۱. پس از عملکرد فاجعهبار دوشنبهی گذشتهی شاگردان تنهاخ در برابر روزنبورگِ نروژ، بار دیگر دوستداران شیاطین سرخ طعم پیروزی را چشیدند؛ آن هم در نبردی که یونایتد علاوه بر نتیجه، برندهی توپ و میدان هم بود و توانست در برابر اسکاتلندیها از نام خود دفاع کند. مربی هلندی برای بازی دوم پیشفصل گزینههای بیشتری را در اختیار داشت و دست و دلبازانه در نیمهی اول هم به جوانان و هم به نامهای آشنا به یک اندازه فرصت داد؛ از بازگشت اونانا تا درخشش ماونت و دیالو، عملکرد تحسینبرانگیز و شایان توجه لنی یورو ۱۸ ساله و البته توبی کولیر جوان که از آکادمی فرصت حضور در تیم اصلی را پیدا کرده بود. روز شنبه از آن روزهایی بود که چرخدهندههای تیم تنهاخ چفت و سر جایشان میچرخیدند و اوضاع همانطوری پیش میرفت که تنهاخ در محاسباتش تصور میکرد.
۲. آنچه در نیمهی اول تقابل رنجرز – منچستر یونایتد دیدیم احتمالا تنها با چند تغییر، شباهت بسیاری با ترکیب انتخابی تنهاخ در هفتههای بسیار شلوغ فصل پیشرو داشته باشد؛ هفتههایی که فاصله زمانی اندکی بین بازیها وجود دارد و مربیان ناگزیر به اعتماد به جوانان و انتخابهای چندم خود هستند. تفاوت تیمی که در آینده انتظارش را داریم با یونایتد امروز، بدون هیچ تردیدی آمادگی بدنی است. بازیکنان یونایتد هنوز هم به فرم ایدهآل برای شروع فصل نرسیدهاند؛ اما با این حال به آرامی در مسیر بهتر شدن قرار دارند. تیم تنهاخ باز هم با تکیه بر ۱-۳-۲-۴ محبوبش پا به میدان گذاشت، اما بازیکنان در اجرای تاکتیکهای مربی در این بازی، نمایشی به مراتب بهتر از بازی برابر روزنبورگ داشتند. گرچه ویتلی و سانچو عملکردی متوسط و حتی پایینتر از حد انتظار داشتند، اما ماونت و دیالو امیدبخش ظاهر شدند. میسون ماونت بهنظر میرسد از زیر فشار اولیهی حضور در یونایتد خارج شده و حالا بیش از هر زمانی نزدیک به روزهای خوب گذشتهاش است. ماونت بارها و در موقعیتهای مختلف هدف پاسهای بلند مدافعان یونایتد قرار میگرفت و یکی از اصلیترین گزینهها برای انتقال توپ و آغاز فاز حمله بود.
۳. احتمالا اگر همراه سانچو، مارکوس رشفورد با فرم این روزهایش کنار ماونت قرار میگرفت، عملکرد درخشان هافبک انگلیسی چندان به چشم نمیآمد؛ موردی که تنهاخ هم از آن آگاه بود و با فرستادن امد دیالو روی دست ماونت، زهردار بودنش را چند برابر کرد. دیالو – همانطور که مربی در مصاحبهی خود اشاره کرد – چیزهای بسیاری برای ثابت کردن دارد. بعد از پایان بدشانسیهای مربوط به مصدومیت در فصل گذشته، حالا نوبت به او و گارناچو رسیده است تا جانی تازه در بالهای سیستم تنهاخ بدمند. اگرچه پس از عملکرد درخشان ویتک در بازی برابر روزنبورگ و جلوگیری از شکست تحقیرآمیز یونایتد، انتظار داشتیم تا مجددا او را درون دروازهی یونایتد ببینیم، اما سپردن ۹۰ دقیقهای دروازه به دروازهبان اصلی قبل از تور آمریکا، از آن دست تصمیمهایی بود که باید انتظارش را میکشیدیم. اونانا – بهمانند بسیاری از بازیهای فصل گذشتهی خود – عملکرد خوبی داشت و خبری از اشتباهات عجیب و غریب نبود؛ فرمی که یونایتدیها امیدوارند به همین شکل حفظ شود.
۴. در صدر هر آنچه در نیمهی اول دیدیم، لنی یورو ۱۸ ساله و صلابتش در خط دفاع خودنمایی میکرد. او که فقط یک جلسهی تمرینی با تیم داشته است، تنها ۴۵ دقیقه زمان نیاز داشت تا به همگان ثابت کند چرا رئال مادرید تا این اندازه برای جذب او پافشاری میکرد. لنیِ جوان یک تکل خارقالعاده در برابر دروازهی اونانا داشت تا موقعیتی که خودش پیشتر با لو دادن توپ به حریف داده بود، خنثی کند. یورو بهخوبی میتوانست هافبکهای مقابل خود را پیدا کند و توپ را به آنها برساند. جایگیری بسیار خوب و دفاع منطقهای حسابشدهی او باعث شد تا در کنار جانی ایوانز باتجربه، زوج دفاعی خوبی برای یونایتد تشکیل دهند.
۵. نیمهی دوم همچنان نیمهی آزمون و خطای پیشفصل برای تنهاخ بود. جوانان بسیاری در این نیمه پا به توپ شدند و البته اندکی هم به رنجرز فضا دادند تا این تیم خودش را در دومین ۴۵ دقیقه پیدا کند. از جک فلچر، پسر درن فلچر بازیکن محبوب اولدترافوردیها گرفته تا هری آماس و جو هیوگیل، همگی فرصت بازی یافتند. هیوگیل به زیبایی توانست دروازهی تیم اسکاتلندی را باز کند و آماس هم جزو نامهایی بود که کمک قابلتوجهی به حفظ پیروزی کرد؛ آن هم درست در پستی که لوک شاو در آن همواره با خطر مصدومیت روبهرو است و ممکن است در میانهی فصل به کمک هری آماس جوان نیاز شود.
۶. در انتها، آنچه از یاران تنهاخ در اسکاتلند دیدیم، فرسنگها با آنچه در اولین بازی پیشفصل برابر تیم نروژی دیده بودیم، فاصله داشت. تیم با برنامه و البته متکی بر استعدادهای جوان، توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد و از آزمونی نسبتا راحت با موفقیت گذر کند. حالا باید منتظر ماند و دید که تور آمریکا و حضور بیشتر بازیکنان نامآشنای یونایتد، چه سرنوشتی را برای بازیهای پیشفصل رقم خواهد زد. قبل از هر چیز امیدواریم که نامهای جوانی چون ویتک، آماس و ویتلی را بیشتر بشنویم و بعد از آن هم به یک الگوی تکرارپذیر برای فصل برسیم؛ الگویی که تنهاخ بتواند هم برای دیکته کردن برتری در داخل زمین و هم در بردهای اقتصادی روی آن حساب کند.