جام جهانی ۱۹۳۸ در فرانسه. اروپا فاصلهی چندانی با یک جنگ خانمانسوز که به مرگ میلیونها انسان منجر خواهد شد ندارد. در فضایی عجیب و غریب و در حالی که ناقوس جنگ در بخشهایی از اروپا به صدا درآمده مسابقات فوتبال جامجهانی ۱۹۳۸ مانند دورهی پیش جایگاه تلاقی پروپاگاندای جبهههای مختلف ایدئولوژیک است.
در ارتباط با سیاست و جنگ، این جام محل رخدادهای عجیبی مانند شرکت نکردن یکی از تیمهای راه یافته به دور نهایی در مسابقات، به دلیل اشغال کشورش توسط یکی دیگر از تیمها است. بازیکنان تیم اتریش که از تیمهای قدرتمند اروپا بودند مجبور شدند برای تیم ملی آلمان، اشغالگر کشورشان بازی کنند. از منظر فوتبالی نیز این جام محل برخورد تاکتیکهای در حال توسعه و تدوین مکاتب مختلف اروپایی بود که برای آن زمان مدرن به حساب میآمدند.
ویژگی دیگر این جام حضور یک برزیل چشمنواز است که همه آنها را شانس اول قهرمانی میدانند. برخلاف حضور بیفروغ این تیم در جام ۳۴، سومین دورهی جام جهانی را باید در واقع شروع افسانهی سلسائو دانست. برزیل و ستارهاش لئونیداس شانس اول قهرمانی بودند تا اینکه با یک تصمیم عجیب از سوی مربی در نیمهنهایی معادلات به هم خورد.
ماجراها و ناگفتههای این جامجهانی را در قسمت سوم «رویای ژول ریمه» بشنوید.
یک پاسخ
درباره موضوع اطریش آلمان فکر کنم ماجرای الصاق اتریش به آلمان یا همون کریستال ناخت با رضایت اتریشیها انجام شد و حتی پارلمان شون رای داد و از آلمان استقبال کردن زمان ورود واسه همین سناریو کمکاری از سر میهن دوستی خیلی منطقی نیست بنظرم.
درباره مربی آلمان هم باید بگم چنتا از بازیکنای آلمانی که قهرمان ۵۴ شد هم افسرانی نازی بودن. در واقع ۱۲ میلیون نفر از جمعیت آلمان عضو حزب بودن حتی سران آلمان غربی بعد از جنگ هم اکثرا از سران حزب نازی بودن و مسی بهشون کاری نداشت