تراژدی روبرت انکه

فوتبالیست حرفه‌ای شدن رویای بسیاری از کودکان و فوتبالیست حرفه‌ای نشدن حسرت بسیاری از بزرگسالان است. برای کسی که عاشق فوتبال است، زندگی روی چمن و داخل رختکن، حرکت پاندولی سرخوشانه میان جلسات تمرین و روز مسابقه، هیجان، فریاد، هیاهوی تماشاگران… خودِ خودِ زندگی در بهشت است. اگر از میلیون‌ها انسانی که در راه رسیدن به این بهشت موعود ناکام‌ مانده‌اند درباره «بحران افسردگی فوتبالیست‌های حرفه‌ای» بپرسید احتمالا سری تکان داده و خواهند گفت: «خوشی زیر دلشان را زده». درست مشابه چیزی که ممکن است کسی که محتاج نان شب مانده در واکنش به افسردگی یک انسان ثروتمند بگوید. […]

فوتبالیست حرفه‌ای شدن رویای بسیاری از کودکان و فوتبالیست حرفه‌ای نشدن حسرت بسیاری از بزرگسالان است. برای کسی که عاشق فوتبال است، زندگی روی چمن و داخل رختکن، حرکت پاندولی سرخوشانه میان جلسات تمرین و روز مسابقه، هیجان، فریاد، هیاهوی تماشاگران… خودِ خودِ زندگی در بهشت است. اگر از میلیون‌ها انسانی که در راه رسیدن به این بهشت موعود ناکام‌ مانده‌اند درباره «بحران افسردگی فوتبالیست‌های حرفه‌ای» بپرسید احتمالا سری تکان داده و خواهند گفت: «خوشی زیر دلشان را زده». درست مشابه چیزی که ممکن است کسی که محتاج نان شب مانده در واکنش به افسردگی یک انسان ثروتمند بگوید. جالب اینجاست که افسردگی پس از پایان دوران فوتبال برای همه پذیرفته شده است اما در طور دوران حرفه‌ای؟ نه! کسی که خیل انبوه مشتاقان را در رقابت برای رسیدن به بهشت پشت‌سر گذاشته، حق ندارد افسرده باشد.

اما حقیقتِ افسردگی فراتر از این‌هاست. امروز دیگر می‌دانیم که افسردگی یک بیماری است و چنین دیدگاهی برای دادن یا ندادن «حق افسردگی» به دیگران، مثل این است که بگوییم تو ثروتمندی پس حق نداری میگرن یا زخم معده بگیری. برای فوتبالیست حرفه‌ای فشار افسردگی دوچندان نیز می‌شود. نه تنها به دلیل قضاوت دیگران بلکه به دلیل اینکه احتمالا هرگونه بیرون ریختن بحران و حرف زدن درباره آن و کمک خواستن، منجر در خطر افتادن زندگی حرفه‌ای خواهد شد. رقابت در دنیای فوتبال چنان پرفشار است که به محض نشان دادن کوچکترین نقطه ضعفی، بازیکنان زیادی پشت سر او صف کشیده‌اند تا از روی قامت خم شده او بپرند و او را برای همیشه به گودال فراموشی فرو برند.

تراژدی خودکشی روبرت انکه در سال 2009 یک نمونه تلخ از فرجام کارِ یک بازیکن فوتبال در کلنجار با افسردگی است.

دهم نوامبر ۲۰۰۹، روبرت انکه، امید اصلی یواخیم لو در دروازه آلمان، پیشانی دختر ده ماهه‌اش را می‌بوسد، از همسرش خداحافظی می‌کند، با ماشین حدود 8 ساعت در حومه امپده چرخ می‌زند و بعد با انداختن خودش جلوی قطار برمن به زندگی‌اش پایان می‌دهد. به گفته همسر روبرت، او سالها از افسردگی رنج ‌می‌برد. خود‌کشی او باعث شد که بازیکنان زیادی شروع به صحبت راجع به بیماری‌های روحی که با آن درگیر بودند کنند. چند سال قبل‌تر، رونالد رِنگ، خبرنگار و دوست صمیمی انکه، به روبرت پیشنهاد نوشتن بیوگرافی‌اش را می‌دهد. به گفته رونالد، این کتاب بیشتر نوشته‌خود روبرت است تا او؛ گویی روبرت بدینوسیله می‌خواسته تا از رنجی که سالها از این بیماری می‌برده اما جرات صحبت درباره ان را نداشته سخن بگوید. کتاب «یک زندگی کوتاه» علاوه بر فراز و فرودهای زندگی انکه حاوی مسایل عمیقی راجع به این بیماری و تاثیرات ورزش حرفه‌ای در تشدید آن است. باشگاه دانشجویان فوتبال با کسب اجازه رسمی از نویسنده و ناشر کتاب، بنا دارد این کتاب را ترجمه کرده و به صورت پاورقی فصل به فصل هر ۲ هفته یک بار در اختیار خوانندگان قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *