آیا قانون جدید سمت و سوی جدیدی به شکل قرارداد میان باشگاه‌ها و بازیکنان می‌دهد؟

سامان زمان‌زاده و امیر ساجدیان پس از اعلام قانون جدید ناظر بر درآمد ایجنت‌ها توسط فیفا، چند ایجنت و در راس آنها مینو رایولا فیفا را تهدید به شکایت و اقدام حقوقی کرده‌اند. اما این قوانین جدید چه هستند و چه چیزی را هدف قرار می‌دهند که چنین باعث برآشفته شدن رایولا و دیگران شده است؟ با اجرایی شدن قانون جدید در پنجره‌ی نقل و انتقالی فصل آینده‌ی فوتبال، ایجنت بازیکن فقط می تواند تا سقف 10 درصد از هزینه‌ی انتقال و 3 درصد از حقوق بازیکن منتفع شود. مسئله‌ی مهم اما خود این درصدها نیستند؛ مسئله این است […]

سامان زمان‌زاده و امیر ساجدیان

پس از اعلام قانون جدید ناظر بر درآمد ایجنت‌ها توسط فیفا، چند ایجنت و در راس آنها مینو رایولا فیفا را تهدید به شکایت و اقدام حقوقی کرده‌اند. اما این قوانین جدید چه هستند و چه چیزی را هدف قرار می‌دهند که چنین باعث برآشفته شدن رایولا و دیگران شده است؟

با اجرایی شدن قانون جدید در پنجره‌ی نقل و انتقالی فصل آینده‌ی فوتبال، ایجنت بازیکن فقط می تواند تا سقف 10 درصد از هزینه‌ی انتقال و 3 درصد از حقوق بازیکن منتفع شود. مسئله‌ی مهم اما خود این درصدها نیستند؛ مسئله این است که فیفا سایر پرداخت‌ها چه از سوی بازیکنان و چه از سوی باشگاه‌ها به ایجنت‌ها را ممنوع می‌کند. حتی برخی از رسانه‌ها از جمله گاتزتا دلو اسپورت مدعی شده‌اند که این هنوز اول کار است و مذاکرات میان نمایندگان باشگاه‌ها و فیفا برای کاهش سقف کمیسیون به حدود ۶ درصد در حال انجام است.

پیش از این قانون ایجنت ها می توانستند با مبلغی مستقل و کلان از نقل و انتقال یک بازیکن منتفع شوند. برای مثال، رایولا در سال ۲۰۱۶ به واسطه‌ی انتقال پوگبا از یوونتوس به منچستر یونایتد چیزی در حدود ۳۰ میلیون پوند از کل ۹۰ میلیون پوندِ هزینه‌ی انتقال را دریافت کرد. در این مورد قانون جدید فیفا می‌گوید که بالاترین مبلغی که ایجنت در چنین قراردادی می‌تواند دریافت کند تنها 9 میلیون پوند خواهد بود.

اما اثر اصلی قانون جدید در این انتقالات کلان میان دو باشگاه، بر روی انتقال‌های آزاد یا free agent که به قرارداد بوسمن نیز معروف است خواهد بود. در چنین قراردادی هیچ مبلغی بین دو باشگاه رد و بدل نمی‌شود و بازیکن با پایان قرادادش به باشگاه جدید می‌رود. در این حالت، خصوصا اگر بازیکن ارزش بالایی داشته باشد و باشگاه مقصد از جذب آزاد او نفع زیادی ببرد، حاضر است مبلغ قابل توجهی به خود بازیکن به عنوان پاداش امضای قرارداد و به ایجنت برای واسطه‌گری بدهد. برای مثال، انتقال کاوانی به یونایتد یا انتقال دوناروما به پاریس از جمله قراردادهایی بودند که مبلغ پرداخت شده به ایجنت‌ها به طور رسمی فاش نشد، اما صحبت از مبالغ چند میلیون یورویی بود. در قانون جدید، انتقال آزاد یک قرارداد «صفر» میلیونی به حساب می‌آید و ایجنت نمی‌تواند مبلغی بابت آن دریافت کند. حالا کمی روشن می‌شود که چرا رایولا و بقیه ایجنت‌ها چنین واکنشی نشان داده‌اند. اما شاید جالب باشد بدانید که هدف این قانون فقط غول‌های این صنعت و ایجنت‌هایی مانند رایولا که ستاره‌ها را مدیریت می‌کنند نیست. در بسیاری موارد که نسبت تقسیم درآمد به شکل عجیبی به نفع ایجنت‌ها است، با بازیکنان سطح پایین‌تر یا بازیکنان جوان جویای نام طرف هستیم. بسیاری مواقع بازیکنانی که دوست دارند پیشرفت کنند و آینده‌ی حرفه‌ای خود را بسازند، به ایجنت اجازه می‌دهند در ازای تسهیل ترنسفر آنها به باشگاهی با موقعیت خوب، پرداخت بخش زیادی از مبلغ قرارداد یا حقوق آنها را به عهده بگیرند؛ شرایطی که به توصیف فیفا «سوءاستفاده گرانه» است. در مثالی طبق گفته فیفا در پی انتقال یک بازیکن از لیگ فرانسه به آلمان ایجنت بازیکن عددی معادل ۱۱۸٪ حقوق بازیکن را دریافت کرده است.

مینو رایولا و جورج مندز، دو ابر ایجنت دنیای فوتبال

بحث ابر ایجنت‌ها در فوتبال بحث تازه‌ای نیست و چند سال است که کنترل این ایجنت‌ها روی فوتبال بیشتر می‌شود و حتی در سال‌های اخیر روند امضای قرارداد و شکل مذاکرات بازیکنان با باشگاه‌ها به شدت تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است. فیفا با وضع قانون جدید به دنبال کنترل افزایش لجام گسیخته‌ی هزینه های نقل و انتقال بازیکنان بابت پرداختی‌ها به ایجنت بازیکنان و تشویق نقل و انتقال بین باشگاه ها است. در سال‌های دور قرارداد free agent بیشتر مختص بازیکنانی بود که سن و سال بالاتری داشتند و حتی «بازیکن آزاد شدن» به نوعی باعث تزلزل موقعیت بازیکنان می‌شد، چرا که نشانه‌ای از این بود که باشگاه خودشان تمایلی به حفظ آنها ندارد و مشتری خوبی هم برای آنها موجود نیست تا باشگاه بتواند آنها را بفروشد. در سال 2002 بازگشت فن‌خال به نیمکت بارسا باعث که باشگاه ریوالدو را که ستاره‌ی تیم بود و به تازگی هم با برزیل قهرمان جهان شده بود، یک سال پیش از پایان قرادادش بازیکن آزاد اعلام کند. پس از این اتفاق، ریوالدو با یک قرارداد سه ساله به میلان پیوست و پس از امضای قرارداد گفت «میلان تنها باشگاهی بود که در این شرایط سخت با من مثل یک قهرمان برخورد کرد»!.

تصورش را بکنید، ریوالدویی که در آن زمان انتقالش از دپورتیوو به بارسلونا حدود 25 میلیون یورو ارزش داشت و از گران‌ترین بازیکنان جهان بود، بازیکن آزاد شد و به جای اینکه باشگاه‌ها برای خرید مجانی او صف بکشند، او خوشحال بود که یک باشگاه پیدا شده تا در این شرایط «سخت» با او مثل قهرمان برخورد کند.

حالا چه اتفاقی افتاده که تعداد زیادی از ستارگان جوان فوتبال بی‌صبرانه منتظر این هستند که به پایان قراردادشان نزدیک شوند و در همین شرایط که به نظر دیگر خیلی دشوار نمی‌رسد، قرار بگیرند؟

اگر به گذشته نگاه کنیم، تا قبل از قانون بوسمن، شرایط به شکل بسیار یک‌طرفه‌ای به نفع باشگاه‌ها بود و بازیکنان حتی کنترلی روی سرنوشت خود نداشتند. بعد از قانون بوسمن شرایط تا حد زیادی تغییر کرد و به نوعی میان باشگاه و بازیکن توازن برقرار شد و دو طرف در صورت راضی بودن از شرایط معمولا خواهان ادامه‌ی رابطه‌ی حرفه‌ای بودند. ورود ایجنت‌های بزرگ به ماجرا این بالانس را به هم زد. در واقع در شرایط حاضر هر قراردادی سه ضلع دارد، باشگاه، بازیکن و ایجنت. در حالت کلی، برای «باشگاه‌ها» بهتر است که بازیکن را میان خودشان خرید و فروش کنند، اما نکته این است که برای باشگاهی که بازیکن آزاد می‌خرد، در آن قرارداد، منفعت نهفته است. کاری که ایجنت‌ها کرده‌اند همین است که با شناسایی نقاطی که باشگاه‌ها با آنها همگرا می‌شوند، بازار را به سمت این قراردادها ببرند که در وهله‌ی اول برای خودشان سودهای نجومی دارد. در سوی دیگر، بازیکن نیز ممکن است حقوقی بالاتر از آنچه در حالت عادی ممکن است به دست بیاورد، و باشگاه هم مبلغ کمتری از آنچه باید برای خرید بازیکن بپردازد هزینه می‌کند. شرایطی که به نظر برد-برد-برد می‌آید، اما اگر به تصویر بزرگ‌تر بنگریم اینگونه نیست. زیرا با رایج شدن قرارداد آزاد، باشگاه‌ها همان طور که از این قضیه منتفع می‌شوند، از سوی دیگر با از دست دادن بازیکنان به صورت آزاد ضرر خواهند کرد. اگر پاریس موفق شده دوناروما را بگیرد، ممکن است با از دست دادن آزاد امباپه چند برابر ضرر کند. در تصویر بزرگ‌تر، باشگاه‌ها مدام در معرض سود و ضرر هستند و باید برای اینکه در این شرایط بیشتر سود کنند و کمتر ضرر بجنگند؛ اما بازیکن و ایجنت به نظر برنده هستند. بنابراین دو ضلع از سه ضلغ با نفعی که می‌برند شرایط را به این سمت پیش‌ برده‌اند که این قراردادها از یک اتفاق نادر و نارایج و حتی ناخوشایند به یک امر عادی بدل شود و اگر شرایط تغییری نکند در آینده فراگیرتر نیز بشود. در این میان سودی که بازیکن می‌برد شامل دستمزدی بالاتر از حالت عادی و احتمالا مبلغی هم به عنوان پاداش امضای قرارداد یا signing bonus است. مثلا اگر پاریس قرار بود دوناروما را از میلان بخرد شاید سالی یک میلیون یورو کمتر به او حقوق می‌داد، اما در مورد ایجنت‌ها مسئله ساختن چند میلیون پول از هیچ است! بنابراین درست است که بگوییم بازیکن و ایجنت برنده هستند، اما اندازه‌ی برد بازیکن با اندازه‌ی برد ایجنت قابل مقایسه نیست. دوناروما اگر در میلان هم می‌ماند سالی 8 میلیون یورو دستمزد می‌گرفت، یا کاوانی در هر باشگاهی دستمزدی کمی کمتر یا معادل آنچه در یونایتد می‌گیرد به دست می‌آورد، اما قضیه برای ایجنت کاملا متفاوت است. بنابراین می‌بینیم چطور داستانی که در ظاهر برد-برد-برد به نظر می‌رسد، در واقع برد بزرگ ایجنت‌ها است.

به این دلیل است که علاوه بر فیفا، اتحادیه‌ی باشگاه‌های اروپا و اتحادیه‌ی باشگاه‌های لیگ برتر انگلیس هم به شدت در سال‌های اخیر به دنبال قانونمند کردن فعالیت ایجنت‌ها بوده‌اند. اگر این قانون اجرایی شود، قرارداد آزاد برای ایجنت – اگر بخواهد رو بازی کند و درآمد خود را گزارش کند – دیگر منفعتی نخواهد داشت. در واقع این قانون فعالیت ایجنت یا واسطه را منوط به دریافت درصدی از پولی می‌کند که میان دو طرف دیگر قرارداد (چه دو باشگاه و چه بازیکن-باشگاه) رد و بدل می‌شود؛ چیزی که تقریبا در تمام موارد مشابه در جهان تجارت برقرار است. باید دید در آینده این شرایط چه تاثیری روی وضعیت بازیکنان و قراردادها خواهد گذاشت؟ زیرا همانطور که اشاره شد اجرایی شدن این قانون به این معنی است که از این به بعد فروش بازیکن به یک باشگاه جدید برای ایجنت درآمد بیشتری حاصل خواهد کرد تا قرارداد free agent.

از سوی دیگر، باید به سرنوشت دعوای حقوقی مورد اشاره نیز چشم داشت. ایجنت‌ها ثروتمند و قوی هستند، خصوصا اگر متحد شوند  توانایی طرح دعوا در دادگاه را دارند؛ گرچه به نظر نمی‌رسد شانس بالایی برای تغییر کامل قانون داشته باشند اما ممکن است بتوانند در آن تغییراتی ایجاد کنند. مطابق گزارش‌ها، خورخه ‌مندز (‌ایجنت رونالدو)‌ و جاناتان بارنت (‌ایجنت گرت بیل)‌ نیز در تهدید به طرح دعوا همراه رایولا هستند و حتی کار را آغاز کرده‌اند؛ البته دادگاهی در آلمان در پی استماع اولیه‌ی موضوع به نفع فیفا رای صادر کرده است، اما در مواردی از این دست معمولا دعوای حقوقی یا litigation طولانی و چند وجهی است.

 

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *