۱. آنچه دربارهی این سری یادداشتها مشترک بوده، تمرکز آنها روی منچستر یونایتد و روند تیم در جریان تور پیشفصل تابستانی بوده است. با این حال فکر میکنم پنجمین و آخرین بازی پیشفصل شیاطین سرخ را باید بازی رقیب منچستر دانست؛ نود دقیقهای که تیم منچستری هرچه زد به در بسته خورد. ماونت، دیالو، مکتامنی، کاسمیرو، فیش و رشفورد همه موقعیتهایی داشتند که میتوانستند یونایتد را صاحب گل کنند، اما در انجام این کار ناموفق بودند؛ خصوصا دیالو و ماونت که بازی به بازی هماهنگتر میشوند. در نقطهی مقابل، رقیب مرسیسایدی از معدود موقعیتهایش بهترین استفاده را برد و با نصف تعداد شوت در برابر یونایتدیها، سه بار دروازهی سرخپوشان را باز کرد.
۲. اینکه چه موقعیتهایی گل نشد و یا اینکه کدام موقعیت میتوانست آفساید باشد یا نه را مثل دیگر بازیهای پیشفصل به فراموشی بسپارید. اگر یونایتد این بازی را هم میبرد (که با وضع کنونی تمامکنندگی تیم، بعید به نظر میرسید) باز هم انتقاداتی به روند تمامکنندگی تیم وارد بود. لیورپول و آرنه اسلات به خوبی به یونایتد و تنهاخ یادآوری کردند که کنترل بازی و اتکا به تجربه در موقعیتهای هجومی، رمز موفقیت خواهد بود. در نقطهی مقابل یونایتد هم نشان داد که هنوز برابر تیمهای بزرگ و صاحبسبک به لکنت میافتد و اگر اندکی بدشانسی چاشنی کارش بشود، روز خوبی را تجربه نخواهد کرد. گل اول را باید حاصل نبوغ کاروالیوی جوان و البته جا ماندن کاسمیروی با تجربهای دانست که در این صحنه ناامیدکننده ظاهر شد.
۳. گلهای دوم و سوم، تقابل کمتجربگی و یک ترکیب جاافتاده در سرما و گرمای لیگ برتر انگلیس است. کولیر ۲۰ ساله که تا حدی در نقش یک هافبک باکس تو باکس (box-to-box) ظاهر شد و در هر دو فاز حمله و دفاع به تیم کمک کرد، تنها چند ثانیه به محمد صلاح فضا داد تا او از فرصت استفاده کند. روی سومین گل هم همین سناریو برای آماس و بنت تکرار شد. انگار باید حرفهای تنهاخ در کنفرانس خبری راجع به کمتجربگی آماس را جدیتری بگیریم و چند بازی مهم دیگر برای قضاوت او و روند پیشرفتش منتظر بمانیم؛ اگرچه همین حالا هم میدانیم که در صورت مصدومیت لوک شاو، مربی هلندی انتخاب جذابی جز آماس ندارد. همچنین از یاد نبریم که مکمل گل سوم، واکنش و دفع ناقص اونانا بود. دروازهبان کامرونی بار دیگر ثابت کرد که روند بیاشتباه بودنش چندان هم بادوام نیست و هر از چندگاهی هواداران را با واکنشهایش شگفتزده میکند.
۴. باخت سه بر صفر، آن هم در برابر رقیب دیرینه در هر قالبی که باشد برای یونایتدیها ناراحتکننده و غیرقابل قبول است. با این حال آنچه امروز برای هواداران مهمتر به نظر میرسد، جلوگیری از تکرار این سناریو در دیدار جام خیریه برابر منچستر سیتی خواهد بود. تنهاخ یک بار با کلاس درس تاکتیکی خود مچ پپ گواردیولای بیرقیب در فوتبال انگلیس را خواباند؛ آن هم در فینال افای کاپ که بیشک مهمترین دلیل بقای تنهاخ و تمدید قراردادش بود. باید دید که آیا پپ بار دیگر مغلوب تفکرات رقیب هلندی خود خواهد شد؟ امد دیالو که این روزها شرایط ایدهآلی را سپری میکند، در کنار مارکوس رشفورد – اگر روز خوبش باشد – فرصت درخشیدن دارد. این در شرایطی است که بسیاری پیشبینی میکنند در این بازی، جیدن سانچو نقش نه کاذب را بازی کند و از المانهای مهم برنامههای تاکتیکی سرمربی باشد؛ پستی که بیشک با اضافه شدن زیرکزی، رقیب جدیای برای اشغال آن دارد. علاوه بر شرایط پیچیدهی بازیکن و تیم در سالی که گذشت، سانچو به عنوان نه کاذب فاقد ویژگیهایی است که مشابه آن را در زیرکزی به راحتی مییابیم. مثلا خلاف زیرکزی، سانچو از خود گذشتگی لازم برای فضاسازی برای بالهایش را ندارد. همچنین در بررسی پروفایل بازیکنها، آمار پاس گلهای زیرکزی در دو فصل سری آ (۸ پاس گل در کمتر از ۶۰ بازی)، با تعداد پاسهای گل بازیکن انگلیسی از زمان پیوستن به یونایتد (سال ۲۰۲۱) تا به حال برابری میکند؛ چیزی در حدود یک فصل کامل و ۴۰ بازی اختلاف بین دو بازیکن و آمارشان. کاش تنهاخ به فکر استفاده از مهرههایی زهردارتر در قالب نه کاذب باشد و اولین قدم فصل را محکم بردارد. تا کمتر از پنج روز دیگر سرنوشت برندهی جام خیریه مشخص خواهد شد و بیشک سیلی از انتقادات و یا تمجیدها، انتظار اریک تنهاخ را میکشند؛ مردی که این فصل را فصل «همه یا هیچ چیز» میداند و به دنبال افتخارآفرینی در کنار ثبات است.