آتالانتای گاسپرینی تنها پنج دقیقه یا شاید بهتر باشد بگوییم یک قدم با نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا فاصله داشت که پاریسیها به بازی بازگشتند و رویای مردم برگامو را به کابوس بدل کردند. از روز بازی تا کنون کارشناسان دلایل بسیاری را برای این شکست برشمردهاند؛ از خستگی ناشی از فشار مسابقات سری آ، غیبت ایلیچیچ و کمبود تجربه گرفته تا کم بودن عمق ترکیب این تیم. روز بعد از مسابقه، تیم تحلیلی «توتال فوتبال» که اعتقاد داشت مهمترین دلیل حذف آتالانتا کم بودن عمق ترکیب و ضعف نیمکت تیم ایتالیایی بوده است، از طریق تحلیل دادههای مربوط به مدافعان موجود در لیگ برتر گزینههایی برای تقویت خط دفاع آتالانتا معرفی کرده است که بررسی این تحلیل خالی از لطف نیست. در واقع بررسی روش تحلیلی منجر به انتخاب گزینه برای نقل و انتقالات تیم، نکات جالبی در خود دارد.
وضعیت کنونی
پیش از وارد شدن به بحث تحلیل دادهها و انتخاب گزینههای مناسب برای تیم شهر برگامو بهتر است که نگاهی به ساختار دفاعی این تیم بیندازیم و ضعف این ساختار یا بازیکنان را بشناسیم. تیمی که با ۹۸ گل زده بهترین خط حمله سری آ را داشته، عملکردش در خط دفاعی با ۵۰ گل خورده چنگی به دل نمیزند و برای مثال این تیم حتی از فیورنتینای دهم جدولی بیشتر گل خورده است. عملکرد دفاعی آتالانتا به خصوص در مقابل تیمهایی که استراتژی تهاجمی شبیه به خودش داشتند ضعیفتر بوده است و به طور مشخص ضعف دفاع این تیم در زمان ترنزیشنهای دفاعی و پوشش فضاها و مهار بازیکنان حریف بیشتر مشخص میشود.
مثال عینی این نقصها را میتوان در تصاویر زیر که هر دو لحظاتی پس از ترنزیشن دفاعی هستند، دید. در تصویر شماره یک میبینیم که دو بازیکن پاریسنژرمن در فضای مناسب قرار دارند و مارک نشدهاند و در تصویر دوم پرس اگرسیو آتالانتا پس از از دست دادن توپ در فضا پشت سر بازیکنان پرسکننده برتری عددی ۴ به ۲ برای پاریسنژرمن به ارمغان آورده است. این اشتباهات مشخصا نتیجه دو عامل هستند: (۱) عدم توانایی در مارک کردن و اشتباهات فردی بازیکنان در پوشش فضا و بازیکن و (۲) نداشتن آگاهی مکانی بازیکنان در زمان پرس اگرسیو تیم.
آتالانتای گاسپرینی که با ترکیب سه دفاعه بازی میکند در ترکیب کلی خودش ۵ مدافع مرکزی دارد؛ ترکیبی که گاسپرینی تقریبا همواره برای شروع بازیها در آغاز فصل انتخاب میکرد تولوی، پالومینو و جیمسیتی بودند. بوسکو سوتالو دو یار ذخیره این تیم برای بازی در دفاع مرکزی محسوب میشدند. در نیم فصل و با اضافه شدن کالدارا این بازیکن به ذخیره شماره یک بدل شد، تا اینکه کمکم به ترکیب اصلی رسید و در پایان فصل در بیشتر بازیها مدافع میانی مرکزی ثابت آتالانتا شد.
هر سه بازیکن فیکس آتالانتا در این فصل از نظر نمرههای پس از بازی جزء بهترین بازیکنان تیم بودند، به خصوص پالومینو نشان داده که جای او با هیچ بازیکن دیگری پر نمیشود. او نه تنها به علت فیزیک بدنی خوب در درگیریهای یک در مقابل یک در برابر بهترین مهاجمان سری آ پیروز بوده، بلکه اکشنهای دفاعی بسیار خوبی با حرکاتی که تایمینگ صحیحی دارند، انجام داده است. البته تاثیر پالومینو تنها به فاز دفاعی محدود نمیشود. این مدافع در فاز حمله نیز مشارکت خوبی دارد و به خصوص در ضربات ایستگاهی گلهای بسیار مهمی را برای آتالانتا در این سالها به ثمر رسانده است.
دو بازیکن دیگر یعنی تولوی و جیمسیتی مسوولیت بیشتری در فاز اول بازیسازی دارند و عمده مسئولیت این کار به عهده آنها است که البته جایگزینهای این دو مدافع تفاوت سطح بسیار بالایی با این دو بازیکن دارند. علیرغم اینکه سوتالو، بازیکن جوان تیم، پتانسیلهایی از خودش در این زمینه نشان داده اما با توجه به کلیه مسائل و فاکتورها کالدارا و سوتالو گزینههای مطمئنی برای جایگزینی مدافعین آتالانتا نیستند. با توجه به نداشتن بازیکنان قابل اعتماد برای پست دفاع مرکزی اصلا بعید نیست که هدف آتالانتا در پنجره نقل و انتقالاتی پیش رو تقویت خط دفاعیاش باشد.
فیلتر کردن بازیکنان
تیم آنالیز «توتال فوتبال» بنا داشت تا از طریق تحلیل دادههای مربوط به مدافعان و فاکتورهایی که مد نظر داشت، به گزینههایی برسد که مطابق با ساختار دفاعی و فلسفه کلی گاسپرینی باشد.
ابتدا سعی بر این بود تا بازیکنان را بسته به مجموعهای از فیلترها محدود کنند. برای اینکه بازیکنی که انتخاب میشود تجربه بازی در سطح اول اروپا را داشته باشد، ابتدا بنا شد تا تنها مدافعان ۵ لیگ برتر اروپا مد نظر قرار گیرند. سپس برای محدودتر کردن گزینهها این محدودیت را در نظر گرفتند که بازیکن مورد نظر باید حداقل ۱۵۰۰ دقیقه در این فصل بازی کرده باشد تا در جریان مسابقه هم عملکردش بررسی شود. از طرف دیگر، باید انتخابی صورت گیرد تا با شرایط مالی و بودجه آتالانتا برای فصل نقل و انتقالات همخوانی داشته باشد. با توجه به این که گرانترین بازیکن آتالانتا موریل با ۲۰ میلیون یورو بوده است، بازیکنانی که قیمت بالای ۲۵ میلیون یورو داشتند از لیست حذف شدند. در پایان هم برای اینکه بازیکن مورد نظر چندین فصل بتواند برای تیم بازی کند محدوده سنی بین ۲۰ تا ۲۸ سال را برای بازیکنان انتخاب کرده و از همین طریق گزینههای موجود را با توجه به فرهنگ و وضعیت مالی باشگاه همخوانی پیدا کردند. حال میماند همخوانی با فلسفه تاکتیکی و تشکیل هارمونی با سایر مدافعین تیم که در ادامه به آن میپردازیم.
پارامتر اول؛ دوئلهای هوایی – دوئلهای زمینی
در اولین گام تیم آنالیز توتال فوتبال از دادههای آماری که در اختیار داشت، برای هر مدافع درصد پیروزی در دوئلهای هوایی و درصد پیروزی در دوئلهای دفاعی را به دست آورد و هر بازیکن را به صورت یک نقطه در یک محور مختصات دو بعدی مشخص کرد. تصویر این نمودار را میتوانید در زیر ببینید (نمودار۱). خطهای مشکی افقی و عمودیای که در نمودار میبینید میانگین هر مولفه را نشان میدهد.
محور افقی درصد پیروزی در دوئلهای دفاعی و محور عمودی درصد پیروزی در دوئلهای هوایی را نشان میدهد.
همانطور که در نمودار شماره ۱ مشاهده میکنید، بازیکنان بسیار کمی هستند که از فیلترهای ابتدایی عبور کرده و در هر دو پارامتر این نمودار کیفیت بسیار بالایی داشته باشند. اینجا است که باید بین این پارامترها انتخاب کنیم که کدام یک مهمتر است. در تیم آتالانتا، پالومینو و جیمسیتی در نبردهای هوایی آمار بسیار خوبی دارند و هم در دفاع و هم در حمله – در این فصل – بسیار موثر ظاهر شدهاند. بنابراین اولویت در زمان خرید بازیکن این است که بتوانیم مهارت جدیدی به تیم اضافه کنیم. در واقع اگر مهارت هوایی نزدیک به میانگین هم باشد قابل قبول است و ما سعی میکنیم پیروزی در دوئلهای دفاعی را به حداکثر برسانیم. این ویژگی برای تصاحب توپ یا تخریب بازی حریف در فاز دفاع به شدت نیاز است و یکی از فاکتورهایی است که در تیم آتالانتا ضعیف است و میتوان با خرید بازیکن آن را ارتقا داد.
برای مثال، میتوان دید که از روی نمودار یکی از بهترین بازیکنها برای اضافه شدن به تیم جوزف آیدو از سلتاویگو است. البته آیدو ریسکیترین گزینه موجود است و با توجه به این که درصد پیروزی دوئلهای هواییاش نزدیک به ۵۴ است ممکن است روی هوا آسیبپذیر باشد، هر چند که در دوئلهای یک در مقابل یک با احتمال ۷۸ درصد برنده باشد. میتوان با توازن برقرار کردن بین هر دو فاکتور به گزینههای دیگر رسید. یکی از گزینههای قابل اعتماد دیگر محمد سالیسو است، بازیکن ۲۱ ساله غنایی ساوتهمپتون که ۶۲ درصد پیروزی در دوئلهای هوایی دارد و ۷۶ درصد پیروزی در دوئلهای یک در مقابل یک.
پارامتر دوم؛ پاس رو به عقب – توپگیری با تکیه بر جایگیری
تیم آنالیز توتال فوتبال در گام بعد از دادههای موجود میانگین پاسهای رو به عقب در ۹۰ دقیقه و میانگین بازپسگیری توپ با تکیه بر جایگیری (Possession adjusted interception) در ۹۰ دقیقه را محاسبه کردند. سپس همچون گام قبل نموداری رسم کردند که هر بعد آن را یکی از این پارامترها تشکیل داده است. محور افقی میزان بازپسگیری توپ در ۹۰ دقیقه و محور عمودی را میانگین پاس رو به عقب در هر ۹۰ دقیقه تشکیل میدهد. با توجه به دیتاهای به دست آمده برای هر بازیکن میتوان هر کدام را به صورت یک نقطه در این محور مختصات نشان داد. تصویر این نمودار را میتوانید در زیر ببینید (نمودار ۲) و همانند نمودار قبل خطوط سیاه نشاندهنده میانگین هر پارامتر است.
میزان پاس رو به عقب فاکتور بسیار مهمی است که برای مدافعین کمتر به آن توجه میشود. این فاکتور به شدت شکل بازیسازی تیم خودی را تحت تاثیر میگذارد و همچنین شکل پرس حریف را نیز مشخص کرده و تغییر میدهد. از طرف دیگر، نشاندهنده یک مساله مهم است و آن هم نحوه انتخاب بازیکن تحت فشار است. این فاکتور نشان میدهد که آیا میتوان روی این بازیکن برای بازیسازی حساب کرد یا نه. آیا بازیکن به پیش بردن توپ در زمین کمک میکند یا به محض فشار ترجیح میدهد گزینه ایمنتر برای خودش یعنی پاس به عقب را انتخاب کند.
به دلیل ساختار بازی آتالانتا در فاز بازیسازی پاس به عقب دادن چندان مطلوب نیست، چرا که راه عبور از پرس استفاده از همان عرض سهنفره دفاعی و تشکیل مثلثها و لوزی با کمک بازیکن محور دوگانه تیم و یا وینگبکها است. پاس به عقب باعث میشود که فشار موج اول پرس حریف روی عرض سه نفره بیشتر شود و این عرض به همراه خط پشتیبان یعنی هافبکها برای ایجاد پاس امن برای دروازهبان به او نزدیک شوند و همین مساله میتواند فاصله بین خطوط را از حالت استاندارد خارج کند و یا دروازهبان مجبور به بازی بلند شود که اساسا انتخاب گاسپرینی برای شروع بازیسازی نیست. پس بازیکنی برای آتالانتا مطلوبتر است که میزان پاس به عقب کمتری داشته و البته از توانایی پخش توپ خوبی بهرهمند باشد.
از طرف دیگر، وقتی به سراغ فاکتور بعدی یعنی توپگیریِ مبتنی بر جایگیری میرسیم، بدیهی است که هر چه این مقدار بیشتر باشد، بازیکن برای تیم موثرتر است. بزرگتر بودن این پارامتر نشاندهنده این است که بازیکن حمایت بیشتری از بازیکنان کناریاش انجام میدهد و برای گرفتن توپ وارد چالش با بازیکن حریف میشود.
حالا شاید این سوال پیش بیاید که به چه دلیل این دو فاکتور را با هم بررسی کردند و این دو فاکتور چه ربطی به یکدیگر دارند. در پاسخ به این سوال باید گفت مهمترین دلیل بررسیِ همزمانِ این دو پارامتر سبک فوتبال گاسپرینی است. گاسپرینی فوتبال خود را بر اساس انتقال سریع با استفاده از کانالهای طولی بنا کرده است و در این نوع بازی اساسا ترنزیشنها بسیار حائز اهمیت میشوند. ریسک بالا زمینه موفقیت است و اگر قرار باشد بازیکن پس از بازپسگیری توپ در مقابل پرس حریف انتخابش در اکثر اوقات پاس رو به عقب باشد، فرصت طراحی حملههای سریع از تیم گرفته میشود.
با توجه به توضیحات بالا مشخص میشود که اگر در نمودار شماره ۲ خطوط میانگین را به عنوان محور مختصات در نظر بگیریم برای یافتن بازیکن مد نظر باید سراغ ربع چهارم دستگاه مختصات برویم. با همین روش میبینیم که بهترین گزینه گلیسون برمر مدافع ۲۳ ساله و برزیلی تورینو است. البته با فاصله کمی نسبت به برمر، کورتنی هاوس مدافع ۲۵ ساله و انگلیسی استونویلا نیز میتواند گزینه مناسبی باشد. البته که برای این انتخاب بازیکن در این مرحله دادههای مراحل قبل هم میتواند کمک کند. مثلا میتوان دید گرچه برمر با میانگین ۱۰.۳ توپگیری و ۲.۵ پاس رو به عقب از این نظر بازیکن خوبی به نظر میرسد، اما در زمینه دوئلهای هوایی و یک در مقابل یک نسبت به کورتنی هاوس عملکرد ضعیفتری دارد. از نظر توپگیری اما هر دوی این بازیکنان قابل اتکا هستند.
همچنین میتوان دید که آیدو که در پارامترهای قبل به شدت خوب عمل کرده بود، در این پارامترها عملکردی نزدیک به میانگین دارد و سالیسو نیز چنین وضعیتی دارد.
پارامتر سوم؛ میانگین پاس رو به جلو در ۹۰ دقیقه – دقت پاس
در این مرحله نیز باز هم به سبک مراحل پیشین دو پارامتر انتخاب شده و دقیقا به همان روش قبل و با همان وضعیت بازیکنان را روی یک دستگاه مختصات به صورت نقطه مشخص میشوند. دو پارامتر این مرحله دقت پاس (محور افقی) و میانگین پاس رو به جلو در ۹۰ دقیقه (محور عمودی) هستند. این نمودار را میتوانید در تصویر زیر ببینید.
نیاز به توضیح ندارد که با توجه به توضیحات بخش قبل، بدیهی است که باید در ربع اول به دنبال بازیکن مورد نظر بگردیم. هر چه پاس رو به جلو بیشتر و طبیعتا هر چه دقت پاس بیشتر باشد، بازیکن از مهارت و شرایط مطلوبتری برخوردار است.
با توجه به نمودار ۳ میتوان دید که بر مبنای این پارامترها یکی از بهترین گزینهها جیسون دینایر مدافع ۲۵ ساله و بلژیکی المپیک لیون است که درخشش او را در دیدار لیون مقابل منچستر سیتی دیدیم. دینایر با میانگین ۲۰ پاس رو به جلو و ۹۵.۵ درصد دقت پاس از شرایط خوبی برخوردار است.
دیگر گزینهای که بر مبنای این پارامترها میتواند مورد توجه قرار گیرد المامی توره بازیکن ۲۴ ساله و اهل مالی تیم آینتراخت فرانکفورت است که با ۲۵ پاس رو به جلو ۹۵ درصد دقت پاس از این نظر یکی از بهترین بازیکنان است.
نتیجهگیری
یکی از مهمترین نتایجی که میتوان از این نوشته و آنالیز دادهای که سایت توتال فوتبال انجام داده است، گرفت این است که به سادگی و با تبدیل و تحلیل دادههای آماریای که در اختیار تمامی تیمها و کادرهای فنی قرار دارد و با مشخص کردن هدف از خرید جدید و معیارهای تصمیمگیری، میتوان از خرید شتابزده و احساسی جلوگیری کرد. نکته مثبت خرید از طریق آنالیز دادههای آماری این است که شما در بازیکنان دقیقا به دنبال آن مزیتی میروید که قصد اضافه کردن به تیم را دارید و شایستهترین بازیکن از آن نظر را جذب میکنید.
برای مثال در این تحلیل اگر آتالانتا به دنبال یک مدافع استاپر و توپگیر باشد جوزف آیدو، کورتنی هاوس و محمد سالیسو گزینههای مناسبی هستند و در صورتی که میخواهد مدافعی جذب کند که در بازیسازی نقش فعال و موثر داشته باشد، جیسون دینایر، المامی توره و برمر گزینههای خوبی محسوب میشوند.
توضیح: این مقاله توسط نوید خرمخرشید، نویسندهی بخش آنالیز باشگاه دانشجویان فوتبال، و بر اساس مطلبی که در سایت توتال فوتبال منتشر شده، ترجمه، تلخیص و بسط داده شده است. دادههای آماری و تصاویر نیز از همین مطلب برداشت شدهاند.