شاید اگر از بسیاری از هواداران فوتبال بپرسید موفقترین تیم اروپا در نیمهی اول فصل جاری فوتبال کدام تیم بوده، پاسخ آنها لورکوزن باشد که البته پاسخ بیراهی هم نیست؛ نتایج تیم ژابی آلونسو در نیمفصل خیرهکننده بوده و در میان پنج لیگ برتر اروپایی بهترین بودهاند. اما اگر چترمان را کمی بازتر کنیم و به جز پنج لیگ اصلی به سایر لیگهای معتبر هم نگاهی بیاندازیم، هیچ تیمی در اروپا به اندازهی پیاسوی آیندهوون موفق نبوده است. این تیم نیمفصل نخست لیگ برتر هلند را با عمکلرد اعجابآور 17 بازی و 17 برد به پایان برد و تا همین دو هفته قبل که سرانجام در زمین اوترخت با مساوی متوقف شد، تنها تیم اروپایی بود که هیچ امتیازی از دست نداده بود و هماکنون نیز با 18 برد و یک مساوی از 19 بازی و فاصلهی دوازده امتیازی با فاینورد در صدر جدول، فاصلهی چندانی با تثبیت اولین قهرمانی پس از 6 سال ندارد.
در این یادداشت قصد داریم نگاهی بیندازیم به سرمربی این تیم، پیتر بوش و شیوهای که تیم آیندهوون زیر نظر او بازی میکند.
پیشینهی بوش پیش از پیاسوی
برخلاف چیزی که از کارنامهی ناموفق و کمافتخار – یا حتی بدون افتخار – او برمیآید، پیتر بوش تا قبل از پیوستن به پیاسوی تجربهی نشستن روی نیمکت تیمهای به نسبت بزرگی را داشت. او که مهمترین دوران بازی خود را در تیم فاینورد در دههی نود سپری کرده بود، پس از بازنشستگی از فوتبال حرفهای مربیگری تیمهای رده پایینتر فوتبال هلند را به عهده گرفت و سپس در پستهای مختلف در چندین تیم سطح اول فوتبال هلند حضور پیدا کرد. از مربیگری در گرافشاپ و سقوط از لیگ برتر در سال 2003 تا هدایت هراکلس و رساندن این تیم از دستهی دوم به اردیویسه، کارنامهی سالهای ابتدایی او مجموعهای از موفقیتها و شکستها بود؛ همان چیزی که برای شروع راه و آبدیده شدن لازم است. او حتی یک دورهی سه ساله را در فاصلهی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در باشگاه قدیمی خود یعنی فاینورد گذراند، اما به عنوان مدیر فنی (Technical Director) باشگاه و نه سرمربی. علیرغم اینکه بسیاری معتقد بودند او در حوزهی مدیریت، استعدادیابی و به انجام رساندن مذاکرات و خرید و فروش بازیکنان بسیار کاربلد است، اما نهایتا او در اعتراض به اخراج سرمربی تیم، گرتان فربیک، که منصوب خود او بود، این پست را ترک کرد و دوباره به دنیای سرمربیگری برگشت.
او به تیم قبلی خودش یعنی هراکلس رفت تا برای دومین دوره سرمربی این باشگاه شود. سه فصل حضور او در هراکلس با رتبههای هشتم، دوازدهم و مجددا دوازدهم همراه بود که برای این تیم که معمولا برای سقوط نکردن میجنگید، رتبهی چندان بدی به حساب نمیآمد. پس از پایان قراردادش در سال 2013، او به ویتسه آرنهم رفت تا چالشی بزرگتر – فقط کمی بزرگتر – را تجربه کند. ویتسه تیم به نسبت سطح بالاتری از هراکلس بود و نیمنگاهی به رتبههای بالای جدول داشت. پیتر بوش در طول دو فصل و نیم حضور در این باشگاه به طور مداوم در رقابت برای رسیدن به سهمیههای اروپایی بود. فصل اول را در رتبهی ششم و فصل دوم را در رتبهی پنجم به پایان برد و سهمیه پلیآف لیگ اروپا را کسب کرد. در میانهی فصل بعد یعنی زمستان ۲۰۱۶، در حالی که ویتسه باز هم در رتبهی پنجم بود، بوش به طور ناگهانی از سمت خود استعفا داد، به سوی مقصدی عجیب. او به اسرائیل رفت تا سرمربی باشگاه مکابی تلآویو شود. گره شگفتآور بودن این داستان اینگونه باز میشود که بدانیم در آن زمان یوردی کرویف مدیر ورزشی مکابی بود. در طول کمتر از پنج ماه مربیگری در لیگ اسرائیل تیم بوش بدون شکست ماند، اما هم در لیگ و هم در جام حذفی، رقابت را به دو رقیب دیرینه یعنی هاپوئل و مکابی حیفا واگذار کرد و در هر دو میدان نائبقهرمان شد. البته جدایی زودهنگام او از مکابی در پایان فصل دلیل دیگری داشت؛ پیشنهادی وسوسهکننده از هلند که او را پس از پانزده سال مربیگری در سطح پایین و متوسط، روی نیمکت داغی مینشاند و به او پروفایلی اروپایی میداد.
باشگاه بزرگ آژاکس تصمیم گرفته بود که او را جانشین فرانک دیبوئری کند که پس از شش سال نیمکت تیم را ترک میکرد. بوش با قراردادی سه ساله به آمستردام رفت و فصل اول را با عملکردی نه چندان عالی، اما کاملا قابلقبول به پایان برد. علیرغم حذف در دور مقدماتی لیگ قهرمانان و نرسیدن به مرحلهی گروهی، او آژاکس را به فینال لیگ اروپا رساند، جایی که در مقابل منچستر یونایتد ژوزه مورینیو شکست خورد. در لیگ هلند هم پس از فاینورد تنها با اختلاف یک امتیاز از قهرمانی باز ماند و به رتبهی دوم رسید. در مجموع شرایط برای ادامهی کار کاملا مهیا بود، اما این خود او بود که سودایی دیگر در سر داشت.
در ماه ژوئن سال 2017 باشگاه بروسیا دورتموند آلمان اعلام کرد که پیتر بوش جانشین توماس توخل، سرمربی جنجالی تیم، خواهد شد که پس از حاشیههای بسیار در پایان ماه می از سمت خود برکنار شده بود. آژاکس حاضر نبود بوش را از قرارداد آزاد کند و سرانجام پس از دریافت 5 میلیون یورو اجازهی جداییاش را صادر کرد. بنابراین انتقال بوش از آژاکس به دورتموند را میتوان از معدود نقل و انتقالات مربیان دانست که در آن یک باشگاه مربی باشگاه دیگر را میخرد – شبیه آنچه میان چلسی و برایتون بر سر گراهام پاتر رخ داد. دوران او در دورتموند اما بسیار کوتاه بود و چند ماه بیشتر طول نکشید. پس از حذف در دور گروهی لیگ قهرمانان و سقوط به لیگ اروپا، در حالی که هنوز سال ۲۰۱۷ به پایان نرسیده بود، بوش از دورتموند اخراج شد.
در هر حال قمار او برای تسریع بالا رفتن از پلههای ترقی و نشستن بر روی نیمکت تیمهای بزرگ اروپا به ثمر ننشست و ظرف چند ماه، او شغلش را هم در آژاکس و هم در دورتموند از دست داد و در حالی که در آستانهی 55 سالگی بود، یک سال تمام را بدون تیم گذراند.
در ماه دسامبر سال 2018 او به عنوان جانشین هیکو هرلیش سرمربی لورکوزن شد تا بار دیگر شانس خود را در بوندسلیگا بیازماید. فصل اول او با موفقیت خیرهکنندهای همراه بود. تیمی که در نیمهی دوم جدول به او تحویل داده شده بود، فصل را در رتبهی چهارم و با سهمیهی چمپیونزلیگ به پایان برد و به این ترتیب او دو فصل دیگر را نیز با لورکوزن ادامه داد. فصل بعد تیم در رتبهی پنجم و با اختلاف دو امتیاز با مونشن گلادباخِ مارکو روزه، سهمیهی لیگ قهرمانان را از دست داد و فصل بعدتر یعنی ۲۱-۲۰۲۰ در حالی که تنها دو ماه به پایان رقابتها مانده بود و در رتبهی ششم و فاصلهی هفت امتیازی سهمیه قرار داشت، اخراج شد.
این بار انتظار او برای هدایت یک تیم جدید چندان طولانی نشد و دو ماه بعد لیون فرانسه با قراردادی دو ساله او را جانشین رودی گارسیا کرد؛ دورهای که باز هم ناموفق بود و لیون یک فصل را زیر نظر او در رتبهی هشتم به پایان برد و در ابتدای فصل بعد در حالی که در رتبهی دهم بود، پیتر بوش یک حکم اخراج دیگر را نیز مقابل خود دید.
در کارنامهی نسبتا طولانی او پیش از پیوستن به پیاسوی، فراز و نشیب بسیاری دیده میشود. اما یک سالی که در آژاکس مربیگری کرد هم به لحاظ نتیجه و هم درصد برد – که یکی از شاخصهای رایج در سنجش عملکرد مربی است -، موفق ظاهر شد. به همین دلیل، برای بسیاری عجیب بود که او به خواستهی خود باشگاه را ترک کند. ماجرا از این قرار بود که ادوین فندرسار در پایان فصل ۱۷-۲۰۱۶ در مصاحبهای اعلام کرد که باشگاه علاقمند به ادامهی کار با بوش است و در پایان هم آژاکس حاضر به آزاد کردن او از قرارداد نشد؛ با این وجود، بخشی از مجموعهی فنی و مدیریتی باشگاه دلشان نمیخواست او در تیم بماند و حتی میان برخی از آنها مانند دنیس برگکمپ و پیتر بوش اختلاف علنی وجود داشت. این بود که او پس از رسیدن پیشنهاد دورتموند ترجیح داد آن را پذیرفته و راهی آلمان شود. اینگونه بود که او شانس ادامهی کار با یک نسل با استعداد را از دست بدهد؛ شانسی که مربی بعدی آژاکس یعنی مارسل کایزر نیز از دست داد تا قرعه به نام اریک تنهاخ بیفتد و او با آژاکس به اوج برسد.
از ترک آژاکس در سال 2017 تا بازگشت به هلند به عنوان سرمربی پیاسوی، به جز سال اول با لورکوزن، او دوران بدی را سپری کرد؛ دورانی که در بهترین روزهایش متوسط و در بدترین زمانش فاجعه بود. بنابراین زمانی که در سال 2023 به هلند بازگشت، هواداران پیاسوی در ابتدا استقبال گرمی از او نکردند؛ خصوصا که او به عنوان بازیکن ریشه در تیم رقیب یعنی فاینورد داشت و به عنوان مربی نیز بر روی نیمکت دیگر تیم رقیب یعنی آژاکس نشسته بود.
فلسفهی فوتبال و تاکتیکهای پیتر بوش
پیتر بوش یکی دیگر از تعداد معتنابه مربیان هلندی پسا-کرویف است که فلسفهی فوتبال خود را به برتری فوتبال زیبا گره زدهاند. در نگاه این مربیان صرف نتیجه گرفتن کافی نیست و باید فوتبالی تماشایی – که معمولا به معنی بازی هجومی است – ارائه داد. معیار سنجش موفقیت فقط نتیجه نیست و کیفیت کسب نتیجه نیز حائز اهمیت است و حتی در دنیایی ایدهآل نتیجه در درجهی دوم اهمیت قرار میگیرد.
اگرچه در سالهای دور از خانه او معمولا چیدمان ۱-۳-۲-۴ را که سیستم رایج آن سالها بود، به کار میبرد، در هلند معمولا تیمهای او با آرایش 3-3-4 کلاسیک بازی میکردند؛ با سه هافبک مرکزی، دو وینگر . یک مهاجم نوک.
علاوه بر بازیکنانی که در شماتیک فوق دیده میشوند، در تیم او جوانان با استعدادی همچون داوید نرس، فرانکی دییونگ، ماتیاس دلیخت و دانی فن د بیک نیز حضور داشتند که اگرچه در آن زمان بازیکنان ذخیره بودند، خیلی زود به بازیکنان کلیدی آژاکس پرافتخار تنهاخ تبدیل شدند. به این فهرست جاستین کلایورت را هم میتوان اضافه کرد که در آن فصل بازیکن آژاکس بود.
حقیقت این است که خود پیتر بوش در سبک بازیاش، علیرغم تغییرات سیستمی، به ندرت از «اصول» فاصله گرفته است. حتی در بدترین دوران نتیجهگیری، تیمهای او از نظر گل زده آمار قابل قبولی ثبت کردهاند – معمولا بیش از میانگین دو گل در هر بازی – و زمانی که کنترل اوضاع از دست رفته، مربوط به آمار گل خورده و از دست رفتن کنترل تیم در دفاع بوده است.
مانند تمام مربیان دیگر، او در اجرای این سبک به بازیکنانی چند منظوره، پر انرژی، تاکتیکپذیر و تاکتیکفهم نیاز دارد و تضمینی نیست که در هر تیمی به اندازهی کافی به این بازیکنان دسترسی داشته باشد.
پیاسوی آیندهوون در فصل 24-2023
در مورد پیاسوی اما ماجرا این است که کسی توقع چنین نتایج خیرهکنندهای را نداشت. در بین ترکیب اصلی آیندهوون، یعنی بازیکنان آغاز کننده و هستهای که معمولا بازیکنان جانشین را تشکیل میدهند، بازیکنان جوان زیادی حضور دارند که بار دوندگی تیم را به دوش میکشند. ترکیب این بازیکنان پر انرژی با باتجربههایی همچون لوک دییونگ و آندره رامالیو در اجرای ایدههای بوش موفق عمل کردهاند.
در فصل جاری، پیاسوی زیر نظر او در اکثر بازیها با چیدمان ۳-۳-۴ بازی میکند. وینگرهای تیم به تناسب فوتبال مدرن مقلوب (inverted) هستند. مهاجم نوک تیم، لوک دییونگ، که قابلیتهای متنوعی هم به عنوان بازیکن هدف و هم به عنوان مهاجم کاذب دارد، نقش ویژهای در بازی ترکیبی و بازیسازی در بالای زمین (link-up play) دارد. یک نکتهی جالب در این تیم داشتن دو هافبک مرکزی – اسخاوتن و فیرمان – است که هر دو به خوبی نقش شمارهی ۶ را ایفا میکنند. در پست وینگر نیز، دست بوش با داشتن نوا لانگ، علاوه بر باکایوکو و لوزانو، کاملا باز است و در مجموع در پستهای مختلف، گزینههای مناسبی در اختیار دارد.
چیز دیگری که در ترکیب تیم بسیار به چشم میآید، تعدد بازیکنانی است که پس از تجربهی حضور در باشگاهها و لیگهای دیگر و نرسیدن به موفقیت و یا عملکرد پایینتر از انتظار، به پیاسوی آمدهاند تا فرصتی برای اثبات خود پیدا کنند؛ بازیکنانی همچون لوزانوی مکزیکی که از ناپولی به این تیم پیوست و خود لوک دییونگ، ستارهی پیشین پیاسوی که سالهای زیادی را خارج از هلند گذراند و حتی به ترکیب بارسلونا رسید، اما هرگز از سطح مشخصی فراتر نرفت. او حالا به تیم سابق بازگشته تا دوران واپسین فوتبال خود را در خانه بگذراند. نمونهی دیگر، سرجینو دست است که نه در بارسلونا نه در میلان نتوانست جایی برای خود پیدا کند، و البته نوآ لانگ که زمانی در کلاب بروژ به عنوان هدف نقل و انتقالاتی بسیاری از باشگاههای بزرگ از او یاد میشد، اما سرانجام پس از سه فصل بازی در لیگ بلژیک به هلند برگشت و در ابتدای این فصل بازیکن پیاسوی شد. در این فهرست میتوان به یردی اسخاوتن هافبک میانی تیم هم اشاره کرد که پس از چهار فصل در بولونیا به پیاسوی آمده و عملکرد بسیار خوبی داشته است.
یکی از دیگر بازیکنان هلندی این تیم که امسال چشمها را به خود خیره کرده، جویی فیرمان است؛ هافبک 25 سالهی تیم که به حدی زیر نظر بوش درخشان بوده که رونالد کومان در فصل جاری او را به طور مداوم به تیم ملی دعوت میکند. در بازی آخر تیم ملی هلند برابر جبلالطارق، او توانست دو پاس گل را به نام خود ثبت کند. حالا نام او نیز در کنار گزینههای خط میانی هلند یعنی ماتس ویفر، همتیمیاش اسخاوتن، کوپماینرز، تیجانی ریندرز، مارتین درون و لوک دییونگ برای بازی در مسابقات یورو در پایان فصل مطرح است.
در مجموع، کلید موفقیت تیم به نظر این است که بوش توانسته ترکیبی به دست بیاورد که با ایدههای او سازگاری دارد؛ استفاده از خلاقیت و دید باز هافبکها، در کنار بازیکنان جوان و پر انرژی که در مالکیت و عدم مالکیت دونده هستند: نه تنها وقتی توپ را در اختیار دارند با دوندگی فضا به دست میآورند و در کار هجومی موفق هستند، بلکه در عدم مالکیت نیز با دوندگی توپ را پس میگیرند و فرصت ایجاد موقعیت را از حریف سلب میکنند. به این ترتیب است که میانگین عالی 3.3 گل زده در هر بازی حتی زیر سایهی عملکرد دفاعی درخشان تیم قرار میگیرد. در لیگ هلند پیاسوی در 19 بازی اول تنها 8 گل دریافت کرده است! این نتیجهی مستقیم کیفیت دفاع تیمی است.
جمعبندی
به نظر میرسد پیاسوی و پیتر بوش در بهترین زمان ممکن به هم رسیدهاند؛ زمانی که ترکیب این تیم با ایدههای مربی همپوشانی بسیار زیادی دارد. نتایج پیاسوی در لیگ هلند خیرهکننده بوده و نکته بسیار مهم این است که در لیگ قهرمانان هم آیندهوون از گروه خود صعود کرده و باید به مصاف دورتموند، تیم سابق بوش برود؛ جایی که اگر بتواند با موفقیت از آن عبور کند و به جمع هشت تیم برتر اروپا برسد، به بهترین نتیجهی این تیم در لیگ قهرمانان از سال 2008 به این سو تبدیل میشود.
اما از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بخشی از عملکرد درخشان این تیم در لیگ مدیون افت شدید آژاکس در ابتدای فصل است و اگرچه در برابر دیگر رقیب آماده یعنی فاینورد در لیگ پیروز شدهاند، اما در جام حذفی مقابل این تیم شکست خورده و از دور رقابتها کنار رفتهاند. در لیگ قهرمانان نیز نتایجی مانند شکست چهار بر صفر برابر آرسنال در امارات باعث شده تردید جدی دربارهی توانایی رقابت این تیم در سطح بالا به وجود بیاید.
از این منظر مهمترین آزمون این تیم در هفتههای پیشرو رقم خواهد خورد. این تیم در همین آخر هفته در یک بازی حساس به مصاف آژاکس احیا شده میرود، حدود دو هفته پس از آن در لیگ قهرمانان میزبان دورتموند است و پیش از بازی برگشت در خانهی دورتموند، میزبان فاینورد رقیب مستقیم خود در لیگ هلند خواهد بود. بنابراین، تا حدود یک ماه دیگر عیار تیم پیتر بوش تا حد زیادی مشخص میشود.
** منبع عکس اصلی: Getty Images
یک پاسخ
چقدر عالی نوشته بودین
دمت گرم