در هفته پنجم از لیگ قهرمانان اروپا، لیورپول و رئال مادرید درشرایطی متفاوت به مصاف یکدیگر رفتند. لیورپول نه تنها به دنبال پنجمین برد پیاپی در دور گروهی لیگ قهرمانان و تداوم صدرنشینی بی چون و چرای خود بود، بلکه این بازی برای آنها جنبه انتقام نیز داشت. از سوی دیگر رئال نیز به دنبال کسب پیروزی برای امیدوار شدن مجدد به صعود مستقیم بود، اما با انبوهی از بازیکنان مصدوم مساوی نیز نتیجهای بسیار قابل قبول برای آنها به حساب میآمد.
در ادامهی این مقاله به برخی نکات برجسته و قابل ذکر تاکتیکی درباره این بازی خواهیم پرداخت:
۱. ترکیب ۳-۴-۴ لیورپول: با توجه به تداوم مصدومیت طولانی آلیسون، همچنان کلهر درون دروازهی لیورپول بود و همچنین اسلوت، کانر بردلی را مانند بازی ابتدای هفته در سمت راست خط دفاعی به کار گرفته بود تا همراه با ویرجیل فن دایک، ابراهیم کوناته و رابرتسون خط دفاعی لیورپول را تشکیل دهند. در خط هافبک هم مک آلیستر دوباره به ترکیب برگشته بود تا با گراونبرخ و کرتیس جونز مثلث خط هافبک باشند. در خط حمله هم همانطور که پیشبینی میشد محمد صلاح در سمت راست، دیاز در سمت چپ و داروین نونیز در نوک خط حمله قرار داشت.
۲. رئال مادرید با توجه به لیست بلند بالای مصدومین خود با تنها ترکیب ممکن وارد میدان شد. در ترکیب ۲-۴-۴ ای که آنچلوتی به زمین فرستاده بود، فده والورده مانند بازی مقابل لگانس با توجه به عدم آمادگی کامل وازکز بعد از بازگشت از مصدومیت در سمت راست خط دفاعی بازی میکرد. مندی در سمت چپ دفاع بازی میکرد و رودیگر و آسنسیوی جوان دیگر بازیکنان خط دفاعی رئال بودند. نکته قابل توجه در خط هافبک استفاده دوباره از مودریچ ۳۷ ساله از ابتدا در ترکیب بود که کنار کاماوینگا، بلینگام و آردا گولر خط هافبک چهار نفره رئال را میساختند. براهیم دیاز در کنار امباپه به کار گرفته شده بود.
۳. لیورپول با خط پرس بالای خود رئال مادرید را از همان لحظه آغاز بازی و در همان فاز شروع بازیسازی (بیلدآپ) تحت فشار شدید میگذاشت و سعی داشت به هیچ عنوان اجازه رد شدن آنها از خط پرس و ورود سالم توپ به یک سوم میانی را ندهد. در مقابل رئال اولین خط پرس خود را حتی کمی عقبتر از میانه زمین توسط براهیم دیاز و امباپه شروع میکرد که آنها هم فشار چندانی به مدافعان و هافبکهای لیورپول وارد نمیکردند. هدف رئالیها بیشتر متمرکز بر ایجاد تجمع در پشت محوطه جریمه خودی و بستن مسیر رسیدن لیورپول به دروازه بود.
۴. رئال کاملا با پرس بالای لیورپول توانایی بیلدآپ خود را از دست داده بود. آنها یا پاس اشتباه میدادند یا در تلاش برای حمل توپ به میانهی زمین مالکیت را به لیورپولیها میدادند و یا در بهترین حالت سراسیمه توپ را بلند به پشت مدافعین لیورپول ارسال میکردند تا شاید به مهاجمین خودی -خصوصا امباپه- برسد. رئالیها علیرغم اتخاذ این استراتژی واکنشی، در ضد حمله هم توان ساختن موقعیت نداشت و به راحتی توپها را در خلال ترنزیشن مثبت از دست میدادند. بازیکنان رئال به قدری بی دقت بودند که در نیمه اول صفر شوت و در کل بازی ۳ شوت درچهارچوب داشتند که اولین آنها در دقیقه ۶۱ از روی نقطه پنالتی و هر دو شوت بعدی در دقیقه سوم وقتهای تلف شده نیمه دوم بود. برخلاف آنها لیورپول به خوبی نقشههای خود در بیلدآپ و حمله را که بردن توپ به کنارههای محوطه جریمه و استفاده از ارسالهای زمینی و هوایی بود پیاده کرد. آنها مشکل زیادی در انتقال توپ نداشتند و در میانهی میدان رئال با مقاومت چندانی مواجه نمیشدند. بنابراین هم از زمین و هم هوا میتوانستند توپها را به مهاجمان خود برسانند. مشکل آنها تنها بیدقتی، درخشش کورتوا و بازی خوب یکی معدود امیدواریهای این روزهای رئالیها یعنی رائول آسنسیو بود که یک دفع توپ عالی هم از روی خط دروازه داشت.
۵. تنها نقطه اشتراک دو تیم عملکرد ضعیف بازیکنان خط حمله به خصوص ستارههای شاخص دو سو یعنی محمد صلاح و کیلیان امباپه بود. امباپه که گمان میرفت با مصدومیت وینیسیوس و آزادی عمل بیشتر در سمت چپ، که موقعیت تخصصی اوست، بتواند ناجی رئالیها در این شرایط سخت شود همچنان بازی ناامید کنندهای را از خود به نمایش گذاشت و مدافعین لیورپول دشواری چندانی در کنترل او نداشتند. در طرف مقابل هم صلاح هم که ستاره بیچون و چرای لیورپول در بیشتر بازیهای این فصل است، در این بازی عملکرد همیشگی را نداشت. او در نیمه اول و سپس در ادامه، کمتر در جریان بازی قرار داشت و شاید دقیقه ۷۰ بازی زمانی که پنالتی لیورپول را با یک ضربه عجیب از دست داد، اولین باری بود که در موقعیتی شاخص دیده میشد.
۶. با ورود لوکاس وازکز به زمین به جای آردا گولر در دقیقه ۵۶ و انتقال والورده به خط هافبک، رئال کمی بهتر و پویاتر از نیمه اول به بازی ادامه داد، نقطع عطف بازی و جایی که رئال میتوانست شرایط را عوض کند کمی پس از این تعویض رخ داد. اما امباپه با یک پنالتی بد این امید را از دست داد و مومنتوم کوتاه رئال از دست رفت. همچنین کمی قبل از آن، و مابین تعویض وازکز و پنالتی امباپه کاماوینگا هم مصدوم شد تا بر بحران بازیکن تیم بیشتر بیفزاید و دنی سبایوس جای او را گرفت. پس از این تعویض وظیفهی جمع کردن جلوی محوطه جریمه کاملا به لوکا مودریچ واگذار شد که نتیجه خوبی به همراه نداشت و پس از پنالتی از دست رفته امباپه، لیورپول به مدت ۱۵ دقیقه فشار بسیار زیادی روی دروازه رئال وارد کرد که یکی از دلایل آن همین فضای باز جلوی خط دفاعی رئال بود. روی گل دومی که رئال دریافت کرد مودریچ که مامور مهار خاکپو بازیکن تعویضی لیورپول بود به شکل واضحی در این امر ناکام ماند.
۷. این بازی پس از شکست برابر میلان در برنابئو بازی دیگر نشان داد که رئال باید فکری به حال عملکرد تیمی و حتی فردی بازیکنان خود بکند. قابل انکار نیست که مصدومیتها و وضعیت اسکواد روی عملکرد تیم تاثیر گذاشته است. شاید مشکلات تاکتیکی و سردرگمی کارلتو در مواجهه با این شرایط نیز دلیلی قابل بحث باشد. اما این نکته نیز به وضوح قابل مشاهده است که بسیاری از بازیکنان رئال که در این شرایط سخت باید بار تیم را به دوش بکشند از انجام وظایف ابتدایی خود نیز عاجزند. آنها در به ثمر رساندن موقعیتهای بزرگ گلزنی در شرایط تک به تک یا حتی ضربه پنالتی، دوئلهای فردی هوایی و زمینی، در عملکرد دفاعی ابتدایی و حتی دادن پاسهای ساده نیز مشکل دارند و به نظر میرسد قصدی هم برای پذیرفتن این موضوع در مجموعهی تیم وجود ندارد و با هر برد احساس میکنند از بحران خارج شدهاند. اتفاقی که پس از کامبک قدرتمندانه برابر دورتموند افتاد اما زمان کوتاهی لازم بود تا مشخص شود که مشکلات همچنان پابرجا هستند. با توجه به اینکه رئال از ۵ بازی خود ۶ امتیاز گرفته، و در ادامه نیز بازیهای سادهای نخواهد داشت -آتالانتا، لایپزیگ و برست هیچکدام رقبای دست و پا بستهای نیستند- کار صعود مستقیم به دور بعد و قرار گرفتن میان هشت تیم پایانی را برای خود بسیار دشوار کرده است.
۸. و نکته این که لیورپولیها یک بار دیگر با اقتدار پیروز یک بازی مهم شدند. اما آنها هم اگر میخواهند به روند فوقالعاده خود و صدرنشینی در همهی رقابتها ادامه دهند باید قدر موقعیتها و بازی خوب خود را بیشتر از این بدانند.
2 پاسخ
خیلی جالب بود. خسته نباشید 👌
این همه بی دقتی از شما بعیده. ۱. سیستم لیورپول ۴-۳-۳ بود نه ۴-۴-۳. ۲. آسنسیو خودش سوتی داد و داشت گل به خودی میزد که جبرانش کرد. ۳. بازی دوم رئال با سالزبورگه نه لایپزیش