. توانایی او در این امر باعث شده که او بیشترین پاس پیشبرنده را در بین مدافعان زیر ۲۳ سال در ۱۵ لیگ معتبر ارسال کرده باشد.
وقتی ایناسیو به عنوان یکی از دو مدافع مرکزی میانی بازی میکند، بازیکنی است که دوست دارد از توانایی دریبلزنی خود برای به سمت خود کشیدن خط میانی حریف استفاده کند. در جریان دریبلزنی ایناسیو، میتوانید ببینید که به طور فعال همتیمیهایش را در حال حرکت بین خطوط جستجو میکند. هدف او این است که خط هافبک حریف را بالاتر از زمین بکشد و بعد از آن توپ را به هافبکهایی که در بین خطوط حضور دارند یا به بازیکن آزادی که در جناحین قرار دارد، بسپارد.
ایناسیو در تابستان امسال قرارداد خود را با اسپورتینگ تمدید کرد و رقم بند آزادسازی قراردادش به ۶۰ میلیون یورو افزایش پیدا کرد. با این حال، او همچنان مورد توجه باشگاههای لیگ برتر انگلیس قرار دارد و احتمال جدایی او در انتهای فصل بسیار بالا است، چرا که پس از چهار فصل حضور در ترکیب ابتدایی اسپورتینگ، کیفیت فنی او برای ناظران ثابت شده است و در آن تردیدی نیست.
عثمان دیومنده
عثمان دیومنده یک مدافع میانی آیندهدار است که با وجود دوران بازیگری کوتاهی که تا الان پشت سر گذاشته، راه زیادی را طی کرده است. این مدافع ۱۹ساله و قدرتمند از زمان شروع فعالیت حرفهای خود در سه باشگاه مختلف حضور داشته است.
باشگاه ابتدایی و اصلی او میجولند (Midtjylland) دانمارک بود که دیومنده را به صورت قرضی به سی دی مافرای پرتغال فرستاد. دیومنده 13 بازی برای مافرا انجام داد و با توجه به عملکرد برجستهاش، اسپورتینگ لیسبون را متقاعد کرد تا به میجولند فشار بیاورد تا دیومنده را از قرض بازگردانده و با پیشنهادی ۶.۵ میلیون پوندی این بازیکن جوان ساحلعاجی را به تیم خود اضافه کند.
دیومنده از زمان پیوستن به اسپورتینگ در ژانویه، به سرعت خود را در جو تیم حل کرد و با فضا و شرایط جدیدش وفق داد. پس از انجام اولین بازیهایش، او خود را با شاخصههایی از جمله پاسهای پیشبرنده، حمل توپهای پیشرونده و موثر و قد بلندش و تسلط کامل بر بازی هوایی به دیگر تیمها معرفی کرده است که همگی از ویژگیهای مهم یک مدافع مدرن و مسلط محسوب میشوند.
او به عنوان مدافع میانی سمت راست همراه با ایناسیو به عنوان مدافع میانی سمت چپ در ترکیب ۳-۴-۳ اسپورتینگ نقش پررنگی بازی میکنند، که در درجهی اول مدافعان مسلطی بر توپ هستند و میتوانند از عقب بازی کنند و خط دفاعی را بالا بیاورند.
او همچنین با استفاده از قدرت و سرعت خود برای ریکاوری در زمان انتقالهای منفی/دفاعی فضای سمت راست خط دفاعی اسپورتینگ را به خوبی پوشش میدهد. دیومنده به یک تعادل عالی در بهکارگیری سرعت و قدرت خود دست یافته است، چرا که میتواند به سرعت جهت حرکت خود را تغییر دهد و حتی در هنگام تغییر جهت دادن حرکت، سرعت خود را به گونهای تنظیم کند که زودتر پاس را قطع و تهدید را خنثی کند.
این مجموعه از مهارتهای دفاعی دیومنده او را برای بسیاری از تیم های اروپایی جذاب میکند، چرا که اکثر تیمهای تاپ دوست دارند پا به توپ و رو به جلو بازی کنند. آنها با در اختیار داشتن یک مدافع میانی سریع و قدرتمند که در دفاع انتقالی خوب عمل میکند، علاقه دارند با خط دفاعی بالاتر بازی کنند و واهمهای از ریسک این انتخابشان نداشته باشند.
عثمان دیومنده توانایی خود را در حمل توپ و پیش بردن آن از دفاع به حمله، با استفاده از تکنیک قدرتمند دویدن خود نشان میدهد.
دیومنده سعی دارد با استفاده از یک گام قدرتمند با توپ به سمت فضایی بدود تا تیم را از دفاع به حمله به جلو هدایت کند و معمولاً فضایی مطلوب او برای این کار فضای خالی بین خط اول پرس حریف و کندترین/تنبلترین بازیکن نزدیک به خط اول پرس است تا با گام اول بلند و محکمی که برمیدارد از خط اول پرس عبور کند و بعد از آن با یک تغییر جهت و دویدن با توپ به کنارههای خط طولی سمت راست، بازیکن دوم را نیز جا بگذارد.
توانایی او در حمل توپ یکی از ویژگی جذاب مجموعه قابلیتهای او است، زیرا مهارت دیومنده در شکستن پرس حریف با حرکت کردن به مناطق میانی میتواند سه تا چهار بازیکن را در یک اقدام از جریان بازی خارج کند و به تیم اجازه دهد تا پرس حریف را طعمهی خود کنند؛ سپس به سرعت از این موقعیت وارد فاز تهاجمی شده تا با نفرات جلوی زمین به سمت دروازهی حریف حمله کنند.
البته نمیتوان از نقش روبن آموریم در پیشرفت او چشم پوشید، چرا که حضور او به عنوان یک مدافع راستپای ۱۹۲ سانتیمتری در سمت راست خط دفاعی سهنفرهی اسپورتینگ به او این امکان را داد تا آزادانهتر از تواناییهایی مانند حمل توپ و پاسهای پیشبرنده استفاده کند و بار دفاعی کمتری را بر دوش خود احساس کند.
ترکیب خط دفاعی اسپورتینگ با حضور او در کنار سباستین کوآتِس و گونسالو ایناسیو یکی از نقاط قوت این تیم برای حضور در کورس قهرمانی لیگ پرتغال این فصل به حساب میآید. آنها در کنار هم به شیمی خوبی نسبت به یکدیگر رسیدهاند، درک درستی از بازی یکدیگر دارند و ترکیب توانایی آنها در کنار هم، نقص خاصی را برای بیننده آشکار نمیکند. آنها در موقعیتهای دفاع، حمله و انتقالهای سریع از حمله به دفاع و بالعکس هر کدام به نحوی خط دفاع تیم را سر و سامان میبخشند.
دیومنده با ۱۹ سال سالهای زیادی از دوران حرفهای خود را باقی میبیند، اما با این وجود راه دور و درازی برای بازی در یک تیم مدعی و تاپ در سطح اروپا را ندارد. او در تابستان امسال مورد توجه آرسنال نیز بود، اما بند فسخ ۸۰ میلیون یورویی او مانع بزرگی برای انتقال او به لندن شد.
مورتن هیولمن
وقتی صحبت از نگه داشتن موقعیت توسط هافبکها به میان میآید، هیولمن یکی از بهترینها است. او یک شش ایستای کلاسیک مانند نمانیا ماتیچ است که از ضریب هوشی باورنکردنیای در هر کاری برخوردار است و هم در زمان مالکیت و هم در زمان دفاع، مهرهای تعیین کننده برای اسپورتینگ محسوب میشود.
او دید خوبی نسبت به موقعیتش در زمین دارد و به مانند زمانی که هافبکهای نگهدارنده (Holding Midfielders) به سادگی وظیفه داشتند کنترل شرایط و موقعیت بازی را به دست بگیرند و بیشتر در مناطق عمیقتر زمین دیده میشدند، بازی میکند. او ترکیبی از یک شماره شش و یک شماره هشت هست؛ بسیار منضبط در موقعیت و کوشا در اجرای وظایف محولشده.
او قبل از این که در تابستان امسال با قراردادی ۱۸ میلیون یورویی به اسپورتینگ منتقل شود، در لچه به عنوان یک پست هشت کاریلهرو [2] (Carrilero) به کار گرفته میشد و بیشتر وظیفه داشت فضای زیادی از زمین را پوشش دهد و بار اصلی درگیریها و وارد شدن به دوئلها بر عهدهی او بود.
او بازیخوانی بسیار خوبی دارد و در پیشبینی حرکات حریف عالی است. این ویژگی به او اجازه میدهد در رهگیری توپ عملکرد خیرهکنندهای از خود ثبت کند. او در تکلزنی بسیار متین و هوشمند است و هرگز در انجام دادن آن عجله نمیکند. او این کار را به دفعات و با شدت در بازی انجام میدهد و هرگز تیم حریف از بابت حضور او نمیتواند به راحتی موقعیت ایجاد کند. هیولمن به همه چیز در مورد حفظ توپ به خوبی تسلط دارد.
وقتی نوبت به درک زمان مناسب برای سرعت بخشیدن یا کاهش سرعت بازی می رسد، او بدون تعلل و اشتباه آن را انجام میدهد. او به ندرت خود را خارج از ریتم بازی میبیند و از این نظر مانند یک رهبر ارکستر شگفتانگیز است. او توپ را از طریق دریبل زدن زیاد به جلو نمیبرد، نه به این دلیل که از نظر فنی توانایی ندارد، بلکه چون میخواهد پیش از هر کاری، بهترین گزینهی پاس مناسب را پیدا کند. همچنین به ندرت خود را در موقعیتهای یک-برابر-یک قرار میدهد تا مجبور شود یک بازیکن را از میان بردارد، اما وقتی چارهی دیگری وجود نداشته باشد، به خوبی از پس آن برمیآید.
از نظر روحی و روانی، حضور او بسیار شبیه به حضور یک فرمانده در میانهی زمین است. در مدت کوتاه حضورش در اسپورتینگ، به نظر میرسد که او چشم و گوش آموریم در زمین است و آموریم از بابت داشتن بازیکنی با چنین ویژگی مهمی خوشحال است.
بهترین ویژگی او به وضوح ارسال پاسهای ساده و هوشیاری دفاعی او است. البته که هیولمن برای کسی که قدی معادل ۱۸۵ سانتیمتر دارد میتواند از نظر هوایی خیلی بهتر عمل کند و با این که هافبک کندی محسوب نمیشود، اما میتواند در بازگشتهایش در زمان انتقالهای منفی/دفاعی بهتر شود.
اگرچه در فضای باز ممکن است گرفتار شود، اما این موضوع به شدت توسط نظم و انضباط موقعیتی او کنترل میشود. وقتی او را گرفتار میکنند، به نظر میرسد که هرگز کامل تسلیم نمیشود و شرایط خود را مدیریت میکند و هرگز در خطرناکترین مناطق زمین این اتفاق برای او رخ نمیدهد.
هیولمن که در همین مدت زمان کوتاه به خوبی جای خالی مانوئل اوگارته را پر کرده است، احتمالا فصل بعد را نیز در اسپورتینگ سپری کند. با این حال، او مورد توجه تیمهایی مانند وستهم، تاتنهام، میلان و یوونتوس قرار گرفته است و بعید نیست او نیز به زودی به یک باشگاه بزرگتر منتقل شود، اما تا زمان حضورش در باشگاه لیسبونی به آنها در کسب عناوین کمک شایانی خواهد کرد.
ویکتور گیُکِرِش
ویکتور گیکرش در حال حاضر ثابت کرده که یکی از بهترین خریدهای تابستانی است. او پس از انتقال ۲۰ میلیون یورویی خود از کاونتری سیتی، به راحتی خود را با شرایط بازی در اسپورتینگ وفق داده است. او یک تمامکنندهی مطمئن با حرکت جانبی [3] عالی، بازی پیوند دهنده (Link-up) و دارای یک فیزیک مناسب برای مشارکت در دوئلها و پِرِس تیمی است. کیفیت ضربه زدن گیکرش بسیار بالا است. روی پای چپ یا راست، او میتواند حتی در کوچکترین زوایای باز شدهی دروازه، شوتهای با کیفیت و محکمی را شلیک کند.
او سعی دارد که با قرار گرفتن در مقابل همتیمی خود توپ را دریافت کند، برای خود موقعیت ایجاد کند و یا با استفاده از یک چرخش تند برای ایجاد فرصت جدایی از مدافع حریف، فرصت شوتزنی مناسبی را برای خود خلق کند.
تمامکنندگی این مهاجم سوئدی آنقدر خوب است که حتی تصمیم میگیرد زودهنگام شوتهایی بزند که میتواند دروازبان را به دلیل زمان و کیفیت آنها شگفتزده کند. برای اجرای خوب این موارد به دقت خاص و اعتماد به نفس زیادی نیاز است.
گل ویکتور گیکرش مقابل بنفیکا در هفتهی یازدهم لیگ برتر پرتغال فصل ۲۴-۲۰۲۳
همان طور که اشاره شد، گیکرش برای خود فرصت ایجاد میکند و یکی از روشهایی که به واسطهی آن این کار را انجام می دهد، حرکات او است؛ خواه از پشت مدافع دویدن و انجام حرکات ثانیه آخر برای جدا شدن از بازیکنی که از او مراقبت میکند یا وارد شدن در دوئلها با مدافعین حریف با اتکا به فیزیک خود برای شکست دادن آنها در دوئلهای هوایی یا زمینی.
همچنین گیکرش نقش پررنگی در ایجاد لینک با سایر بازیکنان و وارد کردن آنها به جریان حمله دارد. او به سمت کانالها حرکت میکند تا فضاهایی را در نواحی مرکزی فراهم کند یا در هنگام انتقال از خط عبور کند و وارد محوطهی جریمه شود. اما همچنین برای خلق موقعیت برای دیگران عقبتر میآید و اغلب توپ را به سمت جناحین میبرد و سپس وارد محوطه میشود.
شماره ۹ اسپورتینگ یک مهاجم بسیار فیزیکی است و بیشتر از قدرت برای محافظت از توپ استفاده میکند و آن را بالا نگه میدارد تا توپ را به تاخیر بیندازد و به مهاجمان دیگر اجازه دهد وارد بازی شوند.
اما گیُکِرِش تنها به واسطهی فیزیکش موثر نیست و در کنار آن با داشتن توپ در پای خود نیز برای حریفان یک تهدید محسوب میشود. لمس اول خوب، پاهای سریع و استعداد خارقالعادهش به او کمک می کند تا به سرعت بین خودش و بازیکنان حریف فاصله ایجاد کند.
استعداد ویکتور از طریق بداههسازی در قالب تلنگرها و روشهای شوتزنی منحصر به فردش نمایان است.
گیکرش مشارکت دفاعی تیمی بسیار خوبی دارد. او از جلو پرس میکند، از سرعت خود برای دویدن در انتقالهای دفاعی استفاده میکند و در کرنرها نیز وظایف دفاعیای را که به او محول شده، به خوبی اجرا میکند.
در کنار همهی این ویژگیهای مثبت، یکی از مواردی که گیکرش در آن نیاز به پیشرفت دارد، استفاده از پای ضعیفترش است. او میتواند با قدرت و دقت خوبی به وسیلهی پای چپش گلزنی کند اما با این حال، با همان اعتماد به نفس و فرکانس سمت راست، از سمت چپ شوت نمیزند.
او که در ۱۱ بازی لیگ موفق شده آمار ۹ گل و ۴ پاس گل را ثبت کند و در ۱۷ بازی ابتداییاش برای اسپورتینگ ۱۵ گل به ثمر رسانده است، تیم آموریم را به تیمی به مراتب خطرناکتر از فصول قبلی تبدیل کرده است. گیکرش همان مهاجم مستقیم، سریع و سختکوشی بود که آموریم برای کامل کردن پازل تاکتیکیاش کم داشت و حضور او باعث برطرف شدن بخش زیادی از نقاط ضعف خط حملهی اسپورتینگ شده است.
شباهت حرکات و نحوهی دویدن او با توپ به سمت دروازهی حریف به فرناندو تورس مهاجم سابق لیورپول، غیرقابل انکار است و گیکرش را میتوان حلول مجدد روح تورس در بدنی اسکاندیناویایی دانست. خرید ویکتور گیکرش در بازار تابستانی امسال که مهاجمین محدودی در دسترس بودند، یک حرکت هوشمندانه بود و میتوان از آن در آینده به عنوان یکی دیگر از سرمایهگذاریهای موفق اسپورتینگ یاد کرد.
جمعبندی
روبن آموریم با بازیکنان فعلی اسپورتینگ در مسیر جدیدی قدم گذاشته است. او با این که اصول کلیدی خود را حفظ کرده است، اما سعی دارد با توجه به خصوصیات و کیفیت بازیکنان حاضر در اسکواد خود ایدههایش را ارتقاء دهد.
آموریم با در اختیار داشتن بازیکنانی نظیر ایناسیو، دیومنده، کوآتِس، موریتا، هیولمن میخواهد توپ را در تمامی نقاط زمین به چرخش دربیاورد و ریتم بازی را بیشتر از قبل در اختیار خود داشته باشد، اما در عین حال با توجه به پروفایل وینگبکهایی که در اختیار دارد و حضور وینگرهایی چون مارکوس ادواردز و پدرو گونچالوز، خطرناک بودن خود را در انتقالهای مثبت حفظ کند.
اگرچه که همچنان با حضور آدان درون دروازه، بالا بازی کردن برای اسپورتینگ یک ایدهی ریسکی به حساب میآید، اما او میخواهد با تشکیل زنجیرهی هفتنفرهاش متشکل از هیولمن، موریتا، دو وینگبک و سه مدافعش که از یکدیگر باز شدهاند، تهدیدات را در میانهی زمین خنثی کند؛ البته اگر تیم حریف از خط پِرِس اول آنها عبور کند.
شاید اعمال این تغییرات توسط آموریم این حس را به بیننده و هوادار منتقل کند که او دارد ایدههایش را با اسکواد فعلی تطبیق میدهد و دوست دارد همانند کارلو آنچلوتی و مربیان نظیر آن خود را مربی منعطفی نسبت به شرایط موجود نشان دهد، اما بازیهای این فصل اسپورتینگ نشان داده است که او برای ساخت آیندهی شغلی حرفهای خود، میخواهد از بخشی از گذشتهی خود عبور کند.
او دوست دارد به منظور بیشتر کنترل داشتن بر شرایط بازی و جلوگیری از ایجاد تهدیدات بر دروازهی خودی، بیشتر صاحب توپ باشد و آن را به نحوی مدیریت کند که تیم حریف را دعوت به پِرِس کرده و با سوئیچ کردنهای مداوم، شکنندهترین فضای دفاعی را پیدا کرده و با ایجاد برتری عددی در آن منطقه، اقدام به ایجاد موقعیت کند.
این که آموریم در ۳۸ سالگی متوجه نیاز به ارتقاء دادن فلسفهی فوتبالی خود شده، بسیار جالب است، اما برای دیدن نتایج نهایی تغییرات او باید حداقل تا پایان فصل صبر کرد تا تاثیر آن را در کوتاهمدت و با اسپورتینگی که خودش در ساخت آن مشارکت داشته، ببینیم.
[1] Post-Shot Expected Goals
[2] هافبکی با نقشی شبیه به باکس-تو-باکس، با وظایف هجومی کمتر و دفاعی بیشتر (برخلاف متزالا که وظایف هجومی بیشتر و دفاعی کمتر دارد). معمولا در کنار هافبک وسط مرکزی بازی میکند و وظیفه پوشش فضاهای عرضی زمین را دارد
[3] حرکات جانبی شامل حرکات گلزننده و رانهایی است که بازیکن به قصد تصاحب توپ یا ایجاد فضا انجام میدهد.
** منبع عکس اصلی: António Pedro Santos/Lusa
2 پاسخ
مثل همیشه فوق العاده بود
خسته نباشید خدمت سینا خلیلی عزیز
فوق العاده بود