در طی سالیان اخیر، نحوهی تصمیمگیری در مورد اخراج مربیان فوتبال دستخوش تحولات زیادی شده است. در گذشته، «مدت زمان تصدیگریِ سرمربیِ فعلی» فاکتوری بود که مدیران باشگاهها هنگام تصمیمگیری در مورد حفظ یا اخراج یک سرمربی بیش از آنچه باید آن را لحاظ میکردند. مدیران این سوال را مطرح میکنند که آیا سرمربی عملکرد خوبی در مجموع دوران تصدیگریاش داشته است؟ و حتی اگر عملکرد خوب هم نه، آیا نتایج او قابل قبول بودهاند؟ در این صورت، تغییر مربی از میان گزینهها خط میخورد. در غیر این صورت، سرمربی فعلی اخراج و مدیران به تکاپو برای یافتنِ جایگزین میافتند؛ رویکردی ساده و بدون پیچیدگی.
اما امروز، شرایط کاملا متفاوت از گذشته است.
باشگاههای جاهطلب حالا به شیوهی دیگری به این موضوع نگاه میکنند و «مدت زمان تصدیگری» دیگر یک فاکتور تعیینکننده نیست. مدیران حالا گزینههای موجود را مورد بررسی قرار میدهند و اگر سرمربی بهتری در دسترس بود، به صورت جدی گزینهی تغییر سرمربی را دنبال میکنند. در این شرایط، عملکرد فعلی سرمربی محل کمتری از اعراب در تصمیمگیری دارد.
سه باشگاه بزرگ و مدعی در انگلیس همگی به همین شیوه مربیان فعلی خود را به خدمت گرفتهاند. پپ گواردیولای منچستر سیتی زمانی به این تیم ملحق شد که پلگرینی عملکرد چندان بدی در این تیم نداشت؛ گواردیولایی که قهرمان فعلی لیگ برتر است و سه جام از چهار جامِ اخیر این باشگاه را برای تیمش کسب کرده است.
در حقیقت، در فوریهی سال ۲۰۱۶، هنگامی که مانوئل پلگرینی اعلام کرد که در انتهای فصل از تیم جدا خواهد شد به این دلیل که باشگاه پیشاپیش تصمیم گرفته بود گواردیولا را به خدمت بگیرد، منچستر سیتی در رتبهی دوم جدول قرار داشت. سیتی تنها یه پله پایینتر از لستر سیتیای قرار داشت که اندک افرادی انتظار داشتند تیمی که تنها ۹ ماه قبل در جنگ برای بقا در لیگ برتر در حال دست و پا زدن بود، بتواند تا انتهای فصل جایگاه خود را حفظ کند.
به بیان دیگر، منچستر سیتی شانس اول قهرمانی در آن فصل محسوب میشد و اضافه کردن دومین جام به قهرمانی قبلی در فصل ۱۴-۲۰۱۳ میتوانست کارنامهی پلگرینی را درخشانتر از قبل کند. اما گواردیولا، که اعلام شده بود در تابستان از بایرن مونیخ جدا خواهد شد، به دلایل واضح میتوانست یک ارتقای اساسی نسبت به پلگرینی محسوب شود. از همین رو، باشگاه منچستر سیتی دست به این تغییر زد.
همین رویکرد را چند ماه قبلتر در مورد برندن راجرزِ لیورپول نیز شاهد بودیم. پس از فصل نه چندان پرفروغِ ۱۵-۲۰۱۴ و کسب رتبهی ششم در جدول، راجرز شروع دشواری در آغاز فصل ۱۶-۲۰۱۵ داشت. اما میتوان متصور بود که او فکر میکرد با عملکردی که در فصل ۱۴-۲۰۱۳ از خود نشان داده بود (باز ماندن از قهرمانی با اختلاف تنها ۲ امتیاز)، به حد کافی برای خود اعتبار خریده باشد که مدیران باشگاه به او فرصت بیشتری بدهند و جایگاهش بر روی نیمکت تیم در خطر قرار نگیرد. در این زمان، لیورپول تقریبا در میانهی جدول قرار داشت، اما فاصلهاش با ایم چهارم ۵ امتیاز بیشتر نبود و تنها دو ماه از شروع فصل گذشته بود.
در دورههای گذشته از فوتبال، احتمالا به راجرز فرصت بیشتری داده میشد. اما این اتفاق نیفتاد.
خبر اخراج او درست بعد از تساوی یک-یک با اورتون همگان را شوکه کرد؛ عکسالعملی که جیمی کرگر و تیری آنری در برنامهی زندهی عصر یکشنبه از تلویزیون Sky به خوبی تصویر کردند. با همهی اینها، عملکرد راجرز در آنفلید به اندازهی عملکرد یورگن کلوپ در بوروسیا دورتمند چشمگیر نبود. یورگن کلوپ حالا گزینهای در دسترس برای لیورپول بود و طبیعتا مدیران باشگاه در تماس گرفتن با او تردید نکردند.
مثال فرانک لمپارد هم مثال کمابیش مشابهای است – کسی که احتمالا با رتبهای نهمی در جدول در ماه ژانویه و شکست در ۵ بازی از ۸ بازی لیگ، نتواند شکایت زیادی از این تصمیم باشگاه بکند. با این وجود، مهمترین عامل تعیینکننده در اینجا بیشتر از اینکه عملکرد ضعیف لمپارد باشد، در دسترس بودن توماس توخل بود، کسی که یک ماه قبل از تیم پاریسی جدا شده بود.
به صورت ویژه، اگر شما در میان اخبار مربوط به جدایی پلگرینی، راجرز و لمپارد جستجو کرده باشید، در همان نتایج اولیه خیلی زود جایگزین احتمالی آنها را شناسایی میکنید. برای این باشگاهها، این طور نبوده است که سرمربی فعلی خود را اخراج کنند و سپس هفتهها صرف پیدا کردن جایگزین برای او بکنند. «هویت» سرمربی جانشین، أساسا دلیل اخراج سرمربی فعلی بوده است.
این موضوع در مورد آغاز به کار آنتونیو کونته با باشگاه تاتنهام هم صادق است. اعلان خبر محلق شدن او به تاتنهام تنها ۲۴ ساعت بعد از اخراج نونو اسپیریتو سانتو مخابره شد و در حالی که این سوال وجود دارد چه چیزی در تابستان مانع دنیل لوی برای به خدمت گرفتن مرد ایتالیایی به جای نونو شد، قاعدهی کلی بر همان مبنایی است که شرح آن رفت. آیا اخراج نونو کار درستی بود؟ از نقطهنظر جدول: تاتنهام در رتبهی نهم قرار دارد، با تنها ۲ امتیاز فاصله از رتبهی پنجم، پس احتمالا نه. از نقطهنظرِ جایگزین کردن او با کونته: بله. این نکته محتمل به نظر میرسد که دنیل لوی با علم به این که میتواند در آیندهی نزدیک نیمکت سرمربیگری تاتنهام را ارتقا دهد، به نونو تنها یک قرارداد ۲ ساله پیشنهاد داد تا هزینههای به خدمتگیری او را کمینه کند.
مشخصا چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟ مدیران باشگاهها به ناگهان سازشناپذیرتر، بیرحمتر و هیجانزدهتر شدند؟
این موارد ممکن است تا حدی درست باشند، اما احتمالا مهمترین دلیل، تغییر در ماهیت مدیریت فوتبالی است.
ده یا بیست سال پیش، ما همگی به الگوی سنتی سرمربی انگلیسی عادت داشتیم؛ کسی که مسئولیت همه چیز را در باشگاه بر عهده داشت؛ از نقل و انتقالات گرفته، تا تمرین دادن و چینش تاکتیک تیمی.
حالا که لیگ برتر انگلیس مدل اروپایی مدیر ورزشی (sporting director) و سرمربی (first-team coach ) را اتخاذ کرده است، ایجاد تغییرات در تیم سادهتر از گذشته است و هر تغییری در کادر مربیگری دیگر مترادف با فرو ریختن و از نو ساختن نیست.
این موضوع به نوعی توجیهگیر رویکرد باشگاه واتفورد در اخراج پی در پی مربیانش است و تصادفی نیست که صاحبان باشگاه واتفورد ایتالیایی هستند.
سری آ زمانی در یک لیگ مختص به خود از نقطهنظر تغییرات مدیریتی قرار داشت، جایی که تیمهای ایتالیایی در عرض چند ماه سرمربی خود را عوض میکردند؛ نکتهای که برای بینندهی انگلیسی تعجبآور و غیرقابل باور بود. اما امروزه این کار آنچنان هم در سطح اول فوتبال انگلیس غیرمعمول نیست. در طول فصل ۹۳-۱۹۹۲، اولین فصل از شروع به کار لیگ برتر انگلیس، تنها یک سرمربی از منصب خود اخراج شد. در کمتر از سه ماه از شروع این فصل، تا به امروز پنج مربی از باشگاههای خود اخراج شدهاند.
اغلب از مزیتهای صبر پیشه کردن توسط مدیران باشگاه و وفادار ماندن به سرمربی سخن گفته میشود و مثال آن هم معمولا باشگاه منچستر یونایتد است که سه دهه قبل تصمیم گرفت به سر الکس فرگوسن فرصت بیشتری بدهد. در عصر جدید، نمونههای واضح کمتری وجود دارد و احتمالا نزدیکترین مثال معادل، ماریسیو پوچتینو باشد که در سال ۲۰۱۴ عنوان کرد که پس از چیزی حدود ۱۰ بازی روی نیمکت اسپرز چیزی با اخراج شدن فاصله نداشت، اما پنج سال و نیم در این باشگاه دوام آورد.
اما در عین حال، نمونههای مشهودی از باشگاههای بزرگ وجود دارد که با ایجاد یک تغییر به سرعت شرایط تیم را بهبود دادهاند. از این زاویه، به خدمت گرفتن توخل توسط چلسی احتمالا یکی از آن تصمیمات تاثیرگذار بعد از جایگزینی گواردیولا با فرانک ریکارد در تابستان ۲۰۰۸ است.
به خدمت گرفتن کاپیتان سابق بارسلونا و مربی تیم ب، ایدهی استخدام یک مربی جوان و تست نشده را و کسی که باشگاه را به خوبی میشناسد، بیش از پیش همگانی و محبوب کرد. نمونهی توخل از سوی دیگر، ارزشِ اخراج همچون سرمربیای در میانهی فصل و جایگزینی او با یک سرمربی باتجربه را نمایان نمود. تحول چلسی زیر نظر مرد آلمانی بسیار قابلتوجه و چشمگیر بود و منجر به کسب قهرمانی اروپا پس از تنها ۳۰ بازی شد.
منچستر سیتی، لیورپول و چلسی در حالی کیفیت نیمکت مربیگری خود را چندین پله ارتقا دادند که وضعیتشان با مربیان قبلی آنقدرها هم بد نبود. با این وجود، منچستر یونایتد همچنان نسبت به اتخاذ چنین تصمیمی بیمیل است.
اوله گانر سولسشر به ندرت در قامت سرمربیای ظاهر شده است که بتواند بهترین استفاده را از ترکیب فعلی تیم بکند، اما در عین حال نتایجی که تا به امروز با تیم گرفته است به آن بدی نبوده که مدیران باشگاه را مجبور به اخراج یکبارهی او بکند. از این نقطهنظر، با در نظر گرفتن این موضوع که در زمانهای مختلف مربیانی چون توخل، پوچتینو و کونته همگی گزینههایی در دسترس بودند، رویکرد آنها نسبت به این مسئله کاملا سنتی به نظر میرسد. برخی ممکن است استدلال کنند که عملکرد ناامیدکنندهی منچستر یونایتد در شکست دو-صفر در برابر سیتی باید حکم نهایی سرمربی یونایتد را صادر میکرد، اما حالا گزینهی واضحی برای جایگزینی سولسشر وجود ندارد. اشتباه نیست که بگوییم در تقابل یونایتد و تاتنهام، شکست برای هر دو تیم اتفاق بهتری بود، چرا که پیروزی تنها میتوانست بر روی شکافها پرده بیاندازد، در حالی که شکست راه را برای ورود کونته باز میکرد.
نکتهی جالب این است که با اینکه تنها ۱۰ بازی از فصل گذشته است، کمتر کسی را میتوان یافت که معتقد باشد اخراج نونو اشتباه بود. یک دهه پیش، احتمالا خیلیها از رویکرد کوتاهمدت باشگاه و فرصت کافی ندادن به نونو شکایت میکردند.
نبود آن شکایتها لزوما به این معنی نیست که دوران کوتاه نونو در تاتنهام فاجعهبار بود، بلکه بیشتر نمایانگر مواجههی امروز ما با مدیریت فوتبالی است.
****************************************
عنوان انگلیسی مقاله: Ambitious clubs no longer wait until a manager’s position is untenable – they upgrade when they can
منبع: The Athletic
تاریخ انتشار: نوامبر ۲۰۲۱