اولین دیدار رئال مادرید پس از پنجرهی تابستانی درحالی برگزار شد که رئال مادرید تنها موفق به جذب دو بازیکن شده بود و انتقال امباپه حداقل در این تابستان شکست خورده بود. با این وجود، پیشبینی میشد که رئال مادرید با هستهی مرکزی باتجربهی خود به روند مثبتی که در لالیگا در پیش گرفته است ادامه دهد و کار دشواری مقابل سلتاویگوی بحرانزده نداشته باشد.
رئال مادرید
کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید در شروع فصل با مصدومیت چندین بازیکن خود روبهرو شد. فرلان مندی و تونی کروس دو ستارهی رئال مادرید هنوز نتوانستند در ترکیب ابتدایی رئال قرار بگیرند و از طرف دیگر گرت بیل که پس از جدایی زیدان پیشبینی میشد فرصت بیشتری به دست آورد، بعد از انجام چند بازی به علت مصدومیت همسترینگ خانهنشین شده و احتمالاً چند دیدار هفته آیندهی تیم را از دست خواهد داد. آلابا، خرید جدید این تیم نیز به دلیل یک مصدومیت خفیف در ترکیت این بازی قرار نگرفته بود.
رئال مادرید بازی را مطابق انتظار با کورتوا در درون دروازه آغاز کرد؛ دنی کارواخال نیز بار دیگر در ترکیب قرار گرفته بود و زوج میلیتائو و ناچو خط دفاعی رئال را تشکیل میدادند و میگل گوتیرز، بازیکن جوان آکادمی رئال مادرید نیز در پست دفاع چپ به میدان میرفت. در خط هافبک، کاسمیرو به عنوان هافبک دفاعی بازی را آغاز کرد و مودریچ و و والورده دو هافبک شماره هشت تیم بودند که هر یک وظایف مختلفی برعهده داشتند و در فازهای متفاوتی از بازی شرکت میکردند. در خط حمله کریم بنزما در کنار وینیسیوس جونیور و هازارد – که نقش آزادتری داشت – بازی میکرد.
سلتاویگو
در هفتههای ابتدایی فصل پیش ، ادورادو کودت هدایت سلتاویگوی بحرانزده را برعهده گرفت و توانست با ۲-۳-۱-۴ خود در همان ابتدای کار این تیم را از بحران خارج کند و به رتبهی هشتم جدول برساند، اما او در شروع این فصل با یک بحران جدی روبهرو شده است و تنها موفق به کسب دو امتیاز شده و نتایج ناامیدکنندهای گرفته است.
در این دیدار، دیتورو دروازهبان سلتاویگو بود و هوگو مایو، آرائوخو، موریو و خاوی گالان خط دفاعی سلتاویگو را تشکیل میدادند. تاپیا که فصل پیش با انتخاب کودت به یکی از اصلیترین بازیکنان در خط هافبک تبدیل شده بود نیز به عنوان هافبک دفاعی در سیستم ۱-۳-۲-۴ توپ میزد و مندس و سروی هافبکهای کناری این تیم بودند. دنیس سوارز نیز به عنوان یک شماره ده بازی میکرد، اگرچه نقش او به شکلی بود که گاهی کنار تاپیا نیز قرار میگرفت و به یک شماره هشت تبدیل میشد. سانتی مینا و آسپاس نیز دو مهاجم نوک تیم بودند که در ترکیب سلتاویگو قرار میگرفتند.
ضعفِ ذاتیِ پرسِ سلتاویگو و اشتباهات فردی
بازی با پرس شدید بازیکنان سلتاویگو شروع شد. بازیکنان این تیم از کارواخال و میگل گوتیرز، دو فولبک رئال به عنوان نشانههایی برای انجام پرس استفاده میکردند. هر زمانی که توپ دست یکی از این دو بازیکنان قرار میگرفت، وینگر با همراهی مهاجم نوک متمایل به آن سمت تلاش میکردند که گزینههای پاس فولبک رئال را محدود کنند – با مشارکت دنیس سوارز که نزدیکترین گزینه پاس را مهار کرده بود – و تنها دو راه پیشِ روی فولبکهای رئال قرار میگرفت: استفاده از پاسهای بلند برای تغییر جهت بازی و پاسهای متوالی بین دروازهبان، مدافعین میانی و فولبکها جهت باز شدن روزنه. استفاده از پاسهای بلند از سوی فولبکها به دلیل بالا بودن ریسک انجام آن در یکسوم دفاعی منطقی به نظر نمیرسید، اما شیوهی دوم با توجه به عرض ذاتی کم ترکیب سلتاویگو و همچنین فضای بزرگی که نیاز است دنیس سوارز آن را پوشش دهد منطقی به نظر میرسید.
گزینههای پاس کاروخال توسط بازیکنان سلتاویگو پوشش داده شدند و این بازیکن تنها میتواند به کورتوا پاس دهد.
درنهایت این اتفاق برای رئال مادرید رخ داد و آنها توانستند با استفاده از ضعف ذاتی پرس سلتاویگو شکافی برای رهایی از آن پیدا کنند، اما یک تاچ اشتباه از میگل گوتیرز و توجه نکردن به کاسمیرو که در آن زمان توسط دنیس سوارز مهار نشده بود فرصت طلایی را سوزاند و این بازیکن اشتباه اول را انجام داد. در پی این اشتباه و لو رفتن توپ خط دفاعی رئال اشتباهات دیگری را تکرار کرد و رئال مادرید گل اول را دریافت کرد.
گوتیرز در موقعیت مناسبی برای ارسال پاس به کاسمیرو بود، اما اشتباه او در کنترل توپ فرصت را به آسپاس و مندس داد تا فضای موردنیاز او را تنگ کنند.
بعد از دریافت گل، کارلو آنچلوتی با استفاده والورده و مودریچ در فاز اول بازیسازی تلاش کرد از توانایی حمل توپ و پاس دادن بازیکنان برای دور زدن پرس سلتاویگو استفاده کند تا ضریب خطا را کاهش دهد. در نتیجه مربی سلتاویگو ترجیح داد فورمیشن تیم را از یک ۳-۲-۱-۴ به ۲-۴-۴ خطی تغییر دهد و بهجای پرس کردن، بلاک دفاعی خود را بچیند.
حضور مودریچ در سمت راست خط دفاعی رئال مادرید
این مسئله همان تغییری بود که آنچلوتی انتظار آن را میکشید، چرا که او به راحتی میتوانست با قابلیت ارسال پاسهای طولی از سمت مودریچ یا حمل توپهای این بازیکن و والورده توپ را به یکسوم دفاعی سلتاویگو برساند. مودریچ و مدافعان میانی رئال این فرصت را داشتند تا توپ را بدون هیچ مزاحمتی تا یکسوم میانی پیش ببرند و با یک پاس طولی مهاجمان رئال را صاحب توپ کنند و در آنجا آنها بودند که فرصت داشتند با شکستن یک یا دو خط بازی سلتاویگو، موقعیتهای کافی گلزنی خلق کنند.
رئال مادرید در مالکیت و حمله
رئال مادرید در این دیدار بازیکنانی را در ترکیب خود داشت که بیشتر به سمت چپ یا مرکز زمین متمایل هستند؛ وینیسیوس جونیور و کریم بنزما بیشتر در سمت چپ زمین یا درون محوطه جریمه قرار میگرفتند و ادن هازارد که آزادی بیشتری نسبت به بقیه بازیکنان رئال مادرید در زمین داشت نیز بیشتر ترجیح میداد در طرفی که توپ قرار دارد حاضر باشد. گرچه دقایقی از بازی در سمت راست قرار میگرفت، اما بازیکن بلژیکی مایل بود در مرکز زمین یا کانال کناری سمت چپ یا نیمفضای سمت چپ قرار بگیرد. بنابراین رئال مادرید در سمت راست بازیکن تهاجمی مشخصی نداشت که عرض موردنیاز بازی تیم را تامین کنند. در نتیجه والورده یا کارواخال به شکل مداوم سعی میکردند با قرارگیری در آن سمت، عرض موردنیاز را فراهم کنند تا تجمع بازیکنان در سمت چپ زمین بیدلیل انجام نشود و توپ به سادگی در آن قسمت از زمین لو نرود.
وینیسیوس، هازارد و بنزما در سمت چپ قرار دارند و والورده نسبت به دفاع چپ سلتاویگو در موقعیت مناسبی قرار گرفته است.
رئال مادرید برای طراحی حملات خود مقابل سلتاویگو کار راحتی داشت؛ بازیکنانی که در حمله مشارکت داشتند هر کدام میتوانستند با استفاده از قابلیتهای گوناگون خود به مشکلی برای دفاع سلتاویگو تبدیل شوند. برای مثال، تمامی بازیکنان رئال مهارت خوبی برای حمله به فضاهای خالی ایجاد شده دارند و قدرت حمل توپ سریع و توانایی یک در مقابل یک وینیسیوس باعث شده بود که آنها او را در شرایط یک در برابر یک قرار دهند و او از فرارهای خود استفاده کند.
قرارگیری وینیسیوس جونیور در موقعیت یک در مقابل یک با هوگو مایو، دفاع راست سلتاویگو
در چنین شرایطی با حرکت مدافعین به سمت داخل محوطهی جریمه بازیکنان در فضای مناسبی برای حضور در منطقه کاتبک قرار میگرفتند و از طرف دیگر فضای شش قدم توسط کریم بنزما در صورت ارسال پاس تهدید میشود و این فرصت مناسبی برای ارسال خواهد بود.
فضای مقابل والورده و هازارد به خوبی پوشش داده نشده است و بنزما نیز در موقعیت خطرناک در صورت ارسال پاس قرار دارد.
از طرف دیگر، رئال ابزار مناسبی در ترکیب خود داشت که میتوانست با توجه به قابلیتهای او برای حمله به فضاها با یا بدون توپ استفاده کافی را ببرد و روی تاثیرگذاری او در درون محوطهی جریمه و ایجاد خطر حساب باز کند؛ فده والورده. او در موقعیتهای بسیار توسط دو بازیکن تیم رقیب پوشش داده میشد، اما به دلیل سرعت بالای خود در مسافتهای کوتاه و بلند او به راحتی میتوانست در لحظهی مناسب به توپ برسد و فرارهای خود را پشت دفاع رقیب کامل کند.
فرصت ایجاد شده برای فرار والورده پشت خط دفاع سلتاویگو که منجر به گل اول رئال مادرید شد. اشتباه سروی در حرکت نکردن با والورده، گالان را در موقعیت سختی قرار داد.
رئالِ بدون توپ و پرس پراشتباه
رئال مادرید با فورمیشن ۲-۴-۴ خطی پرس خود را انجام میدهد؛ یکی از وینگرها یا والورده به همراهی کریم بنزما خط اول پرس رئال مادرید را تشکیل میدادند. در چنین شرایطی نیاز است دو وینگر تیم به خوبی توانایی پرس فولبکها یا پوشش فضایِ آن منطقه را داشته باشند؛ کاری که به نظر میرسد از دست هازارد برنمیآمد و در انجام آن ضعف داشت. در صحنهی منجر به گل دوم سلتاویگو نیز این اتفاق رخ داد و هازارد با سهلانگاری هیچکدام از وظایف خود را انجام نداد و میگل گوتیرز را در موقعیت دو در مقابل یک قرار داد و در پی اشتباه ناچو در میان زمین فرصت خوبی برای سلتاویگو فراهم شد. در طول بازی سلتاویگو بارها با استفاده از این ضعف تلاش کرد در ضدحملهها یا انتقالهای سریع – مشابه گل اول که با بازیسازی از خط دفاع آغاز شد – به رئال مادرید ضربه بزند.
ادن هازارد تلاشی برای انجام هیچکدام از وظایف خود نمیکند و میگل گوتیرز با یک پاس در وسط زمین در موقعیت دو در مقابل یک قرار میگیرد.
یکی دیگر از ایرادات دیگر این پرس، وظیفهی سنگین لوکا مودریچ در وسط زمین است و این هافبک باید فضای زیادی را در آن منطقه پوشش دهد. در چنین شرایطی ممکن است حتی این هافبک بارها موقعیت یک در مقابل یک قرار بگیرد و با توجه به سن بالایش، کار سختی در برابر بازیکنان رقیب داشته باشد؛ شاید با حضور دوبارهی تونی کروس در خط هافبک رئال مادرید او بتواند این وظیفهی سنگین را بهتر از مودریچ انجام دهد و پرس رئال مادرید با پشتیبانی بهتری همراه شود و موثرتر باشد.
در نهایت رئال مادرید به راحتی موفق شد سلتاویگو را شکست دهد؛ رئال مادرید آنچلوتی مطابق انتظار از ساختار تهاجمی خوبی برخوردار است و آنها در هفتههای ابتدایی لالیگا با اختلاف بیشترین xG (شاخص موقعیت گل) تولیدی و بیشترین گل زده را در اختیار دارند، اما هنوز در ساختار پرس این تیم و قابلیتهای نفر به نفر مهرههای تدافعی ضعفهایی دیده میشود که باید دید سرمربی ایتالیایی موفق به حل آنها میشود یا نه.