در هفتهی نهم لیگ برتر، آرسنال در شب بارانی جنوب لندن، در استمفورد بریج مقابل چلسی قرار گرفت. آرسنال در آخرین بازی پیش از تعطیلات بازیهای ملی، در بازی خانگی رقیب اصلی در مسیر قهرمانی یعنی منچستر سیتی را شکست داده بود؛ از سوی دیگر چلسی نیز پس از شروع دشوار فصل، با سه برد پیاپی به ثبات نسبی رسیده و به نظر میرسید پوچتینو بالاخره توانسته پس از آزمون و خطاهای آغازین به ترکیبی قابل قبول از بین بازیکنان تیمش برسد. از این رو، هر دو تیم با روحیهی مناسبی پا به این میدان گذاشتند.
چلسی میزبان در این بازی با ترکیبی آشنا به زمین آمد. عمل جراحی انجام شده روی مچ دست نیکولاس جکسون و مصدومیت آرماندو برویا در مسابقات ملی به این معنی بود که فرد جدیدی باید در پست مهاجم به میدان میرفت؛ فرصتی که نهایتا نسیب کول پالمر شد. در نتیجه رحیم استرلینگ به جای قبلی او در وینگ راست رفت و میخایلو مودریک به عنوان وینگر چپ در زمین حاضر شد.
ترکیب چلسی (منبع عکس: Sofascore)
در آن سوی زمین، با برگشتن بوکایو ساکا از مصدومیت، او به گابریل ژسوس در پست وینگر راست ترجیح داده شده بود. علاوه بر آن، در مقایسه با بازی قبلی برابر سیتی، میکل آرتتا در پست وینگر چپ گابریل مارتینلی را به جای لیئندرو تروسار در ترکیب اصلی قرار داده بود.
ترکیب آرسنال (منبع عکس: Sofascore)
بازیسازی از عقب (بیلدآپ) آرسنال
در بازیسازی از عقب، آرسنال در ابتدای بازی به صورت ۲-۴ اقدام به بیلدآپ میکرد، اما پرس ۲-۴-۴ چلسی با دوندگی بسیار پالمر و گلگر و البته بالاتر بازی کردن انزو و کایسدو عملا مسیرهای پاس به دو هافبک میانی آرسنال، جورجینیو و دکلن رایس، را بسته و آرسنال برای جلوتر آوردن توپ و وارد کردن آن به بلاک دفاعی چلسی به مشکل خورده بود.
پرس ۲-۴-۴ چلسی
در ادامه، آرسنال برای سختتر کردن کار دفاعی چلسی، موقع بیلدآپ زینچنکو را به حالت مقلوب (inverted) و حتی گاه جلوتر از جورجینیو به کار میگرفت تا گزینههای پاس آرسنال بین خط دفاعی و خط هافبک چلسی افزایش پیدا کنند؛ در نتیجه کار برای کایسدو و انزو سختتر شد و اگر جورجینیو میتوانست بین خط حمله و خط هافبک چلسی توپ را گرفته و بچرخد، بین زینچنکو و اودگارد حداقل یک نفر در فضای بین دو خط چلسی آمادهی دریافت توپ بود.
هرچند که فشردگی خطوط دفاعی چلسی و دوندگی بالای پالمر و گلگر باعث شد که جورجینیو نتواند به خوبی در فضای بین خطوط هافبک و حملهی چلسی فضا پیدا کند و برای دریافت موفق و چرخش مجبور بود عقبتر برود. در نتیجهی این امر، جورجینیو توپ را خارج از بلاک دفاعی چلسی تحویل میگرفت.
جورجینیو توپ را خارج از بلاک دفاعی چلسی دریافت میکند.
برای حل این مشکل آرسنال تلاش کرد از سمت راست خود برای ایجاد موقعیت استفاده کند. سمت راست آرسنال با حضور ساکا و اودگارد، کیفیت تکنیکی بالایی دارد و بن وایت، علیرغم اینکه میتواند تعداد نفوذ و اوورلپ-آندرلپ خود را بهبود دهد، باز هم به خوبی این دو را حمایت میکند.
در این شب اما سمت راست آرسنال در ساختن موقعیت به خوبی همیشه نبود. گرچه یک دلیل این بود که ساکا بعد از مصدومیت هنوز به طور کامل آمادهی این بازی سنگین نبود و یک قدم از همیشه کندتر نشان میداد؛ اما در این بین نباید از عملکرد فوقالعادهی مودریک چشمپوشی کرد. مودریک تا لحظهی بیرون رفتن از زمین مثل یک بازیکن حرفهای و متعهد در دفاع به کمک کوکوریا میآمد. این دو موفق شدند سمت راست آرسنال را، که از خطرناکترین واحدهای هجومی لیگ برتر است، از کار بیاندازند. در کنار آن، مودریک با سرعت انفجاری خارقالعادهاش، همانطور که در صحنهی گل دوم مشخص است، به چلسی این امکان را میداد که در انتقالها سریع و پرخطر باشد.
تحت فشار قرار دادن وایت توسط مودریک. دوازده ثانیه بعد مودریک به سمت دروازهی آرسنال ضربه میزند.
این انتقالهای چلسی، که در نیمهی اول بازی همراه با بلاک دفاعی منظم و مطمئنشان توانسته بود با وجود نداشتن کنترل توپ، کنترل بازی را به چلسی بدهد، به اندازهای که باید موثر نبود. چلسی به مانند ابتدای فصل، همچنان تیمی است که میتواند به راحتی از فاز دفاع در یکسوم خودی به فاز حمله و به یکسوم دفاعی حریف برسد، اما بیدقتی، بیتجربگی و نداشتن تمامکنندههای ذاتی باعث میشود چلسی کشندگی لازم را در جلوی دروازه حریف نداشته باشد و در ارسال پاس آخر و زدن ضربهی نهایی مکررا ناموفق باشد.
بازیسازی از عقب (بیلدآپ) چلسی
چلسی در این بازی، در معدود دفعاتی که از عقب زمین تلاش به بیلدآپ با پاس های کوتاه کرد، با استفاده از انزو، کایسدو و پالمر، و تشکیل یک فرم ۱-۴ اقدام به بازیسازی میکرد. این فرم گاهی با عقب کشیدن انزو و بالاتر رفتن کوکوریا کمی عوض میشد. پالمر و انزو به نوبت عقبتر میآمدند تا خود را به عنوان گزینهی پاس عرضه کنند، هرچند که با توجه به پرس ۲-۴-۴ آرسنال، روبرتو سانچز و لیوای کولویل علاقهی زیادی به ارسال پاسهای بلند برای استرلینگ و مودریک از خود نشان میدادند، که البته در نیمه اول برنامهی موفقی هم بود.
آرسنال در دفاع
آرسنال در مسیر جبران
پس از گل دوم چلسی، در ابتدا آرتتا با دادن آزادی عمل بیشتر به رایس، مخصوصا در سمت چپ، او را آزاد گذاشت تا با استفاده از توانایی بالایش در حمل توپ، تلاش کند تا نظم بلاک دفاعی چلسی را به هم بریزد.
رایس در فضای سمت چپ
در ادامه نیز آرتتا با تعویض امیل اسمیت-رو با جورجینیو، رایس را در زمین عقبتر آورد تا اسمیت-رو که توانایی خوبی در دریافت توپ و چرخش بین خطوط دارد، به خط حملهی آرسنال اضافه شده و فاکتور غیرقابل پیشبینی بودن این تیم در حمله را افزایش دهد.
رایس عقبتر در زمین، اسمیت-رو در نیمفضای چپ پشت هافبکهای چلسی
در نهایت اما بلاک دفاعی چلسی نظمی مثال زدنی داشت که به راحتی قابل شکستن نبود. دوندگی بالای گلگر، پالمر، استرلینگ و مودریک به علاوه پوشش دفاعی خوب توسط کایسدو و انزو و البته عملکرد مطلوب بازیکنان خط دفاعی چلسی، فرصتی به آرسنال برای ساخت موقعیتهای پرتعداد و باکیفیت برای جبران نتیجه نداد، تا اینکه سانچز با ارتکاب خطایی غیر ضروری، بازی را از تعادلی که به آن رسیده بود خارج کرد.
در هفتههای گذشته، آرتتا نشان داده که علاقه دارد در دقایق پایانی بازیها، با به زمین آوردن هاورتز، او را تبدیل به هدفی برای توپهای بلند از عقب زمین کند، تا تیمش با استفاده از آشفتگی ایجاد شده در پی جنگ دو تیم بر سر توپ دوم، بتواند تمرکز تیم حریف را بهم زده، موقعیت بسازد و به گل برسد؛ برنامهای که پیش از این در بازی مقابل سیتی نتیجه داده بود و سرانجام در مقابل چلسی هم به ثمر نشست.
جمعبندی
در مجموع، آرسنال در دو بازی گذشته شبیه تیمی قهرمان بازی کرده است. ویژگیهایی چون حفظ فشار تا دقایق آخر، تلاش بدون ناامیدی حتی در صورتی که مانند این بازی، اتفاقات ابتدای بازی کاملا به ضرر تیم باشد، از ویژگیهای شاخصِ تیمهای قهرمان است. آرسنال امسال شاید به زیبایی پارسال نباشد، اما کیفیت بالاتر مهرهها و داشتن «چهرهی قهرمانی» که باعث میشود حتی در بازیهایی که تیم بهتر میدان نیستند هم دست خالی زمین را ترک نکنند، به آنان در مسیر مبارزه برای قهرمانی کمک بزرگی خواهد کرد.
چلسی اما همچنان نیاز به کار دارد. تیم جوان پوچتینو، باید به پختگی بیشتری برسد. با اتفاقات ابتدای کار، این بازی کاملا در دست چلسی بود و البته عملکرد عالی تیم در دفاع تا دقیقهی 70 یکی از بهترین تیمهای لیگ را در استمفورد بریج به گل نشانده بود. اما نداشتن تجربه و کیفیت کافی، چه در از دست دادن چند موقعیت برای تعیین سرنوشت بازی در نیمهی دوم، چه در آشفتگی تیم بعد از اشتباه سانچز باعث شد که نتیجه به شکل دیگری رقم بخورد. لازم به ذکر است که تعویضهای پوچتینو هم کمکی به رفع این آشفتگی نکرد، بلکه حتی بر آتش آن نفت هم ریخت. در نهایت، چلسی در روزی که تیم برتر میدان بود، تنها با یک امتیاز زمین مسابقه را ترک کرد؛ یک امتیازی که بیشتر حس شکست داشت.
** منیع عکس اصلی: Justin Tallis / AFP
یک پاسخ
ممنونم از مقاله و تحلیل کامل شما. بسیار جذاب بود. در بلندمدت محتوای مکتوب، ماندگارتره و کمک بیشتری به بدف میکنه ولی به نظر من تعادل رو حفظ نمیکنید بین محتواها. پادکست و محتوای صوتی که تقریبا رها شده و بینظم منتشر میشه. شنونده نمیتونه روش حساب کنه. درسته وقفه بازیهای ملی تأثیرگذاره ولی میتونید پرونده تعریف کنید برای زمانی که وقفه هست. پادکست رادیو فوتبال خیلی دلی منتشر میشه و برنامهای نداره. کاتبک هم که از تحسینکنندگانش هستم، انگار دیگه اون هستهی اولیه تشکیل دهندهاش دغدغه فوتبال و تولید محتوای فوتبالی ندارن که کاملا مشخصه. در زمینه یوتوب هم با اینکه فعالتر شدید، ولی تعداد برنامههای منتشر شده کمه و بعضاً مجری برنامه اینطوریه که زود ببندیم بریم دیگه (اپیزودهای اخیر). درسته که قاعدهی کوتاه بودن ویدئو در یوتوب، قاعدهی مهمیه ولی مخاطبان شما با مخاطبان محتواهای زرد فوتبالی و غیر فوتبالی در یوتوب تفاوت دارند و صرفا حین اسکرول کردن به ویدئوی شما نمیرسن، و وقتی هنوز بحث شکل نگرفته، ویدئو تمام میشه. به هر حال یک دلیلی هست که شما در بدف، با اینکه یک سر و گردن از گروههای دیگه که محتوای فوتبالی تولید میکنند، با سوادتر و آگاهتر هستید ولی مخاطبان کمتری نسبت به کیفیتتون دارید. میدونم که مشغله زیادی دارید و ممکنه بگید محتوای رایگان تولید میکنیم و از همین روال راضی هستیم ولی خب به هر حال دوست داشتم فیدبک بدم چون واقعا علاقهمندم به شما. ضمنا پیشنهاد میکنم اگر امکان داره از زنان هم در جلوی دوربین یا میکروفن استفاده کنید. میدونم این نباید به صورت اجبار باشه، ولی کمککننده هست. آرزوی موفقیت دارم برای شما.