آخرین تکه پازل

در چند سال اخیر با اوج‌گیری دوباره‌ی سیستم ۱-۳-۲-۴ و سیستم‌هایی شبیه به آن مانند 3-4-3، مبحث محور دوگانه یا دابل پیوت (double pivot) به جریان اصلی فوتبال دنیا وارد شده‌ است. پس از تسلط چندین ساله‌ی سیستم ۳-۳-۴ که توسط کلوپ و گواردیولا مورد الگوبرداری قرار گرفتند، استفاده از این نوع چینش خط هافبک با حضور دو بازیکن محوری کمی از جریان فوتبال خارج شده بود. نتیجه‌ی دیگر این الگو کم شدن استفاده از بازیکنان شماره ده کلاسیک بود؛ نکته‌ای که خامس رودریگز در ویدیویی که اخیرا از خود منتشر کرده به آن اشاره می‌کند. در واقع با […]

در چند سال اخیر با اوج‌گیری دوباره‌ی سیستم ۱-۳-۲-۴ و سیستم‌هایی شبیه به آن مانند 3-4-3، مبحث محور دوگانه یا دابل پیوت (double pivot) به جریان اصلی فوتبال دنیا وارد شده‌ است. پس از تسلط چندین ساله‌ی سیستم ۳-۳-۴ که توسط کلوپ و گواردیولا مورد الگوبرداری قرار گرفتند، استفاده از این نوع چینش خط هافبک با حضور دو بازیکن محوری کمی از جریان فوتبال خارج شده بود. نتیجه‌ی دیگر این الگو کم شدن استفاده از بازیکنان شماره ده کلاسیک بود؛ نکته‌ای که خامس رودریگز در ویدیویی که اخیرا از خود منتشر کرده به آن اشاره می‌کند. در واقع با وجود مربیانی همچون کلوپ و حتی آنتونیو کنته که از سیستم سه هافبکه با محور تک‌گانه و دو بازیکن شماره هشت استفاده می‌کردند، تیم‌هایی با سیستم‌های محور دوگانه در فوتبال دنیا کم رنگ‌تر شده بودند. در این بین یک استثنا وجود داشت و آن هم چلسی آنتونیو کنته بود که در آن این سیستم به چند دلیل مورد استفاده قرار گرفت و موفق بود. اول اینکه زوج خط هافبک این تیم یعنی نمانیا ماتیچ و انگولو کانته تمام ویژگی‌های لازم برای حضور در این پست را داشتند و دوم این که ادن هازارد به جای حضور در پست شماره‌ی 9 می‌توانست در پست وینگر به کار گرفته شود.

زوج ایده‌آلِ ماتیچ و کانته از پایه‌های اصلی قهرمانی چلسی در لیگ برتر بودند.

به هر صورت در یکی دو سال اخیر و همراه با درخشش بازیکنانی مانند برونو فرناندز در منچستر یونایتد، توماس مولر در بایرن مونیخ و حتی هاکان چالهان اوغلو در آث میلان به عنوان شماره‌ی 10، استفاده از سیستم محور دوگانه راه خود را مجددا به دنیای فوتبال پیدا کرده است. در بین این سه تیم، می‌توان گفت که محور دوگانه‌ی بایرن مونیخ با حضور لئون گورتزکا و جاشوا کیمیش (و پیش از آن تیاگو آلکانترا) موفق‌ترین نمونه بوده است که توانسته‌اند ستون اصلی بهترین تیم اروپای دو سال اخیر را تشکیل دهند. آث میلان هم توانسته با عملکرد موفق زوج بن ناصر و کسیه پس از سال‌ها خود را به سطح اول رقابت در سری آ برساند و در لیگ برتر انگلیس هم وستهمِ دیوید مویس با زوج رایس-سوچک و لستر سیتیِ برندن راجرز با زوج اندیدی-تیلمانز توانستند کار را برای شش تیم اصلی سخت کنند.

جاشوا کیمیش و لئون گورتزکا که ستون فقرات بهترین تیم چند سال اخیر اروپا و بهترین محور دوگانه‌ی حال حاضر دنیا هستند.

در این بین، منچستر یونایتد که پس از اضافه شدن برونو فرناندز بیش از پیش این سیستم رو مورد استفاده قرار داد و بهترین نتایج خود را پس از بازنشستگی سرالکس فرگوسن تجربه کرد، همچنان نتوانسته زوج مناسبی برای این پست پیدا کند. آنها در این بازه از پوگبا، ماتیچ، فرد، مک تامینی و حتی دانی فن دبیک هم استفاده کرده‌اند، اما نتایج آنچنان امیدوارکننده نبود. در تابستان گذشته، این تیم به بازیکنانی مانند دکلان رایس، سائول نیگز، ادواردو کاماوینگا، لئون گورتزکا و روبن نوس لینک شد اما به نظر می‌رسید اولویت این تیم تقویت پست وینگر راست و خط دفاع باشد که به جذب جیدن سانچو و رافائل واران انجامید. در روزهای آخر نقل و انتقالات هم جریانات ناگهانی مربوط به انتقال رونالدو باعث شد یونایتد به سراغ خرید هافبک جدید نرود. با این حال به دلیل خلا حضور هافبک مناسب برای این پست در همین هفته‌هایی ابتدایی فصل – به خصوص در مقابل ساوتهمپتون در لیگ برتر و یانگ بویز سوئیس در لیگ قهرمانان – به نظر می‌رسد این تیم با تیم‌های قدرتمند اروپا و حتی لیگ برتر مانند چلسی، منچستر سیتی و لیورپول فاصله دارد. در این مقاله سعی می‌کنیم به بررسی نکات زیر بپردازیم:

  • ابتدا با استفاده از داده ببینیم یک زوج ایده‌ال در محور دوگانه‌ باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد،
  • بازیکنان در اختیار یونایتد چه مقدار از این ویژگی‌ها را دارا هستند،
  • گزینه‌های مناسب برای تقویت این پست چه کسانی هستند.

داده‌های این مقاله با کمک از سایت Smarterscout به دست آمده‌اند. این سایت آمارهای مربوط به بازیکنان لیگ‌های مختلف را بر اساس لیگ مبدا با در نظر گرفتن نقل و انتقالات قبلی بین دو لیگ نورمالیزه می‌کند تا اثر تغییر لیگ تا حدی کمتر دیده شود.

 اسکات مک تامینی و فرد که بیشترین حضور را در پست محور دوگانه برای منچستر داشتند.

پروفایل تاکتیکیِ یک زوج موثر در محور دوگانه

در دنیای فوتبال استفاده از بازیکن پست شش به دو صورت محور تک‌گانه و محور دوگانه انجام می‌شود. سیستم‌هایی مانند 4-3-3، 4-4-2 لوزی و 3-5-2 از یک بازیکن پست شش و جلوتر از آنها دو بازیکن پست هشت استفاده می‌کنند و سیستم‌هایی مانند 4-4-2 خطی، 3-4-3 و مشتقات آن از سیستم با دو بازیکن شماره شش استفاده می‌کنند. طبیعتا در سیستم‌هایی با محور تک‌گانه به دلیل حضور دو بازیکن پست هشت تقسیم وظایف بیشتری انجام می‌شود و ناحیه وسط زمین پوشش بهتری پیدا می‌کند. در مقابل، در سیستم با محور دوگانه مساحت بیشتری از زمین باید توسط هر یک از این بازیکنان پوشش داده شود. آنها علاوه بر انجام وظایف خود، باید مراقب باشند تا فاصله‌ی بین‌شان بیش از اندازه زیاد نشود و متعاقبِ آن، کانال ارسال پاس برای تیم حریف محیا نشود. این امر علاوه بر توانایی‌های فردی، سطح بالایی از درک متقابل را طلب می‌کند. شاید به همین دلیل است که در منچستر یونایتد، محور دوگانه‌ی فرد و مک‌تامینی که شاید از نظر استعداد به هیچ وجه در سطح تیمی رقابتی برای لیگ برتر نیستند، موفق‌ترین زوج خط هافبک یونایتد در چند ماه اخیر بوده‌اند.

از نظر تاکتیکی پست‌های محور دوگانه به دلیل این که معمولا باید مساحت بیشتری از زمین را پوشش دهند و در زمان از دست دادن توپ محافظت کمتری دارند، پست‌های بسیار مهمی هستند و بازیکنانی که این نقش‌ها را اجرا می‌کنند باید وظایف بیشتری از یک خط هافبک سه نفره انجام دهند. نکته مثبتی که این شیوه به تیم اضافه می‌کند اجازه دادن به یکی از بازیکنان خط هافبک برای حضور در نقاط جلوتر زمین و تهدید گل بیشتر است.

بازیکنان حاضر در محور دوگانه با توجه با تاکتیک تیم می‌توانند ویژگی‌های مختلفی داشته باشند. ممکن است یک مربی از یک بازیکن بخواهد که به خط اول بازی‌سازی تیم اضافه شود و با استفاده از قدرت پاس‌دهی یا دریبلینگ پرس تیم حریف را بشکند. در این صورت بازیکن دیگر در این محور باید بین خطوط قرار گرفته و توپ را دریافت و پخش کند. از جمله نقش‌‌ها و وظایف دیگری که یک بازیکن در محور دوگانه می‌تواند بر عهده بگیرد، میتوان به نقشِ تخریبی صرف، پوشش عرض زمین هنگام مالکیت تیم حریف، اضافه شدن به محوطه جریمه یا شوت‌زنی از پشت آن برای تهدید گل، پوشش مدافعین کناری هنگام پیش تاختن و … اشاره کرد.
در نهایت به نظر می‌رسد که ویژگی مشترک محورهای دوگانه‌ی موفقی که در ادامه از آنها صحبت می‌کنیم این است که حداقل یکی از دو بازیکن توانایی پرس‌گریزی بالا و پوشش مساحت زیادی از زمین را دارد. موارد دیگر مانند خلاقیت، کیفیت دفاعی، تهدید گل، اضافه شدن به محوطه‌ی جریمه و بازی هوایی مواردی هستند که یک محور دوگانه‌ی خوب را به یک محور دوگانه‌ی کلاس جهانی تبدیل می‌کنند، اما با این حال شرط‌های کافی نیستند.

زوج‌های خوشبخت!

برای بررسی آماری این بازیکنان به سراغ تیم‌های بایرن مونیخ، آث میلان و وستهم می‌رویم (تیم‌های لسترسیتی، چلسی آنتونیو کنته و توماس توخل به دلیل استفاده از سیستم سه دفاعه مقایسه را برای ما نامناسب می‌کردند).

بایرن مونیخ

پروفایل آماری محور دوگانه‌ی بایرن مونیخ

شاید بتوان گفت انتخاب این زوج برای بررسی نیازمندی‌های این پست چندان مناسب نیست؛ به این دلیل که این دو بازیکن هر کدام به اندازه‌ای توانایی دارند که می‌توانند تمام وظایف یک بازیکن پست شش را انجام دهند. با این وجود ضعف‌هایی که در بازی یکی از آنها وجود دارد در بازی نفر دیگر وجود ندارد که همین باعث می‌شود این دو زوج ایده‌آلی برای یکدیگر باشند. توانایی حفظ توپ ((Ball retention که از ویژگی‌های مهم یک هافبک دفاعی‌ است در هر دو بازیکن بالا است و هر دو بازیکن تهدید گل ((Attacking Output مناسبی برای دروازه حریف هستند؛ به نظر می‌رسد لئون گورتزکا بیشتر وظایف دفاعی این زوج را برعهده دارد و نبردهای هوایی و زمینی هم بیشتر بر عهده او است. در سمت دیگر، جاشوا کیمیش بازیکن خلاق‌تری است ( (Pass toward goal و توانایی دریبلینگ بیشتری دارد که برای خروج از پرس حریف مناسب‌تر است. ویژگی‌های گورتزکا بیشتر به یک هافبک باکس تو باکس شباهت دارد و کیمیش مانند یک دیپ پلیمکر (deep playmaker) است.
منچستر یونایتد در سال‌های اخیر به شدت این دو بازیکن را زیر نظر داشت اما هر دوی این بازیکنان در تابستان امسال قرارداد خود را با بایرن مونیخ تمدید کردند و قصد خروج در آینده‌ی نزدیک را ندارند.

میلان

پروفایل آماری محور دوگانه‌ی میلان

همان طور که از شکل بالا پیدا است، آمار کسیه و بن ناصر آماری قابل لمس‌تر است و احتمالا با خریدی هوشمندانه می‌توان زوجی به این شکل ساخت. هر دوی این بازیکنان از نظر حفظ توپ و دریبلینگ آمار خوبی دارند. اسماعیل بن ناصر بازیکن خلاق‌تری از نظر پاس‌دهی‌ است و فعالیت بالایی خارج از مالکیت دارد. در سمت دیگر، کسیه بازیکنی ا‌ست که تهدید گل مهمی ا‌ست و در دوئل‌های هوایی و زمینی کیفیت بالایی دارد. سایت اسمارتراسکوت کیفیت دفاعی (Defending Quality) را سهم اکشن‌های دفاعی یک بازیکن در xG دریافتی یک تیم تعریف می‌کند. به نظر می‌رسد این زوج در کار دفاعی کیفیت بالایی از این نظر ندارد و شاید تنها نقطه‌ی ضعف این زوج همین باشد.

کسیه سال آخر قرارداد خود را در میلان می‌گذراند و به نظر می‌رسد بر سر دستمزد با این باشگاه هنوز به توافق نرسیده‌ است. بن ‌ناصر اما تا سال 2024 با میلان قرارداد دارد و با توجه به اهمیتی که برای این تیم دارد بعید است به راحتی او را از دست بدهند.

وستهم

پروفایل آماری محور دوگانه‌ی وستهم

تیم وستهم که سال‌ها با وجود هزینه‌ی زیاد به نتیجه خاصی دست پیدا نمی‌کرد، به یک باره با دیوید مویس توانست فصلی فوق‌العاده را پشت سر بگذارد و به لیگ اروپا برسد. از نظر بسیاری از تحلیل‌گران، اضافه شدن توماس سوچک به دکلان رایس در سال 2020 دلیل اصلی کیفیت بالای این تیم بود. با نگاهی به داده این تیم هم می‌توان متوجه شد که این زوج عملکردی بسیار بالاتر از انتظار از خود نشان داده است. هر دوی این بازیکنان از نظر دفاعی آمار خوبی خلق کرده‌اند (آمار سوچک در این زمینه فوق‌العاده است) و هر دوی این بازیکنان تهدید خوبی برای گل حساب می‌شوند (باز هم سوچک در این زمینه عالی عمل کرده است). رایس در دوئل‌های زمینی و سوچک در دوئل‌های هوایی احتمالا از بهترین‌های لیگ هستند. علاوه بر این رایس در پرس‌گریزی (در تصاویر بالا عدد Ball Retention توانایی پرس گریزی یا همان حفظ توپ را نشان می‌دهد) و حمل توپ از طریق دریبلینگ عملکرد بسیار تحسین برانگیزی داشته است. به نظر می‌رسد تنها مشکل این زوج خلاقیت در زمینه‌ی ارسال پاس باشد که می‌توان علت آن را در مدل بازی فصل گذشته‌ی وستهم که بیشتر مبتنی بر ضد حمله و ارسال از کناره‌ها بود یافت.

هر دوی این بازیکنان تا سال 2024 با وستهم قرارداد دارند. توماس سوچک به دلیل سن نسبتا بالا (27 سال تا پایان فصل) احتمالا هدف خوبی برای تیمی مانند یونایتد نیست اما دکلان رایس 22 ساله مشتری‌های زیادی در این یکی دو سال داشته است، اما دیوید مویس اخیرا در مصاحبه‌ای گفته که رایس برای این باشگاه بیشتر از 100 میلیون پوند ارزش دارد. باید دید آیا باشگاهی مایل به پرداخت چنین مبلغی برای این بازیکن خواهد بود یا خیر.

نگاهی به خط هافبک منچستر یونایتد

با نگاهی به خط هافبک یونایتد می‌توان دید که بازیکنان این تیم هیچ کدام توانایی کافی برای بازی در پست شماره‌ی شش و اجرای وظایف گسترده‌ی این پست را ندارند. در این قسمت نگاهی به پروفایل آماری این بازیکنان در این پست خواهیم کرد.

پل پوگبا

شاید بهترین آمار در این نقش متعلق به پل پوگبا باشد، کسی که برخلاف باور عمومی از نظر دفاعی آمار بسیار خوبی را به ثبت رسانده، در هوا بسیار خوب، و از نظر تهدید گل، دریبلینگ  و کار ترکیبی با پاس‌های کوتاه (عدد Link up در تصاویر بالا) آمار قابل قبولی دارد. علاوه بر این، به دلیل اضافه شدن رونالدو و سانچو و بازگشت لینگارد، احتمالا در پست وینگر هم از او استفاده نشود. به نظر می‌رسد یونایتد در صورت موفقیت در تمدید قرارداد پوگبا باید به دنبال بازیکنی که زوج مناسبی برای او تشکیل دهد باشد؛ بازیکنی که پرس‌گریزی بالایی داشته باشد و از نظر توانایی پوشش زمین بتواند نقش کاور را برای پوگبا در صورت از دست رفتن توپ یا مواقعی که یار خود را به خوبی مارک نکرده، داشته باشد.

اسکات مک تامینی

نفر بعدی این لیست اسکات مک‌تامینی است. مک تامینی از نظر دفاعی حضور فیزیکی خوبی دارد، ولی هم از نظر میزان پوشش زمین، هم موثر بودن اکت‌های دفاعی مشکلاتی دارد. علاوه بر آن تهدید خیلی خوبی برای گل نیست، ولی به دلیل دریبلینگ بالایی که دارد، حفظ توپی که از پوگبا و فرد بهتر است و پروفایل سنی مناسب به نظر می‌رسد می‌‌توان به عنوان گزینه بلندمدت‌تر به او نگاه کرد.

فرد

همانطور که از آمار فرد پیدا است، او از نظر میزان دوئل‌هایی که در آن شرکت می‌کند که در واقع به معنای میزان زمینی است که خارج از مالکیت پوشش می‌دهد گزینه‌ای غیر قابل جایگزینی‌ است (اعدادی که به عنوان Defending Quantity یا کمیت دفاعی، Disrupt یا همان تخریب بازی حریف و Recover  یا ریکاوری بازیکن دیده می‌شوند دید خوبی درباره پوشش زمین توسط بازیکن به ما می‌دهند) .او در کمیت دفاعی عدد 92 در تخریب بازی تیم حریف عدد 91 و در ریکاوری توپ عدد 63 را به ثبت رسانده که نه تنها در سطح یونایتد که در سطح لیگ برتر هم عالی ا‌ست. در تمام دیگر معیارها فرد را می‌توان بازیکنی متوسط دانست. بازیکنی که خلاقیت بالایی ندارد و از نظر دریبلینگ، تهدید گل و بردن دوئل‌های فیزیکی زمینی و هوایی عددی نزدیک به میانگین دارد. علاوه بر این، به دلیل سنش امید زیادی به بهبود او در آینده‌ی نزدیک وجود ندارد. با این حال، در حال حاضر به دلیل وجود نداشتن بازیکنی با این ویژگی (پوشش زیاد زمین) در ترکیب یونایتد، فرد غیر قابل‌جایگزینی ا‌ست و یونایتد برای انتخاب بازیکن باید به دنبال هافبکی باشد که ویژگی‌های مثبت فرد را داشته باشد و علاوه بر آن، حداقل از نظر پرس‌گریزی اعداد بهتری ارائه دهد.

نمانیا ماتیچ

نفر آخر این لیست نمانیا ماتیچ است؛ با نگاهی به آمار ماتیچ می‌توان فهمید ماتیچ بازیکنی ا‌ست که احتمالا اگر کمی جوان‌تر بود می‌توانست بهترین گزینه‌ی یونایتد در این پست باشد. توانایی پرس‌گریزی ماتیچ چیزی ا‌ست که در هیچ یک از بازیکنان دیگر یونایتد وجود ندارد. با این وجود میتوان از کیفیت دفاعی (معیاری که در دوران اوج،  او در آن از بهترین‌های لیگ بود) و آمار ضعیفی که در جنبه‌های دیگر بازی مثل تهدید گل و شوت زنی از او دیده می‌شود دریافت که او در سن 33 سالگی دیگر توان لازم برای رقابت در سطح اول لیگ انگلیس را نداشته باشد. شاید اتفاقی نیست که آخرین عملکرد عالی یونایتد در پست محور دوگانه به نیمه‌ی دوم فصل ۲۰-۲۰۱۹ برمی‌گردد که ماتیچ و پوگبا زوجی عالی تشکیل داده بودند.

در نهایت می‌توان دید که چرا بیشترین زوج‌های استفاده شده در محور دوگانه در تیم یونایتد هر کدام در چندین جنبه از بازی مشکلاتی دارند که به پاشنه آشیل تیم تبدیل شده‌ است. زوج مک تامینی و فرد خلاقیت و توانایی پرس‌گریزی کافی را دارا نیست و زوج پوگبا ماتیچ توانایی پوشش زمین زیادی ندارد (در واقع این در آمار خیلی مشخص نیست ولی برای بازی کردن کنار بازیکنی مثل پوگبا که هم داخل و هم خارج مالکیت به شدت ریسکی بازی می‌کند، بازیکن دیگر باید هم پرس‌گریزی بالایی داشته باشد و هم کمیت دفاعی، تخریب و ریکاوری بالا). یونایتد بیشتر از همه چیز به هافبکی احتیاج دارد که توانایی پرس‌گریزی بالایی داشته باشد و زمین زیادی را خارج از مالکیت پوشش دهد. در واقع تیم به ترکیبی از ماتیچ و فرد نیاز دارد تا در کنار پوگبا یا اسکات مک‌تامینی به آنها بازی دهد. پس از انتخاب این بازیکن می‌توان قضاوت کرد که بر اساس تیم مقابل کدام یک از این دو بازیکن برای زوج‌سازی با بازیکن جدید مناسب‌تر هستند. اگر احتیاج به خلاقیت و شوت‌های از راه دور وجود داشته باشد پوگبا و اگر به نظم دفاعی بیشتر و حمل توپ و اضافه شدن با زمان‌بندی مناسب به محوطه‌ی جریمه احتیاج بود مک تامینی گزینه مناسب‌تری است.

در آخر به گزینه‌های در دسترس و مناسب برای این پست می‌پردازیم؛ لازم به ذکر است که گزینه‌هایی مثل فرانک کسیه و دکلان رایس که در قسمت‌های قبل بررسی شدند در این بخش بررسی نخواهند شد و بازیکنانی مثل کاماوینگا که یونایتد دنبالشان بود ولی به باشگاه دیگری رفتند هم دیگر بازیکن در دسترس محسوب نمی‌شوند.؛در این مقاله فقط به توانایی بازیکنان از دید آماری نگاه شد ولی فرآیند جذب بازیکن در باشگاه‌های حرفه‌ای بسیار پیچیده‌تر هستند و در این باشگاه‌ها برای خریدهای اینچنینی استعدادیاب‌های باشگاه بازیکن را کاملا از جنبه روانشناسانه تا شخصیت و رفتار بازیکن در تمرینات و احتمال جا افتادن بازیکن در تاکتیک مربی و… بررسی می‌کنند.

روبن نوس بازیکنی‌ است که به دلیل عملکرد خوب در ولورهمپتون و حضور در محور دوگانه کنار ژائو موتینیو مورد توجه باشگاه‌های زیاد قرار گرفته بود. با این حال با نگاه به آمار او می‌توان متوجه شد که با وجود عملکرد خوب دفاعی این بازیکن هم توانایی حفظ توپ کافی را ندارد و مشکل اصلی یونایتد در این زمینه را حل نمی‌کند.

ویلفرد اندیدی هم با وجود این که شاید بهترین شش تخریبی لیگ انگلیس است نه تنها از پرس‌گریزی کافی برخوردار نیست، بلکه از نظر پاس‌دهی و دریبلینگ هم توانایی جلو بردن تیم را ندارد.

یوری تیلمانز شباهت زیادی به روبن نوس دارد، با این تفاوت که خلاقیت و تهدید گل بالایی داشته و از نظر کیفیت دفاعی ضعیف‌تر از نوس است. در صورت جدایی پوگبا تیلمانز می‌تواند جانشین مناسبی برای او باشد.

سائول نیگز هم که فصل گذشته افت زیادی داشت، در فصل ۲۰-۲۰۱۹ دقایق خوبی را در این پست در کنار کوکه بازی کرد، اما می‌توان دید که از نظر حفظ توپ و پوشش زمین عملکرد قابل توجهی نداشته است.

انتخاب‌های نویسنده

در این بخش، دو بازیکن جوان و آینده‌دار و دو بازیکنی که می‌توانند به حل مشکلات یونایتد کمک کنند، بررسی می‌شوند. نکته‌ی جالب این است که در زمان نوشتن این مقاله، اخباری از سمت باشگاه یونایتد عمومی شد که دکلان رایس گزینه‌ی اصلی یونایتد است، اما باشگاه که نگرانی‌هایی درباره‌ی سرعت این بازیکن با و بدون توپ دارد، مطمئن نیست که او بتواند زوج خوبی با اسکات مک‌تامینی تشکیل دهد (که نشان می‌دهد باشگاه به مک‌تامینی به چشم گزینه‌ی بلندمدت برای این پست نگاه می‌کند) و به خاطر هزینه‌ی بالای بازیکنان انگلیسی، به دنبال گزینه‌های ارزان‌تر غیرانگلیسی یا پریمیرلیگی‌ است تا بتواند وارد رقابت برای ارلینگ هالند شود.

ایو بیسوما بازیکن 24 ساله‌ی برایتون فصلی فوق‌العاده را در لیگ برتر تجربه کرد. او با دقایق بالا آماری قابل تحسین از نظر دفاعی و حفظ توپ که عنصر اصلی مورد نیاز یونایتد است به ثبت رسانده و علاوه بر آن از نظر دریبلینگ، پاس کوتاه یا لینک‌آپ و میزان شوت‌زنی توانایی خوبی از خود نشان داده است. همه‌ی این موارد بیسوما را به گزینه‌ی مناسبی برای یونایتد در این پست بدل می‌کند. در صورت زوج شدن با پوگبا، این خط هافبک می‌تواند هر دفاع لوبلاک یا پرس بالایی را بشکند و در صورت زوج شدن با مک تامینی می‌تواند در مقابل هر حریفی نمایش دفاعی مستحکمی ارائه کند؛ به خصوص در صورت تقویت پست دفاع راست یونایتد و توانایی ایجاد خطر توسط تیم از هر دو کناره ی زمین. قرارداد بیسوما در سال 2023 به پایان می‌رسد و او حقوق پایینی در برایتون دریافت می‌کند که باعث می‌شود خرید او هزینه‌ی کمی برای باشگاه داشته باشد.

مارسلو بروزوویچ دیگر گزینه‌ای است که می‌تواند با کمترین هزینه در کوتاه مدت مشکلات یونایتد در پست شش را حل کند. بروزوویچ می‌تواند زوجی ایده‌آل با اسکات مک‌تامینی تشکیل دهد که تمام مشکلات مک تامینی را از نظر خلاقیت، پوشش زمین و آگاهی محیطی بدون توپ و پرس‌پذیری پوشش می‌دهد و علاوه بر آن، از نظر تهدید گل هم آمار قابل احترامی به ثبت رسانده است. تجربه بالای بروزوویچ می‌تواند به کمک یونایتد بیاید و قرارداد او در پایان امسال تمام می‌شود و او قادر به آمدن به صورت بازیکن آزاد خواهد بود. حقوق بالای بازیکنان با قرارداد آزاد و سن بالای بروزوویچ مهم‌ترین مشکلات او هستند و احتمالا با حضور او جایی برای پوگبا در پست شماره شش یونایتد باقی نخواهد ماند.

گزینه‌های بلندمدت

شاید اتفاقی نباشد که یونایتد سال گذشته رقابت شدیدی با دورتموند بر سر جود بلینگام، بازیکن جوان بیرمنگام داشت. در نهایت بلینگام هم مانند جیدن سانچو تصمیم گرفت به دورتموند برود و در پرسپکتیو او تصمیمی بهتر از این نمی‌توانست بگیرد. بلینگام در دورتموند به یک هافبک باکس تو باکس کلاس جهانی تبدیل شده است و در لیگ قهرمانان اروپا و بوندسلیگا عملکردی عالی از خود به نمایش گذاشته است. این عملکرد باعث شد که خود را به تیم ملی برساند و بتواند در یورو هم برای تیم ملی انگلیس بازی کند. متس هوملز درباره‌ی او گفته است که بالغ‌ترین بازیکن 18 ساله ای است که دیده و رشد بازی او از هر نظر برای کسانی که بوندسلیگا را به صورت جدی دنبال می‌کنند محرز است. شاید اگر یونایتد بخواهد در این زمینه هزینه‌ی زیادی را متحمل نشود، بلینگام گزینه‌ی ایده‌آلی نباشد، چرا که دورتموند هنگام ترنسفر جیدن سانچو نشان داد که از ارزش‌گذاری خود برای بازیکنانش یک دلار هم پایین نمی‌آید. به دلیل حضور مستمر در لیگ قهرمانان و پولی که از فروش احتمالی هالند در فصل آینده و حضور تماشاگران در این فصل عایدشان می‌شود، آنها در جایگاه مالی قدرتمندتری هم قرار خواهند داشت.

شاید پس از جذب ناموفق دانی فن دبیک (حداقل تاکنون) یونایتد در جذب بازیکن از این لیگ کمی محافظه‌کارتر باشد، اما باید توجه داشت که مشکلات فن دبیک بیشتر ناشی از نبود جایگاه مناسب برای او در ترکیب است و این مشکل قطعا برای رایان گراونبرچ آخرین استعداد آکادمی آژاکس پیش نمی‌آید. گراونبرچ تجربه‌ی اروپایی بالایی دارد و پروفایل او کاملا با چیزهایی که یونایتد از بازیکن در این پست می‌خواهد تطابق دارد. علاوه بر این به دلیل روابط خوب باشگاه با ادوین ون درسار، مدیر فنی آژاکس، احتمالا این انتقال می‌تواند با سختی کم و قیمتی مناسب‌تر از جود بلینگام انجام شود. مشکل اصلی این انتقال احتمالا ایجنت او خواهد بود که احتمالا آخرین اسمی است که هر طرفدار یونایتد می‌خواهد بشنود: مینو رایولا!
نتیجه‌گیری

یونایتد تیمی است که در تابستان گذشته با اضافه کردن واران، سانچو و رونالدو قدم‌های مهمی در جهت بازگشت به سطح اول باشگاه‌های اروپا برداشته است و جذب یک بازیکن برای پست محور دوگانه آخرین تکه پازل برای این تیم است. بدون زوج قابل قبول در پست شش یونایتد را نمی‌توان قابل رقابت با سیتی، لیورپول و چلسی که هیچ ایرادی تا این اندازه بزرگ در ترکیب خود ندارند، دانست. یونایتد با احتمال بالا این فصل را هم در جایگاه لیگ قهرمانان به اتمام می‌رساند و نتیجه‌ی قابل قبول برای این باشگاه صعود به مراحل حذفی لیگ قهرمانان و کسب حداقل یک جام است، ولی انتظاری بیش از این نمی‌توان داشت. با این حال در صورت خرید بازیکنی مناسب برای این پست این تیم کاملا توانایی رقابت برای قهرمانی لیگ را پیدا می‌کند و با توجه به پروفایل سنی مناسب بازیکنانش می‌تواند به ماندن در این سطح هم امیدوار باشد.

نکته آخر هم این که باید توجه کرد که گزینه‌های مطرح شده در این مقاله بیشتر بازیکنانی بوده اند که زمانی به یونایتد لینک شده‌اند و احتمال دارد تیم استعدادیابی یونایتد بازیکنی را برای این پست مناسب ببیند که در رادار اکثریت حضور نداشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *