یادداشت سردبیر

سال‌ها پیش، دو دانشجو، حوالی ساعت یک بعد از ظهر از یک امتحان پایان ترم به سمت خانه یکی از آن دو برمی‌گشتند. امتحانی که هر دو به بدترین شکل ممکن به پایان رسانده بودند. برگه تقریبا سفید را تحویل داده، تلاششان برای پرسیدن جواب سئوالات از دور و بری‌ها هم ناکام مانده و به طور قطع درس را افتاده اند. در راه بازگشت، که از میان میدان‌های محله نارمک می‌گذشت، بدون حرف گام بر می‌داشتند. تا اینکه ناگهان یکی از آن دو روی نیمکتی در حاشیه یک میدان ولو شد و در حالی که چشمش را مقابل آفتاب […]

سال‌ها پیش، دو دانشجو، حوالی ساعت یک بعد از ظهر از یک امتحان پایان ترم به سمت خانه یکی از آن دو برمی‌گشتند. امتحانی که هر دو به بدترین شکل ممکن به پایان رسانده بودند. برگه تقریبا سفید را تحویل داده، تلاششان برای پرسیدن جواب سئوالات از دور و بری‌ها هم ناکام مانده و به طور قطع درس را افتاده اند.

در راه بازگشت، که از میان میدان‌های محله نارمک می‌گذشت، بدون حرف گام بر می‌داشتند. تا اینکه ناگهان یکی از آن دو روی نیمکتی در حاشیه یک میدان ولو شد و در حالی که چشمش را مقابل آفتاب بی رمق زمستانی تنگ کرده بود، رو به دیگری گفت:

  • روبرتو باجو می‌گفت وقتی آریگو ساکی بازی با نروژ تعویضش کرد، می‌خواست از همونجا بره هتل بلیت بگیره و شب برگرده تورین.
  • می‌خوای ما هم بلیت بگیریم برگردیم تورین؟

آن یکی هم نشست کنارش روی نیمکت.

  • اون برگشتن به تورین از آمریکا، استعاره از بی اهمیت شدن چیزیه که توش هستیم و براش تلاش می‌کنیم. برگشتن به تورین یعنی گور پدر همه چیز
  • الان تو دانشکده، سینیوری‌ها سانتر کردند برای دینو باجوها و دارن تو زمین خوشحالی می‌کنند و تو هم اینجا نشستی روی نیمکت، تا اینجا که خودشه
  • و در نهایت منم برنمی‌گردم تورین
  • چون اینجا موندن هنوز خوبه نه؟ چون هنوز فرصت هست؟
  • نه چون تورینِ من خیلی مزخرفه. جای برگشتن نیست.

***

این تصویر من است در مقابل تمام سختی‌ها و سادگی‌های زندگی. فوتبال نه تنها ملجا همه چیز، که راوی همه چیز، و معیار همه چیز است. شاید به نظر بسیاری، این زیاده روی باشد اما به نظر اندکی، زیاده روی نیست و چون بالغ بر هفت میلیارد انسان روی کره زمین زندگی می‌کنند، اندکی از این هفت میلیارد نفر می‌شود به اندازه کافی.

نوشتن، حرف زدن، و فکر کردن درباره فوتبال برای من اهمیتی به اندازه نفس کشیدن دارد. تصور زندگی بدون فوتبال ممکن نیست. در طول سال‌ها هرگز موفق نشدم جواب قطعی برای سئوال «فوتبال برای من چیست؟» پیدا کنم. بدون تردید در دوره طولانی از زندگی، ورزش مورد علاقه من برای بازی کردن بود و رویای بازی حرفه‌ای بزرگترین ناکامی. اما زیبایی فوتبال منحصر به بازی کردن نیست و به همین دلیل از معدود رویاهای ناکام جهان است که به کلی رهایت نمی‌کند و به حال خود وا نمی‌گذارد.

اما اخیرا با ذهن خودم به توافقی درباره ماهیت فوتبال رسیدم. فوتبال برای من راه فرار است. گریزگاهی یا پناهگاهی برای فرار از تلخی‌ها و حتی شیرینی‌های زندگی روزمره.

حدود ده سال پیش که کمی جدی‌تر شروع به نوشتن درباره فوتبال کردم، تنها رسانه من فیسبوک بود. همانجا شروع کردم به ساختن شبکه آدم‌هایی که «با هم» درباره فوتبال حرف بزنیم. مهم‌ترین چیز برای من حفظ این شبکه به عنوان محملی برای ارتباط و گفتگو با کسانی بود که فوتبال را جدی‌تر و عمیق‌تر دنبال می‌کردند، «نه فقط به عنوان سرگرمی». کسانی که پس از بازی تیم‌هایمان درباره داوری بحث و دعوا و حتی چند بد و بیراه هم نثار هم کنیم. درباره تاکتیک حرف بزنیم. درباره بازیکنان تاریخ ساز، مربیان صاحب سبک، اختلاف نظرها و گذشته و آینده فوتبال.

در این ده سال خیلی چیزها عوض شده و خصوصا اینکه ماهیت شبکه‌های اجتماعی، حداقل قسمت فارسی زبان آن بسیار تغییر کرده. توییتر به عنوان یک شبکه محبوب مینیمال، و اینستاگرام به عنوان – راستش نمی‌دانم به عنوان چه- تقریبا فیسبوک را از گردونه خارج کرده‌اند و به همین دلیل، شبکه‌های اجتماعی با رویکرد فعلی، بستر مناسبی برای نوشتن جدی و عمیق و یا بحث و گفتگو فراهم نمی‌کند.

ایده یک وبلاگ گروهی، چیزی بود که مدتی با آن کلنجار رفتم و سرانجام به صورت وبسایت «باشگاه دانشجویان فوتبال» متولد شد.

باشگاه دانشجویان فوتبال محلی است برای نوشتن و خواندن و یادگیری درباره فوتبال. به این دلیل آن را «وبلاگ گروهی» نام نهاده‌ایم، چون مفهمومش مقابل وبلاگ شخصی قرار می‌گیرد. اینجا برای شخص خاصی نیست. کار گروهی است و درِ آن نیز به روی همه باز است. هدف هم یک چیز بیشتر نیست:

یادگیری بیشتر، به منظور لذت بردن بیشتر از فوتبال.

باشگاه دانشجویان فوتبال کار پوشش خبر نخواهد داشت، به حواشی روز فوتبال کمتر خواهد پرداخت و عمق فوتبال بیش از سطح آن برای ما اهمیت خواهد داشت. کیفیت کار فدای جذب مخاطب نخواهد شد و هدف بلند مدت، ایجاد محملی است که به نیازهای هواداران جدی و عمیق فوتبال پاسخ دهد.

تیم فعلی ما از گروهی داوطلب تشکیل شده که طیف متنوعی را از بسیاری جهات تشکیل می‌دهند. اما در یک چیز مشترکند: فوتبال برای همه آن‌ها فراتر از یک سرگرمی است.

نقب زدن به عمق فوتبال هدف ماست.

اگر فوتبال برای شما هم از یک سرگرمی فراتر و بخش مهمی از زندگی شماست، و علاقه دارید در وبلاگ گروهی «باشگاه دانشجویان فوتبال» مشارکت کنید، با ما تماس بگیرید و مطالب خود را برای ما ارسال کنید. باشگاه دانشجویان فوتبال همیشه عضو جدید می‌پذیرد.

سامان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *