تا پایان پنجمین هفته از رقابتهای سطح اول فوتبال اسپانیا، بارسلونا، رئال مادرید، اتلتیکو مادرید و ویارئال چهار تیم بدون شکست لالیگا به شمار میرفتند. اما ورزشگاه لاسرامیکا میتوانست تکلیف یکی از این صفرهای جدول را مشخص کند. بارسلونا در حالی که با غیبت مهرههایی کلیدی در ترکیب روبهرو بود، با شش بازیکن زیر ۲۳ سال پا به میدان گذاشت و مارسلینو که عطش بالایی برای پایان دادن به روند پیروزیهای آبی اناریها داشت، منتخبی کاملا هجومی از فهرست بازیکنان تیم خود را به زمین بازی فرستاد.
در فاز اول بازیسازی، اینیگو مارتینز و سرجی دومینگز روی دست کاپیتان تراشتگن، به پخش توپ مشغول شدند و اریک گارسیا با قرارگیری در مرکز، آزادی عمل فراوانی به پدری و پابلو توره برای جابجاییهای مکرر و تامین شناوری مرکز زمین تقدیم کرد. زیردریاییها با آرایش ۲-۴-۴ پرس میکردند و فشردگی عرضی شدید این آرایش باعث میشد پیشروی از مرکز بسیار دشوار شود. ژولز کونده و جرارد مارتین در کنارهها گزینههای امنتری برای کاتالانها بودند.
با وجود تمرکز بالای ویارئال برای محدودیت عبور توپ از مرکز زمین، جابهجاییهای فراوان و بازی شناور شاگردان فلیک، دردسرهای زیادی برای زردپوشان ایجاد کرد.
در یکسوم دفاعی ویارئال، ایجاد فضای مناسب برای نفوذ و یا ارسال توپ به محوطهی جریمه نیازمند هماهنگی بالای شاگردان هانسی فلیک بود. حضور ثابت ژولس کونده و لامین یامال با حمایت دو هافبک هجومی بلوگرانا (پدری و پابلو توره) همراه شد و با استفاده از خصوصیات دفاعی ضعیف خط هافبک ویارئال، موقعیتهای ارزشمندی به روی دروازهی ویارئال خلق شد.
در فاز اول بازیسازی ویارئال، جایگیری مناسب ژولز کونده در کنار مهاجمین، نقش موثری در بازپسگیری توپ ایفا کرد. خط دفاعی بارسلونا تا نزدیکی میانهی میدان جلو کشیده بود و مدافعین کناری این فرصت را داشتند تا در صورت صاحب توپ شدن همتایان خود در تیم رقیب، فشار قابلتوجهی روی آنها اعمال کنند. سرجی کاردونا، دفاع چپ ویارئال پس از درخشش در لاسپالماس به دلیل مهارتهای بازیسازی و توانایی در ارسال پاسهای پیشرو، مورد توجه بسیاری از تیمها قرار گرفت و نهایتا با قراردادی آزاد به ویارئال پیوست. با درخشش مدافع فرانسوی بارسلونا، کاردونا در انجام وظایف خود ناکام ماند.
این موضوع باعث شد ویارئال به جای پیش بردن توپ از کنارهی زمین، به استفاده از حرکات رو به عقب نیکولاس پهپه روی بیاورد. سرعت و تکنیک این بازیکن به صاحب توپ کردن محور دوگانهی تیم میزبان (پارخو و کومسانیا) با زاویهای رو به دروازهی حریف کمک کرد و همچنین با چرخشهایی سریع به حرکات ترکیبی با دیگر مهرههای هجومی ویارئال منجر شد.
ویارئال مارسلینو به تعداد بالای گلها در بازیهای این تیم شهرت یافته و جدال لاسرامیکا هم شکنندگی بالای زیردریاییها را آشکار ساخت. به نظر میرسد عطش بالای ثبت اولین شکست بارسلونا باعث شد تا سرمربی ۵۹ ساله، با هجومیترین ترکیب خود پا به میدان گذارد. اگرچه با اندکی خوششانسی سه گل مردود شدهی ویارئال میتوانست سنگینی شکست را تخفیف دهد، اما این آمار ضعیف دفاعی با آنچه از سبک فوتبال مارسلینو به یاد داریم، فاصلهی فراوانی دارد. جای خالی فرانسیس کوکلاین در خط میانی و انتخاب مهرههای پابهتوپ اما ضعیف در مشارکت دفاعی (دنی پارخو به جای گهیه و یرمی پینو بهجای الیاس آخوماچ) میتوانند از دلایل این شکست سنگین به شمار بروند و باید دید آیا نظم و انضباط نیمهی دوم فصل پیش به ویارئال بازخواهد گشت یا خیر. در حال حاضر، با پایان هفتهی ششم زردپوشان مشترکا به همراه رئال وایادولید و سلتاویگو، با ۱۳ گل خورده دارای ضعیفترین خط دفاعی لالیگا هستند.
با وجود مصدومیتهای فراوان، بارسلونای فلیک به خوبی از پس این چالش برآمد و اولین شکست فصل میزبان را رقم زد. با بهکارگیری تصمیمات صحیح تاکتیکی و تعهد بازیکنان، کاتالانها به خوبی به شکست غیرمنتظره در موناکو پاسخ دادند. دومین ترکیب جوان لالیگا (پس از والنسیا) با کسب تمام امتیازات ممکن در صدر جدول قرار دارد و با بازگشت مصدومان خود به سوی چالشهای بزرگ فصل طولانی پیش رو گام خواهد برداشت.
4 پاسخ
👏🏻👏🏻👏🏻
آنالیز بسیار عالی بود لذت برم
فوق العاده امیر جان
👌🏻👌🏻👌🏻