بارسلونا در دومین دیدار عصر «پسامسی» به مصاف دیگر حریف جدی خود در رقابتهای لالیگا میرفت. یک هفته پس از پیروزی چهار بر دو مقابل رئال سوسیهداد در نیوکمپ، بارسلونا باید اولین دیدار خارج از خانهی خود در این فصل رقابتهای لیگ اسپانیا را انجام میداد. اتلتیک نیز که در هفته ابتدایی مقابل الچه به تساوی بدون گل دست یافته بود، اولین دیدار خود را در سنمامس برگزار میکرد.
بارسلونا با ترکیب بازی پیشین کار را آغاز کرد؛ نتو که به دلیل مصدومیت مارک آندره ترشتگن فرصت بازی پیدا کرده بود در دروازهی بارسلونا قرار گرفت و اریک گارسیا و پیکه دو مدافع وسط بارسا در این مسابقه بودند. جوردی آلبا و سرجینیو دست، بازیکنانی که پس از جدایی مسی اهمیتشان بیش از پیش برای بارسلونا پررنگ شده است و یکی از راههای اصلی بارسلونا برای بازیسازی هستند، در دو سمت خط دفاع به میدان رفتند. در خط هافبک نیز بوسکتس به عنوان محور تکگانه تیم کار را آغاز کرد و جلوتر از او، فرنکی دییونگ و پدری به میدان رفتند. در خط حمله نیز ممفیس دیپای که پس از جدایی لیونل مسی به مهرهی موثر بارسا در زمان حمله تبدیل شده، در کنار گریزمان و بریتیویت قرار گرفته بود.
ترکیب بارسلونا
در طرف دیگر میدان نیز اتلتیک تنها با یک تغییر نسبت به بازی الچه پا به میدان میگذاشت. آگریزابالا، دروازهبان جوان این تیم که به دلیل استراحت اونای سیمون فرصت بازی در لالیگا را پیدا کرده بود، در درون دروازه اتلتیک ایستاد. بالنزیاگا در پست دفاع چپ در پست دفاع چپ به میدان رفته بود و لکو نیز که به دلیل مصدومیت دیمارکوس به او میدان داده شده بود، در پست دفاع راست توپ میزد. مارتینز و ویویان نیز دو دفاع وسط اتلتیک بودند. در خط هافبک نیز مونیایین و برنگر هافبکهای کناری تیم میزبان بودند و ونسدور و دنی گارسیا وظیفهی کنترل وسط زمین تیم ایالت باسک را بر عهده داشتند. ایناکی ویلیامز نیز در کنار اویهان سانست دو مهاجم نوک بیلبائو بودند. بهنظر میآید این تیم که پس از حضور مارسلینو در اواسط فصل گذشته با ۲-۴-۴ خطی خود نتایج خوبی ثبت کرد و حتی توانست به فینال جام حذفی اسپانیا برسد، در شروع این فصل نیز با آرایش گذشته به میدان رود.
ترکیب اتلتیک
حضور دروازهبانانی متبحر در بازی با پا در بارسلونا به یک سنت تبدیل شده و حتی بعضاً بازیکنانی در آن پست برای بارسلونا به میدان رفتهاند که توانایی مهار توپ بالایی نداشتند. اما به این دلیلِ مهم که کار تیم را برای بازی از عقب زمین راحت میکردند، فرصت بازی پیدا میکردند. اما با مصدومیت ترشتگن، فرصت به نتو رسید که در کار با توپ بازیکن محدودی به حساب میآید و همین مسئله اولین مشکل بارسلونا در بازی برابر اتلتیک بود. هر گاه نتو صاحب توپ میشد، یکی از دو مهاجم اتلتیک به سمت او حرکت میکردند و او مجبور به ارسال پاسهای بلندی میشد که حتی در صورت رسیدن به مقصد، کنترل آن برای دیگر بازیکنان راحت نبود و توپ معمولاً لو میرفت. در حقیقت بارسلونا به محض تلاش برای بازیسازی از عقب زمین با فشار شدید بازیکنان رقیب مواجه میشد و بازیکنان این تیم به سختی موفق میشدند راه خروجی برای خود پیدا کنند.
اتلتیک هنگام پرس بارسلونا در یکسوم دفاعی این تیم از ۲-۴-۴ خطی به ۲-۴-۴ لوزی تغییر شکل میداد تا دو مهاجم این تیم فرصتی برای پرس کردن مدافعان میانی بارسلونا و دروازهبان این تیم داشته باشند و راس بالایی لوزی نیز بوسکتس را مهار کند. دو راس کناری نیز هافبکهای شماره هشت بارسلونا یعنی دییونگ و پدری را پوشش میدادند و در صورت رسیدن توپ به فولبکهای بارسلونا به همراه مهاجمین تیمشان تلاش میکردند تا آنها را در گوشه زمین نگه دارند و توپ را پس بگیرند. آخرین بازیکن حاضر در لوزی نیز تلاش میکرد فضای پشت سر این بازیکنان را کنترل کنند و بارسلونا نمیتوانست از پرس رقیب خارج شود.
۴-۴-۲ لوزی اتلتیک هنگام پرس بارسلونا
بارسلونا تا پایان نیمه اول به سختی توانست پرس اتلتیک را دور بزند و اکثر تلاشها برای خروج از فشار این تیم ناکام بود. در نیمهی دوم رونالد کومان برای حل این مشکل بزرگ دست به تغییر زد و بوسکتس در هنگام پرس نیز میان دو مدافع قرار میگرفت تا بارسلونا راحتتر موفق شود پرس رقیب را بشکند. دیگر اتفاقی که در پی این تغییر رخ داد، حضور دییونگ در خط اول هافبک بارسلونا بود؛ جایی که دقیقاً مقابل مدافعین وسط قرار میگرفت، او با استفاده از توانایی پرسگریزی خود موفق میشد یار مقابل خود را دریبل بزند و با توانایی حمل توپ بالای خود روند بازیسازی را بارسلونا پیش ببرد. او در این دیدار بیشتر از هر بازیکن حاضر در زمین حمل توپ به سمت دروازهی رقیب (progressive distance) داشت.
علاوه بر ضعف بازی با پای دروازهبان، ضعف مدافعین کناری بارسا در بازیسازی هم علت دیگری بود که کومان مجبور شد دست به چنین تغییری بزند. جوردی آلبا و سرجینیو دست بر خلاف تاثیرگذاری خود در یکسوم پایانی زمین، ضعفهای شدیدی هنگام بازی تحت فشار دارند و به سختی توپ را از زیر فشار خارج میکنند؛ مسئلهای که به مشکلات بارسا برای خروج از فشار رقیب میافزاید.
در کنار این ضعفها، به نظر میرسد بارسلونا برای بازیسازی از عقب زمین نیازمند یک بازیکن چپپا در میان مدافعین خود است؛ مینگزا، پیکه و گارسیا با تمام تواناییهای خود هنگام بازی با پا، وقتی در سمت چپ دفاع قرار میگیرند سرعت پایینی دارند و زمان زیادی نسبت به یک مدافع چپپا برای پاس دادن تلف میکنند. به شکل ذاتی یک مدافع چپپا در آن سمت زمین فضای آزاد بیشتری دارد و سختتر تحت فشار قرار میگیرد، چرا که میتواند توپ را به راحتتری با یک پا، کنترل و ارسال کند. پیکه با وجود افت در سالیان اخیر هنوز بازی با پای خوبی دارد، اما او در سمت چپ احساس راحتی نمیکرد و بارها تحت فشار مکثهای بیهودهای داشت که فرصت را از تیم میگرفت. در حال حاضر بارسلونا لنگله را به عنوان مدافع چپپا در ترکیب خود دارد، اما همچنان ضعف یک مدافع چپپای باکیفیت را در تیم خود حس میکند و بهنظر میرسد شاید تنها این دلیل فرصتی برای مدافع مستعد اشتباه بارسلونا فراهم شود.
ضعف جرارد پیکه (مدافع راستپا) در سمت چپ خط دفاعی
در هر دو نیمه، زمانی که بارسلونا موفق میشد با دور زدن پرس اتلتیک توپ را به یکسوم میانی برساند و خط دفاع فرصتی برای بالا آمدن پیدا میکرد، بوسکتس به میان دو دفاع وسط حاضر میشد و آنها تلاش میکردند عرض سه نفره مطمئنی ایجاد کنند. پس از انتقال موفقیتآمیز توپ به زمین حریف و خارج شدن ایناکی ویلیامز و سانست از جریان، بوسکتس به جای خود برمیگشت و در نقش محور تیم ظاهر میشد.
حضور بوسکتس در عرض سه نفرهی خط دفاعی
برنامهی اصلی بارسلونا در طول نود دقیقه استفاده از سانترها و پاسهای سرجینیو دست، جوردی آلبا و دیپای بود؛ بازیکنانی که در اثر اورلود و تجمع دیگر بازیکنان در سمت مخالف یا مرکز زمین، فضای خالی و خوبی در کانال کناری پیدا میکردند. آنها فرصت این را داشتند تا از طریق ارسال توپ به محوطهی جریمه رقیب برای بارسلونا فرصتسازی کنند. اما به دلیل شلوغی محوطهی جریمه و کمبود بازیکن فرارکننده به سمت محوطه، بارسلونا نتوانست به اندازهی کافی در خلق موقعیت توانمند ظاهر شود.
مشکلِ نداشتن تعداد بازیکن کافی در محوطهی جریمه در بارسلونا تبدیل به یک مشکل کهنه شده است. در این تیم، تعداد بازیکنان متبحر در کار با توپ (ball-dominant) مانند دیپای، گریزمان و کوتینیو بیشتر از تعداد بازیکنان دوندهای است که توانایی انجام فرار به پشت دفاع رقیب و اضافه شدن به محوطهی جریمه را دارند. در فصل گذشته، کومان تلاش کرد تا دییونگ را به هافبکی با چنین ویژگیهایی تبدیل کند و این بازیکن توانست وظایفش را به خوبی انجام دهد، اما بهنظر میرسد در فصل جدید بارسلونا با این چالش در هنگام ساخت موقعیت روبهرو است و باید فکری به حال آن کند. در این بازی نیز هر گاه بارسلونا توپ را به کنارهها یا نیمفضا میبرد، تعداد بازیکنان حاضر در محوطهی جریمه کم بود و این مسئله باعث شده بود بازیکنان اتلتیک بتوانند تجمع خود را حفظ کنند.
تعداد کم بازیکنان بارسلونا در محوطهی جریمه اتلتیک
بارسلونا در این دیدار ترجیح داد به جای پرس کردن رقیب از بالای زمین، بلاک دفاعی خود را در میانهی زمین قرار دهد. اما این کار دقیقاً همان مسئلهای بود که اتلتیک به آن علاقه داشت. بازی اتلتیک از زمان حضور مارسلینو طولیتر از قبل شده است و بیشتر تلاش بازیکنان بر این است که تلاش کنند توپ را با چند پاس متوالی و سریع به محوطهی جریمه حریف برسانند و از آن استفاده کنند. از ابتدای بازی مشخص بود این روش دفاعی بارسلونا کارساز نخواهد بود و به دلیل کندی اریک گارسیا و ضعف او در دوئلهای یک در مقابل یک و قدرت فیزیکی بالای ایناکی ویلیامز این بازیکن میتواند ساختار دفاعی بارسلونا مختل کند. در این دو بازی مشخص شده است که میان سطح بازی بدون توپ و با توپ اریک گارسیا و پیکه تفاوت زیادی وجود دارد و این دو بازیکن نمیتوانند وظایف دفاعی خود را انجام دهند. هر دو بازیکنانی کند هستند و در مورد اریک گارسیا او در دوئلهای هوایی نیز مدافعی ضعیف است. بعد از مصدومیت پیکه در این دیدار، آرائوخو به میدان آمد. مدافع جوانی که اگرچه مستعد مصدومیت است و توانایی بازی با پای محدودی دارد، اما در هوا عملکرد مطلوبی از خود به جا گذاشته و سریعترین مدافع ترکیب بارسلونا است.
بارسلونا در دیداری که ساختار دفاعی مطمئنی نداشت، مقابل اتلتیک به تساوی دست پیدا کرد. آنها که به تازگی وارد دوران پسامسی شدهاند، هنوز ترکیبی پر از بازیکنان مستعد دارند، اما باید راهکارهای مناسبی جهت شکل دادن ساختار تیمی خود در زمان حمله پیدا کنند؛ راهکاری که تاکنون رونالد کومان و کادر فنیاش از پیدا کردن آن ناتوان بودهاند. همچنین حالا که دیگر لیونل مسی در این تیم به میدان نمیرود این فرصت برای کومان وجود دارد که تیمی با ساختار دفاعی منسجمتر بسازد و تلاش کند تا بارسلونا با شدت بیشتری پرس خود را انجام دهد و به یکی از اصول بازی خود پایبند باشد. باید منتظر ماند و دید که آیا کومان میتواند از پس این چالش بزرگ سربلند بیرون بیاید یا یک شکست در کارنامهی او نوشته خواهد شد.
2 پاسخ
عالی بود. اگر میشه آنالیز ختافه و بارسا هم بگذارید با تشکر
دمت گرم عض ج 🙂