مایک فنیکس به یاد ندارد که پاول کاردن او را به نزد خود فرا خوانده باشد. او به خاطر ندارد که سرمربی ساوتپورت در اکتبر 2015 او را مقابل کیدرمینستر هریرز به زمین فرستاده باشد. او به یاد نمیآورد که کاردن اندکی بعدتر با دست به او اشاره کرده باشد. او حس تحقیر ناشی از تعویض شدن دوباره را پس از تنها 10 دقیقه حضور در زمین به یاد ندارد. اما فنیکس شب پیش از آن را تقریبا به خاطر میآورد. او نمیتوانست بخوابد. «بنابراین دو تا از این قرصها را از دوستم گرفتم … بیهوش شدم.» بقیه آن آخر هفته در ذهن او کمابیش یک جاخالی بزرگ است.
فنیکس به یاد میآورد که یک سال پیشتر از تلفورد یونایتد به بارنزلی رفت. او به خاطر دارد که یکی از دو بازیاش [برای بارنزلی]، مقابل ام.کی. دونز بود؛ بازیای که در آن برای اولین بار توسط لی جانسون مورد استفاده قرار گرفت و وظیفهاش یارگیری با دله الی بود. او بیشترِ آن دورهی ناخوشایند را به خاطر دارد. او به یاد میآورد که برای کنار آمدن با مرگ یکی از خویشاوندان نزدیکش دست و پا میزد. او به خاطر دارد که از بیماری کرون – یک بیماری التهابی روده – رنج میبرد و آن را از همتیمیها و کادر فنی پنهان میکرد. او به یاد میآورد که در سفرهای دراز تیم برای بازیهای خارج از خانه، بیقرار مینشسته و برای رسیدن به یک توالت مستأصل بوده است. او تلاش برای کنترل اعصابش را که به خاطر وضعیت سلامتیش به هم ریخته بود، به یاد دارد.
فنیکس به یاد ندارد که سوار اتوبوس تیم شده باشد تا از مسیر بزرگراه M6 به کیدرمینستر سفر کند، چرا که از اتوبوس جا مانده بود. «یک سره خوابیدم … لنگ ظهر بیدار شدم.» او مکالمهاش با دوستدختر سابقش را به یاد نمیآورد که در طی آن او را راضی کرد با وجود پا به ماه بودن، دو ساعتی با ماشین فورد کایش رانندگی کند تا او را از خانهاش در شمال غربی انگلیس به محل بازی ببرد. به گفتهی فنیکس این رساندن «کلی پایش آب خورد»، چون که دوستدخترش او را دم ورزشگاه پیاده کرد ولی همان جا منتظر نماند. «او در عوض با کارت اعتباری من رفت خرید.»
در مسیر آنها به وست میدلندز تأخیر دیگری هم پیش آمد. این یکی ناشی از پنچری تایر بود. او تقریبا به خاطر دارد که موبایل در جیبش زنگ خورده باشد و کاردن از او پرسیده باشد کجا است. او تقریبا به خاطر دارد که به او گفته باشد «آن جا خواهم بود … در راهم.» این مربوط به قبل از پیش آمدن مشکل پنچری بود. او تقریبا به یاد دارد که دو مایل در شانهی جاده تا یک مجتمع خدماتی کنار جادهای دویده و برگشته است. هواداران ساوتپورت در جاده با ماشینهایشان از کنار او عبور میکردند. آنها میپرسیدند «خوبی؟ ساعت بیست دقیقه به سه است رفیق و تو بغل جادهای … .»
فنیکس کلمات در هم بر هم خود را در تلاش برای توضیح آنچه رخ داده بود، خیلی محو به یاد میآورد. «در هپروت بودم – خوابآلود؛ نمیدانم در این قرصها چی بود.» او بازیاش را چندان در خاطر ندارد. «ظاهرا 10 متر در آفساید ایستاده بودم و دستهایم را در هوا بالا گرفته بودم و توپ میخواستم … نمیدانستم دارم چه کار میکنم.»
دوستدختر سابقش آن شب او را تا خانه همراهی کرد و او بقیهی آخر هفته را خوابید. «دوشنبه سرشار از انرژی بودم. اما پس از آن به بارنزلی برگردانده شدم. لی جانسون به من زنگ زد و گفت «مایکل، چه کار کردی؟» من گفتم «نمیدانم رئیس.» حقیقت را به او نگفتم.»
فنیکس در تابستان 2019 که در پادکست I Had Trials Once این داستان را تعریف میکرد، توانست به خودش بخندد؛ اما لحن مصاحبه وقتی او شروع به توضیح جزئیات رخدادهای زندگی حرفهایش پس از آن اتفاق کرد، عوض شد – قسمتی از آن پادکست که هر کسی را که به آن گوش دهد قطعا با این سؤال مواجه میکند که استفاده از قرصهای خواباور ممکن است به کجا ختم شود.
فنیکس پس از عذرخواهی از ساوتپورت ابتدا اجازه یافت بقیهی قرارداد قرضیاش را کامل کند، پس از آن به طور دائمی خریداری شد و سپس نیز دو فصل پر بار را در سالفورد سیتی گذراند که باشگاهی در حال پیشرفت بود. با این حال دوران بازی او در سال 2018 – در 29 سالگی – در حین یک دورهی حضور دیگر در ساوتپورت تمام شد، چرا که یو.کی.ای.دی [1] (آژانس مبارزه با دوپینگ بریتانیا) او را به خاطر مصرف استروئیدها و همچنین کوکائین به مدت چهار سال از «هر گونه فعالیت فوتبالی» محروم کرد.
فنیکس [کارش را] این طور توجیه میکند که نیازش به هر دو مورد قرصهای خواباور که قانونی است و استروئیدها که غیرقانونی است، اساسا مشابه بوده است: او تصور میکرده که هر دو مورد در پی روزهای سخت سر و کله زدن با اضطراب ناشی از مشکلات سلامتیاش، در نهایت به او کمک میکردهاند تا خوب بازی کند. او اصرار دارد که هیچ کدام را برای کسب مزیت نسبت به دیگر بازیکنان استفاده نکرده است. او پافشاری میکند که در حقیقت از آنها صرفا به این خاطر استفاده کرده است که بتواند برای بازی در دسترس باشد.
از زمانی که اتلتیک [2] تحقیقی را در رابطه با مصرف قرصهای خوابآور در فوتبال شروع کرد، چنین استدلالی به شکلی نگرانکننده از طریق منابع پرتعداد نزدیک [به بازیکنها] شنیده شده است. متخصصین پزشکی فعال در فوتبال نگرانیهای خود را درباره میزان وابستگی به این قرصها در باشگاههایشان و همچنین در موقعیتهای شغلی قبلیشان اعلام کردهاند، اما بازیکنان به طور خصوصی اعتراف کردهاند که بدون این قرصها برای حضور در زمین دچار مشکل میشوند. اغلب آنها درک درستی از ریسکهای سلامت ناشی از مصرف این قرصها ندارند.
به نقل از یک پزشک: «این یک بیماری است که دارد بیسروصدا در سراسر فوتبال شیوع مییابد. هیچ کس حتی برای شروع فرایند مقابله با آن هم تلاش نمیکند.» او میگوید قرصهای خواب اگر مورد سوء مصرف قرار بگیرد، میتواند به اندازه بعضی از داروهای ممنوعه خطرناک باشد. «و بسیاری [از بازیکنها] هم سوء مصرف دارند.»
اتلتیک در این جا میتواند این موارد را افشا کند:
- بازیکنان در همه سطوح حرفهای بازی از لورازپام، تمازپام و دیازپام استفاده میکنند؛ داروهایی نسخهای که اعتیادآورند و با بیماری زوال عقل نیز ارتباط دارند.
- بعضی از بازیکنان نظر پزشکان باشگاههای خود را نادیده گرفته و بدون نظارت از این داروها استفاده میکنند.
- بعضی از بازیکنان به دلیل برنامهی ذاتا پرفشار و بیرحمانهی بازیها برای استفاده از این داروها تحت فشار قرار میگیرند.
- از این داروها برای درمان اضطراب و همچنین بیخوابی مرتبط با تعداد فزایندهی بازیهایی که در شب برگزار میشوند و سفرهای طولانی استفاده شده است.
- بازیکنان به خاطر فقدان آموزش در این زمینه، به طور گستردهای از خطرات آرامبخشها ناآگاهند.
- دست کم یک بازیکن بزرگ در یکی از باشگاههای صدر جدولی لیگ برتر انگلیس به خاطر وابستگی خود به این داروها از ترکیب تیم برای بازیها بیرون گذاشته شده است.
یک پزشک مجرب که زمانی در یک باشگاه لیگ برتری مشغول به کار بوده است – کسی که رهبری تیمهای پزشکی متعددی را در دنیای ورزش عهدهدار بوده – میگوید: «این مشکل مختص به فوتبال نیست.» او تأکید میکند که خواب، در کنار تغذیه، عنصری ضروری در فرایند بازیابیِ هر ورزشکاری است و اثری بسیار بیشتر از تکنولوژی نوظهور مرتبط با جورابهای طبی فشاری یا استخرهای آبدرمانی دارد.
با این حال او باور دارد که فوتبال با مسئلهای حاد مواجه است، چرا که محیط این ورزش، به خاطر ساعات نامناسبی که بازیکنان در آن بازی میکنند، به شکلی نیست که آنها بتوانند خواب خوبی داشته باشند. او به افزایش تعداد بازیهای عصرگاهی در برنامهی بازیها در قیاس با 10 سال پیش اشاره میکند (بیش از 30 درصد افزایش) و همچنین افزایش استفاده از محرکهای کافئینی پیش از بازی و در حین آن. پس از اینها هم بحث تحریک ناشی از خود بازی وجود دارد – اضطراب رقابت و بررسی موشکافانهای که از جانب افراد بیرونی و انتقادی که از سوی افراد نزدیک، پس از هر بازی وجود دارد.
یک دهه قبل شبکههای اجتماعی، مثل توییتر، به اندازهی امروز مورد استفاده نبود. حالا در بعضی رختکنها بازیکنان – حتی پیش از شادی پس از برد یا استنطاق پس از باخت – سراغ موبایلهای خود میروند تا ببینند نمایش آنها مورد چه انتقاداتی قرار گرفته است؛ هم از سوی کارشناسها و شرطبندها و هم آنهایی که حتی بازی را ندیدهاند. پس از فشار ناشی از همه این موارد هم اثر مضر نگاه به صفحهی نمایش گوشی قبل از خواب وجود دارد.
برای یک بازیکن صحبت با پزشک باشگاه و درخواست کمک راحتتر است تا رسیدگی به همهی این مسائل. «اما دارو به جای ایجاد یک الگوی خواب ثابت، مانع از شکلگیری آن میشود»؛ این را پزشکی میگوید که تأکید دارد همهی قرصهایی که اثری دارند، به شدت هم اعتیادآورند.
علاوه بر این، نادیده گرفتن یک فرهنگ رو به رشد هم برای بازیکنان جوانتر سختتر شده است. به آنها یاد داده میشود که از آنچه بازیکنان مسنتر انجام میدهند تبعیت کنند؛ امری که منجر به ریسک بیشتر و بیشتر برای سلامتی آنها میشود، بدون این که خودشان متوجه آن باشند.
راگبی در همین دوران در جنگ پنهانش علیه مسکنهایی که بازیکنان، با وجود کمبود شواهد علمی مبنی بر فایده آن، پیش و پس از بازیها مصرف میکردند، تا حدی پیشرفت داشته است. در فوتبال چندین پزشک که یکدیگر را از قبل نمیشناختهاند، این دیدگاه همدیگر را که قرصهای خواب «هیچ گونه فایدهای» ندارد، اما «به طوری فزاینده در حال محبوب شدن است» تأیید کردهاند.
قرصهای خوابآور عموما به سه علت مضر در نظر گرفته میشود. دلیل اول اثر خماری است که مشکلات بنیادی را صرفا به روز بعدی موکول میکند. دلیل دوم در ارتباط با افت عملکرد بازیکنان متعاقب مصرف این قرصها در قیاس با توانایی واقعیشان است. دلیل سوم هم این که این قرصها به شدت اعتیادآور است.
داستانهایی درباره درخواست بازیکنان سطح بالای لیگ برتر انگلیس از پزشک باشگاهشان برای تجویز دیازپام وجود دارد؛ آرامبخشی که در دههی 50 میلادی که مردان و زنان جنگزده برای غلبه بر وحشت گذشتهشان استفاده میکردند و تحت عنوان «قرص خوشحالی» شناخته میشد.
یک متخصص پزشکی میگوید: «مشکلات خیلی زود از راه میرسد. از میان رفتن اثر قرص، بازیکنان را مضطربتر میکند و این یعنی بیخوابی. همین باعث میشود یک قرص دیگر هم بخورند و خیلی زود به سه یا چهار قرص در هفته میرسند. به زودی به جایی میرسند که بدون قرصها نمیتوانند بگذرانند.»
پزشکان در فوتبال در موقعیتهای سختی قرار میگیرند. در ابتدا آنها معمولا تلاش میکنند مشکلات یک بازیکن را از طریق مکانیسمهایی جز تجویز دارو مدیریت کنند. اگر بازیکنی، به خصوص یک بازیکن سطح بالا، اصرار کند که بر حسب چیزی که همتیمیاش به او گفته نسخهای دریافت کند، پزشکانِ تیم تحت فشار قرار میگیرند. متخصصین پزشکی در زمینهی تجویز دارو به مقامات حاکم پاسخگو هستند و نه کارفرماهایشان، اما اگر نه بگویند، ریسک این را به جان میخرند که بازیکن با سرمربی باشگاه صحبت کند. این امر میتواند شغل آن پزشک را به خطر بیاندازد.
یک پزشک به اتلتیک گفت: «میتوانید تلاش کنید گفتگویی طولانی با بازیکن داشته باشید، اما در 90 درصد موارد آنها همچنان قرص را میخواهند. آنگاه ریسک این وجود دارد که آنها پیش سرمربی بروند و شکایت کنند – بگویند که سطحی از پشتیبانی را که نیاز دارند دریافت نمیکنند. یا حتی بدتر، آرامبخش را از جای دیگری تأمین و بدون نظارت خوددرمانی کنند.»
در محیط فوتبال این حس وجود دارد که کارهای خیلی بیشتری برای جلوگیری از این اتفاق میتوان کرد. پزشکی که به کمپینهای افزایش آگاهی از خطرات مواد مخدر، الکل، قمار و مسکنها اشاره میکند – اما نه آرامبخشها – میگوید: «این باید بخشی از برنامهی آموزشی آکادمیها باشد. گرچه که آرامبخشها در همان دستهی آسیب احتمالی قرار میگیرند.»
منابع نزدیک به بازیکنان لیگ برتر انگلیس اذعان داشتهاند که بسیاری از آنها برای مقابله با سفرهای شبانه پس از بازیهای اروپایی یا ملی که شامل پروازهای طولانی است، از این قرصها استفاده میکنند؛ پروازهایی که گاهی به گوشههای دور افتادهی جهان است. «اگر بازیکنی فرضا سهشنبه یا چهارشنبه در آن سوی اقیانوس اطلس لباس تیم ملی کشورش را بر تن کند و صبح شنبه هم بازیای پیش رو داشته باشد، برای آماده شدن در کورس با زمان قرار میگیرد. یک قرص میتواند هر کسی را بیهوش کند و صبح روز بعد آنها همزمان با فرود هواپیما بیدار میشوند.»
یکی از بازیکنان فعال در لیگ فوتبال [3] که قبلا لورازپام استفاده کرده است و پیش از آن که خیلی دیر شود خودش را از آن ورطه بیرون کشید، اعتراف میکند که قبل از آن به سرعت به این دارو وابستگی پیدا کرده بود. «در ابتدای کار بیدار میشوید و حس خوبی دارید. اما در حال به تعویق انداختن مواجهه با مشکل هستید. دیرتر حسی مزخرف خواهید داشت. اگر هم مثل من مضطرب باشید، قرص مشکل را حل نمیکند. فقط دارید روی آن سرپوش میگذارید تا زمانی دیگر.»
مشکل هیچگاه به خواب رفتن نبوده است. مسئلهی اصلی در خواب باقی ماندن است. یک سرمربی فعال در لیگ فوتبال برای اتلتیک توضیح میدهد که چرا شروع به مصرف این قرصها کرده است.
او میگوید: «به سادگی آب خوردن به خواب میرفتم، اما بعضی اوقات تنها سه یا چهار ساعت میخوابیدم؛ بعد بیدار میشدم و به کارهای روز بعدم فکر میکردم. این اتفاق برای دو یا سه روز متوالی میافتاد. داشت روی کیفیت زندگی و همچنین کارم تأثیر میگذاشت، بنابراین تصمیم گرفتم راه حلی پیدا کنم.»
او پیش یک پزشک رفت و زوپیکلون برایش تجویز شد؛ یک آرامبخش دیگر که کمتر از دیازپام یا لورازپام اما همچنان بسیار اعتیادآور است. وبسایت NHS میگوید حدود یک ساعت طول میکشد تا قرص خواب اثر کند. به طور معمول قرص خواب تنها برای دو تا چهار هفته تجویز میشود: «به این خاطر که بدن شما به سرعت به آن عادت میکند و پس از آن، بعید است همان اثر را داشته باشد.» یک هشدار دیگر نیز در این سایت آمده است: «بدن شما میتواند به آن وابسته شود.»
از عوارض رایج آن باقی ماندن مزهای فلز مانند در دهان یا خشکی دهان و خوابآلودگی در طی روز است. توصیه میشود که از مصرف الکل [در کنار آن] پرهیز شود. در سایت آمده است: «مصرف همزمان آنها میتواند شما را به خوابی عمیق فرو برد که بیدار شدن از آن مشکل است.» عوارض جدی شامل از دست دادن حافظه، توهم، اختلال هذیانی و افسردگی است.
آن سرمربی میگوید که زوپیکلون اثر داشت؛ «تقریبا بلافاصله.» 12 تا 18 ماه بعدتر او فهمید که مصرف بیش از حد دارد. «دو روز پس از مصرف هر قرص، شروع به احساس لشی میکردم. ذهنم آن قدری که میخواستم تیز نبود. وقتی که قرصها را نمیخوردم تا مدتی طولانی احساس خستگی دائمی هم خوابیدن را آسانتر نمیکرد، پس شروع به خوردن قرصهای بیشتر کردم – گاهی اوقات دو یا سه قرص در هفته. سیکل معیوبی بود. باید از شر آن خلاص میشدم.»
او در حال حاضر دست کم دو بازیکن را در ترکیب خود میشناسد که «همیشه مصرف دارند». او مطمئن نیست که یک پزشک قرصها را برای آنها تجویز کرده باشد، اما باور دارد که مصرف قرصها بعضی مواقع روی نمایشهای آنها تأثیر گذاشته است. او دوباره آن واژه را به کار میبرد: «لش».
این سرمربی تلاش کرده است آنها را از این ورطه بیرون بیاورد، اما نصیحت او «یاسین به گوش خر خواندن» بوده است. او باور دارد معمولا پیش از بازیهای خارج از خانه از قرصها استفاده میشود؛ در تختهای هتل، وقتی که جای خواب بازیکنها عوض شده است. «خواب برای ورزشکاران بسیار مهم است. اگر خواب کافی یا خواب درستی نداشته باشید، به مشکل میخورید.»
او تأکید میکند: «بازیکنها شبیه گوسفند هستند. اگر یکی شروع به بریدن جورابهایش [4] کند، بقیه هم دنبالهروی او میشوند. ریش، خالکوبی و کیف لوازم بهداشتی هم همین جور. برای بیشتر آنها این سؤال پیش نمیآید که آیا این کار درستی است یا نه و چه اثری، به خصوص در بلندمدت، ممکن است داشته باشد.»
این سرمربی باور دارد که در حال ورود به «وضعیتی حتی سیاهتر» از ابتدای کار که شبها ناگهان از خواب میپرید بوده است. او با تحقیق توانست خود را از آن دوره خارج کند؛ تحقیقی که او را با راههای جایگزین آشنا کرد. حالا او اگر شبها با مشکل مواجه شود، به یک پادکست یا صداهای اقیانوس گوش میکند. او اخیرا با خود-هیپنوتیزم [5] آشنا شده است و میگوید میتواند ظرف 20 ثانیه دوباره خودش را بخواباند.
او میگوید: «قرصهای خواب یک گزینهی آسان است، اما راه حل بلندمدت نیست. زمان میبرد تا این را متوجه شوید. من دارم پیر میشوم و نسبت به خطرات سلامتی آگاهترم. بازیکنان برای یافتن چیزی که واقعا برای آنها خوب است، صبر کمتری دارند. من نگرانم که آیا آنها وابستگی دارند یا نه و وقتی دوران بازیشان تمام شد این وابستگی آنها را به کجا میکشاند. اعتیاد اعتیاد میآورد.»
[1] UKAD (UK Anti-Doping Agency)
[2] The Athletic
[3] سطوح پایینتر از لیگ برتر در فوتبال انگلیس (Football League)
[4] منظور کاری است که در طی دهه اخیر در فوتبال اروپا مد شده است؛ به این شکل که بازیکنان قسمت مچ به پایین جوراب بلند خود را قیچی کرده، جورابهای مچی خاصی که سطح اتکای بهتری فراهم میکند و پس از عرق کردن و خیس شدن پا نیز در کفش لیز نمیخورد پوشیده، بقیه جوراب بلند را روی آن به پا کرده و در بعضی موارد روی محل برخورد دو جوراب را نوارپیچ میکنند.
[5] Self-hypnosis
****************************************
عنوان انگلیسی مقاله: Football’s addiction to sleeping pills – ‘a disease spreading quietly across the game’
منبع: The Athletic
تاریخ انتشار: سپتامبر ۲۰۲۱
یک پاسخ
خیلی موضوع جالب و متفاوتی بود، دمتون گرم بابت ترجمه