صاحبان ثروتمند باشگاه ها نوک پیکان حمله هوادارن ناراضی فوتبال

منبع: فایننشال تایمز اوایل اسفند ماه، عالی ترین سطح فوتبال در آلمان شاهد رقابت های دیدنی بود، اما تقابل بزرگتر این بارهم، در جایی خارج از مستطیل سبز رقم می‌خورد. در هفته های اخیر، بوندسلیگا دستخوش نا آرامی هایی بود که به واسطه جدال بین هواداران، باشگاه ها، لیگ فوتبال و اتحادیه فوتبال آلمان به وجود آمده بود. جدالی که ترکیبی است از هیجان ذاتی تقابل رقبای سنتی همراه با تعارضات فرهنگی پرطرفدارو ریشه ای یا همان تعبیر آلمانی «کولتروکام». در حین چند مسابقه اخیر، وضعیت سکوها به حدی مخرب و آزاردهنده بود که در مواردی داوران تصمیم داشتند […]

منبع: فایننشال تایمز

اوایل اسفند ماه، عالی ترین سطح فوتبال در آلمان شاهد رقابت های دیدنی بود، اما تقابل بزرگتر این بارهم، در جایی خارج از مستطیل سبز رقم می‌خورد. در هفته های اخیر، بوندسلیگا دستخوش نا آرامی هایی بود که به واسطه جدال بین هواداران، باشگاه ها، لیگ فوتبال و اتحادیه فوتبال آلمان به وجود آمده بود. جدالی که ترکیبی است از هیجان ذاتی تقابل رقبای سنتی همراه با تعارضات فرهنگی پرطرفدارو ریشه ای یا همان تعبیر آلمانی «کولتروکام».

در حین چند مسابقه اخیر، وضعیت سکوها به حدی مخرب و آزاردهنده بود که در مواردی داوران تصمیم داشتند تا بازی را قبل از سوت پایان به اتمام برسانند. مسؤلان فوتبال و نماینده طرفداران باشگاه های نیز هشدار دادند که این تنش ها درآینده می تواند بیشتر شود. درظاهر، دو دستگی و جدل روزافزون حول و حوش شخصیت دیتمار هوپ شکل گرفته بود. وی یکی از مؤسسین متمول شرکت نرم افزاری سَپ است، که بذل و بخشش کمک شایانی بود به تیم دسته پایینی هوفنهایم برای صعود به لیگ دسته اول و سرانجام گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان اروپا کرده بود.

جهش تیم هایی مانند لایپزیگ، با پشتوانه مالی، موجی از نارضایتی در بین هواداران سنتی فوتبال در باشگاههایی نظیر بورسیادورتموند به وجود آورده است. موجی که در آلمان آقای هوپ را آماج حملات نفرت آمیز طرفداران تیفوسی فوتبال یا همان آولتراها کرده است. بعضی، مالکان ثروتمند باشگاه ها را نماد تمام مشکلات دنیای مدرن فوتبال می دانند. بعضی دیگر نیز آنها را بخشی از نزاع بزرگتری در فوتبال می دانند. نزاعی بر سر سنت‌ها و هویت و همین طور قانون مالکیت واحد و فرهنگ جاری در ورزشگاه‌ها.

دو دستگی وجدل روزافزون حول و حوش شخصیت دیتمار هوپ (نفردوم ازسمت راست)، یکی ازمؤسسین متمول شرکت نرم افزاری سَپ، که بذل وبخشش کمک شایانی بود به تیم دسته پایینی هوفنهایم برای صعود به لیگ دسته اول و گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان اروپا

فلیپ شوستر، سردبیر مجله معتبر قوتبالی «فقاینده» و کسی که هشدار می دهد که «این جنگ و دعوا ازسالیان سال پیش شروع شده است. دعوایی بر سر اینکه چه کسی کنترل امور را دردست دارد، استادیوم متعلق به چه کسی است و چه کسی فاقد این کنترل و قدرت است. این در نهایت به کسب و کار فوتبال آسیب می زند. خریداران حق پخش تلویزیونی به تنها چیزی که فکر نمی کنند تماشای رسوایی یا بازی هایی است که قطع یا رها می شوند».

بوندسلیگا برای سالهای متمادی از لیگ های معتبر اروپایی نظیر لیگ برتر انگلیس یا لالیگای اسپانیا متمایز بوده است. یک تفاوت تأثیرگذار، قانون ساختارمالکیت معروف به 50+1 است. قانونی که مانع ازتصاحب مالکیت بلامنازع یک باشگاه می شود. این قانون در عین حال یک استثنا برای شرکت هایی که دهه ها شرکای تجاری و سرمایه گذار یک باشگاه بوده اند قایل است. نمونه بارز این استثنا شرکت داروسازی بایر و شرکت وولفسواگن می باشند. در سال 2014 نیز این استثنا شامل حال آقای هوپ شد تا بتواند با خیال آسوده مالیکت 96 درصد باشگاه هوفنهایم را در اختیار بگیرد. تفاوت دیگر بوندسلیگا، نقش محوری اُولتراها و دیگر تماشگران دوآتشه ای است که با حمایت سرسختانه از سکوهایی که در آن فقط مجاز به ایستادن هستند، یکی از پر زرق و برق ترین و رویایی ترین نمایش ها را در اروپا به رخ رقیبان می کشند. «دیواره زرد» معروف دورتموند، سکویی لبالب پر شده از 25000 طرفدار پرشور در بازی های خانگی، جزیی جدانشدنی از زیبایی های باشگاه است. گروه های شناخته شده اُولترا، نظیر دسته «اتحاد» در دورتموند یا دسته «شکقیا» در مونیخ. گروه هایی که هر دو نه تنها به واسطه نمایش های خیره کننده طرفدارانشان قبل از هر بازی، که به علت سابقه طولانی شان در مبازره با نژادپرستی و ترس از دگرباشان در فوتبال شناخته می شوند.



پارچه نوشته ای در بازی یونین برلین و وولفسبورگ که تصویر آقای هوپ مالک هوفنهایم را نشانه گرفته ودر زیر آن کلمه فاحشه زاده نوشته شده است

میان بعضی طرفداران این ترس وجود دارد که هم قانون 50+1 و هم فرهنگ متمایز طرفداری فوتبال در آلمان به مخاطره بیافتند. در سالهای اخیر در بحبوحه خطر پسرفت بیشتر تیم های آلمانی نسبت به رقبای به مراتب متمول تر خود در انگلیس، آلمان و اسپانیا، ایده یک تجدیدنظر کلی در مورد ساختار مالکیت در لیگ آلمان بارها محل مناقشه بوده است. این در حالی است که گروه های اُولترا به دلیل تدابیر سخت گیرانه باشگاه ها که منجر به محدود شدن آزادی عمل آنها در سکوها شده شکایت کرده اند. تدابیر محدود کننده درباره رفتارهای پرخطر نظیر روشن کردن منوّروفشفشه و همچنین درمورد پارچه نوشته و شعارهای به شدت توهین آمیز. آقای هوپ برای چندین سال هدف حملات مختلف از شعارهای مشمعزکننده نظیر «فاحشه زاده» تا تهدید های خشونت آمیزفاحش نظیر پارچه نوشته ای با تصویر او بر سیبل بوده است. در واکنش به این حرکت، اتحادیه فوتبال آلمان تصمیم به محرومیت باشگاه دورتموند از همراهی طرفداران در دو بازی آینده این تیم در خانه هوفنهایم کرده است. این حرکت باعث بوجود آمدن موجی از اتحاد در بین گروه های اُولترا در آلمان شده است. به عنوان نمونه طرفداران بایرن مونیخ که معمولن از رقیب سنتی خود دورتموند متنفرند، باعث توقف چندین باره بازی بایرن برابر هوفنهایم به علت استفاده از پارچه نوشته «فاحشه زاده» شدند. بازی که حتی تا آستانه لغو شدن پیش رفت. 

پارچه نوشته توهین آمیز اُولتراهای بایرن مونیخ-شکریا-در مورد آقای هوپ در جریان بازی با هوفنهایم که باعث توقف بازی شد

گروه هواداران افراطی بایرن یا همان «شیکریا» در بیانیه ای قاطع اعلام کردند: « فحاشی اتفاق معمولی در فوتبال است و سکوهای ورزشگاه صحنه دادگاه نیستند که هر کلمه قبل از گفته شدن سبک و سنگین شود. فرهنگ طرفداری متنوع و پرسروصدا است و درزمان هایی نیز زشت و غیرمعمول است. البته این رویه ای است که باید به همین منوال بماند.»

لیگ آلمان نیز تلاش کرد تا آبی بر آتش این منازعه بریزد. سازمان لیگ در بیانیه ای خواستار گفتگو بین طرفین و تاکید بر حق اعتراض هوادارن شد. در عین حال این بیانه «افترا، نفرت پراکنی و آلوده کردن فضای ورزشگاه ها به هر نحوی در مورد آقای هوپ و تمامی اشخاص دیگر را غیرقابول دانست.»

اینکه این بیانه تا چه حد درکوتاه مدت باعث آرام شدن سکوها خواهد شد مشخص نیست. ولی در بلند مدت به عقیده ناظرانی مانند آقای شوستر این مناقشه ای شکست خورده برای طرفداران ناراضی است. وی اذعان دارد که «رفتاری که اُولترا در سالهای اخیر نشان داده اند، رفتاری شکست خورده است. اگر نگاهی بیاندازیم به حدود آزادی که آنها در سکو در سال های دورداشتند ، تنها یک رد ناچیز از آن به جا خواهیم دید.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *