شاید اگر چهار ماه پیش در مرحله یکهشتم نهایی پاریس و آتالانتا قرار بود به مصاف هم بروند، حداقل خارج از ایتالیا کسی حسابی روی برد آتالانتا نمیکرد. اما هر چقدر از فصل گذشت، با صعود عجیب و غریب به دور حذفی لیگ قهرمانان، پیروزی قاطع برابر والنسیا در دور یکهشتم و خصوصا عملکرد قابل تحسین تیم در کالچو پس از بازگشایی لیگها، حالا دیگر کسی آتالانتا را دست کم نمیگیرد. البته همچنان گمانهزنی عمومی بر این است که علیرغم شایستگی آتالانتا نهایتا این پاریس خواهد بود که به نیمهنهایی خواهد رسید. ضرایب بنگاههای شرطبندی هم فعلا از این نظریه حمایت میکنند. اما این بازی چه به لحاظ تاکتیکی و چه از نظر حساسیت برای هر دو تیم به شکلی است که پیشبینی آن به این راحتی ممکن نیست. شاید اگر تیم دیگری به جز آتالانتا بود که با این بودجه و بضاعت به این مرحله رسیده بود، به همین حضور در میان هشت تیم برتر قانع میشد، اما این تیم نشان داده که برایش تفاوتی ندارد و در هر بازی برای پیروزی به میدان میرود. به جز سه دیدار نخست لیگ قهرمانان که آتالانتا زمان لازم داشت تا با جو مسابقات آشنا شود و از حالت منکوب شده بیرون بیاید، پس از آن در تمام دیدارها، حتی در برابر سیتی پر مهره، این تیم موفق شد تاکتیکهای خود را اجرا کند و با روشهای تمرین شده و مرسوم خودش به حریف ضربه بزند. این نکته مهمی است. این یعنی آتالانتا حتی در مقابل قویترین رقبا نیز بازی «واکنشی» ارائه نخواهد داد. برای توماس توخل نیز اهمیت این بازی بسیار زیاد است. توخل که به عنوان یک پدیده مربیگری از دورتموند به پاریس آمد، فصل گذشته ناباورانه در مرحله حذفی مقابل یونایتد حذف شد، در حالی که در بازی رفت در اولدترافورد به راحتی و با نتیجه دو بر صفر پیروز شده بود. توخل قرار بود پاریسِ پر مهره را به جایگاه و اعتماد به نفسی برساند که با امری پیدا نکرده بود. یعنی تغییری در تیم ایجاد کند که دیگر به راحتی پیروزی چهار بر صفر بازی رفت را در بازی برگشت به باد ندهد، اما تکرار الگوی مشابه در لیگ قهرمانان، حتی آینده توخل را در این باشگاه در ابهام قرار داد. ابهامی که تا امروز نیز وجود دارد و به نظر بسیاری اگر پاریس برابر آتالانتا شکست بخورد، این پایان کار توخل در این باشگاه خواهد بود و از حالا زمزمههایی درباره استخدام ماسیمیلیانو الگری به عنوان جانشین او به گوش میرسد.
ترکیب و سیستم بازی؛ پاریسن ژرمن
تیم توماس توخل در این فصل طولانی سیستمهای زیادی را امتحان کرده است. تفاوت سطح این تیم با بسیاری از تیمهای لیگِ فرانسه، باعث میشود که برخی بازیها به میدانی برای آزمون و خطای کم هزینه برای توخل تبدیل شود. علاوه بر این او از مکتب مربیگریِ هلموت گروس میآید که در آن، سیستم صرفا ابزاری جهت پیاده کردن فلسفه مربی است و در هر لحظه میتواند فراخور نیاز تغییر کند. خصوصا با توجه به در اختیار داشتن مهرههایی با قابلیتهای متنوع در خطوط مختلف، توخل مشکلی برای اجرای سیستمهای گوناگون در تیم نداشته است. پاریس فصل را با دو سیستم 3-3-4 و ۱-۳-۲-۴ -که سیستم اصلی تیم در فصل گذشته نیز بود- شروع کرد. پس از چند هفته اول سرانجام سیستم ۳-۳-۴ دست بالا را گرفت، با خط هافبک سه نفره متشکل از مارکینیوش، وراتی و گویه ، و در حالی که نیمار مصدوم بود، دیماریا، سارابیا و امباپه وینگرهای تیم بودند. کاوانی و ایکاردی هم به تناوب در نوک حمله بازی میکردند. پاریسن ژرمن دور گروهی مسابقات را با همین ترکیب، با قدرت به پایان برد. از جمله در پیروزی به یاد ماندنی سه بر صفر برابر رئال مادرید. در ادامه فصل اما با بازگشت نیمار، توخل ترکیب دیگری را نیز به طور متناوب استفاده کرد. سیستم 2-2-2-4 با دو مهاجم نوک و دو وینگر عریض پشت سر آنها و یک محور دوگانه جلوی خط دفاعی. در این حالت معمولا از بین وراتی، گویه و پاردس دو نفر در محور دوگانه به کار گرفته میشدند و مارکینیوش بیشتر در خط دفاعی به عنوان گزینه در کنار کیمپمبه و تیاگو سیلوا حضور داشت. در بازی رفت مرحله یکهشتم نهایی مقابل دورتموند، توخل از هیچ یک از این دو سیستم اصلی تیمش استفاده نکرد و در عوض با ترکیبِ جدیدِ سه دفاعه وارد وستفالن شد. احتمالا برای این که با خط هافبک سه نفره در مقابل سیستم 3-4-3 دورتموند عرض خط میانی را واگذار نکند. این دیدار به یکی از معدود شکستهای پاریس در این فصل انجامید. اما در دیدار برگشت، در حالی که بسیاری توقع صعود دورتموند را داشتند، توخل با بازگرداندنِ سیستم 2-2-2-4 به تیم ورق را برگرداند و در بازیای که به لحاظ تاکتیکی چشم نواز بود، موفق شد برتری خود را به دورتموند دیکته کند.
در بازی رفت در برابر دورتموند، توخل ترکیب تیمش را تغییر داد تا شبیه چیدمان لوسیان فاوره شود. تغییری که جواب مناسبی نداد.
در آن دیدار کاوانی و سارابیا به عنوان مهاجم به میدان رفتند و دیماریا و نیمار به عنوان دو وینگر عریض جلوی پاردس و گویه بازی کردند. در حالی که لیگ فرانسه به دلیل ویروس کووید نیمه تمام رها شد، آخرین بازیهای رسمی این تیم، فینال جام حذفی و فینال لیگکاپ مقابل سنتاتین و لیون بود. در اولی توخل از همان سیستم 2-2-2-4 استفاده کرد. با امباپه در خط حمله کنار ایکاردی، به جای کاوانی که حالا از تیم جدا شده است. اما در بازی برابر لیون تیم به ترکیب 3-3-4 برگشت و یک دلیل مهم آن مصدومیت امباپه در فینال جام حذفی بود. در واقع پاسخ این این سوال که باید منتظر کدام چیدمان باشیم، بستگی زیادی به بازیکنان در دسترس توخل دارد. کاوانی که به همراه مونیر از تیم جدا شده و دیگر در دسترس نیست، اما رسیدن یا نرسیدن امباپه نکته کلیدی است. تا چند روز پیش تقریبا تردیدی وجود نداشت که او نخواهد رسید، اما قرار گرفتنش در لیست و خبرهایی مبنی بر تمرین کردنش با تیم در روز گذشته امیدهای پاریس را برای آماده شدنش تا روز بازی افزایش داده، گرچه همچنان به نظر نمیرسد توخل روی فیکس بازی دادن او ریسک کند. از سوی دیگر دیماریا نیز به دلیل محرومیت غایب است و وراتی هم مانند امباپه به احتمال زیاد نخواهد رسید. با توجه به شباهت سیستم بازی و چیدمان آتالانتا به دورتموند، قاعده این است که توخل به همان دلیلی که از 3-3-4 بازی کردن جلوی دورتموند پرهیز داشت، مقابل آتالانتا نیز از سلاح مخفی خود یعنی 2-2-2-4 استفاده کند، اما با توجه به نداشتن کاوانی، محرومیت دیماریا و نرسیدن احتمالی امباپه اجرای این سیستم بسیار دشوار خواهد شد. در صورتی که توخل سیستم 2-2-2-4 یا در حالت دیگر ۲-۴-۴ با دو مهاجم را اجرا کند (این دو مهاجم سارابیا و ایکاردی خواهند بود) مانند آنچه برابر دورتموند در بازی برگشت دیدیم، در هر لحظه از بازی با اضافه شدن یکی از مدافعین کناری، این تیم یک خط حمله 5 نفره تشکیل خواهد داد. حضور دو هافبک میانی در پشت این خط برای حمایت از حمله، سیستم صلبی را چه به لحاظ خطرآفرینی و چه به لحاظ پوشش ضدحمله ایجاد خواهد کرد. در این سیستم 5-2-3 هجومی انتقال توپ به سرعت از مرکز زمین به کنارهها انجام میگیرد و وظیفه حمل توپ به جلو را وینگرهای کناری به عهده دارند. اما اگر تیم با سیستم 3-3-4 به میدان برود، شرایط متفاوت خواهد بود و حمل توپ به بالا توسط سه هافبک میانی انجام خواهد شد و هدف وینگرها رسیدن به فضای پشت فولبکهای حریف برای استفاده از پاسهای طولی و رساندن توپ به دروازه خواهد بود. در صورتی که پاریس با سه هافبک به میدان برود، با توجه به نرسیدن وراتی، احتمالا گویه و مارکینیوش فیکس خواهند بود و بین پاردس و هررا نیز یکی بازی خواهد کرد.
علیرغم این مصدومیتها، خبر خوب در اردوی پاریس این است که نیمار نه تنها مصدوم نیست، بلکه در فرم بسیار خوبی به سر میبرد. نیمار نشان داده که با وجود تمام حواشی که پیرامون او است در صورتی که آماده باشد و تمرکز لازم را داشته باشد، همان بازیکنی است که تفاوتها را در لحظات حساس رقم میزند. خصوصا اگر امباپه در میدان حاضر نباشد، بار سنگینتری روی دوش او خواهد بود و نیمار کانون موقعیتسازی تیم در خط حمله خواهد شد. چیزی که اتفاقا خود او دوست دارد و از آن لذت خواهد برد!
ترکیب و سیستم بازی؛ آتالانتا
هرچقدر حدس زدن ترکیب پاریس با توجه به ابهامات درباره بازیکنان دشوار است، در مقابل ترکیب آتالانتا به جز یکی دو پست، تقریبا از پیش روشن است. آتالانتا نیز دروازهبان اصلی خود گولینی که در هفتههای اخیر فوقالعاده ظاهر شده بود را به دلیل مصدومیت به همراه ندارد و به جای او اسپورتیلو درون دروازه خواهد ایستاد. اما از آن مهمتر غیبت مرموز یکی از بهترین بازیکنان این تیم قبل از تعطیلی لیگ یعنی ایلیچیچ است که به چشم میآید. سرانجام مشخص شد که دلیل حضور کمرنگ ایلیچیچ در ترکیب آتالانتا ضربه روحی ناشی از مشکلات شخصی است. بسیار باعث تاسف است که این فصل که میتوانست بهترین فصل دوران فوتبال او باشد، این چنین برایش نیمه تمام ماند. اما گاسپرینی، با تغییرات جزیی در شیوه بازی و چیدمان تیم، موفق شد غیبت ایلیچیچ را طوری جبران کند که حداقل در لیگ ایتالیا نبودنش زیاد به چشم نیاید. تا پیش از آن همان طور که قبلا در بخش آنالیز باشگاه دانشجویان فوتبال به تفصیل شرح دادیم، گاسپرینی از ترکیب 2-1-4-3 استفاده میکرد، با حضور گومز پشت سر ایلیچیچ و دووان زاپاتا. اما در مقطعی از فصل که زاپاتا مصدوم شده بود، گاسپرینی ترکیب را به 1-2-4-3 تغییر داد و گومز به همراه مالینوفسکی یا پاسالیچ پشت سر ایلیچیچ بازی میکردند. اینجا نیز با در دسترس نبودن ایلیچیچ، گاسپرینی دوباره به همان حربه روی آورد و در بازیهایی که او حضور نداشته سیستم تیم را به یک مهاجم نوک (زاپاتا) با دو بازیکن پشت سر او (گومز + مالینوفسکی یا پاسالیچ) تغییر داد. به نظر میرسد تیم آتالانتا به خوبی قادر است هر دو ورژن چیدمان تیم در خط حمله را بدون مشکل خاصی اجرا کند. اگر اتفاق خاصی نیفتد در مرکز خط هافبک آتالانتا فرولر و دِرون بازی خواهند کرد و هاتبور و گوسنس وینگبکهای اصلی تیم خواهند بود. کاستانیه آمادگی دارد تا در صورت نیاز جای یکی از وینگبکها را بگیرد. لوییس موریل نیز در بازیهای اخیر تیم آماده نشان داده و گزینه مناسبی برای جایگزینی زاپاتا است. با توجه به مصدومیت پالومینو که رسیدن او به بازی را در هالهای از ابهام قرار داده، حضور کالدارا در مرکز خط دفاعی بیش از پیش قطعی به نظر میرسد و تولوی و دیمسیتی بازیکنان کناری او خواهند بود.
ترکیب اجتمالی دو تیم، با فرض نرسیدن امباپه و وراتی و ۳-۳-۴ بازی کردنِ پاریس
تقابل تاکتیکی دو مربی
آتالانتا در این فصل بسیار موفق عمل کرده و رتبه سوم سریآ و حضور در مرحله یک چهارم لیگ قهرمانان برای این تیم دستاورد شگرفی است. درست است که بخش بزرگی از این موفقیت مدیون تاکتیکهای گاسپرینی است، اما حقیقت این است که این تیم به لحاظ شکل بازی پیشبینی پذیر است. خواندن دست گاسپرینی کار سختی نیست و اصولا او مربیای نیست که سورپرایز داشته باشد و به چنین چیزی هم وانمود نمیکند. تیم او الگوهای از پیش تعیین شده را با تسلط بسیار زیاد که حاصل تمرین و هماهنگی فوقالعاده است طوری اجرا میکند، که حتی با آگاهی قبلی، باز هم دفاع کردن در برابر آن دشوار است. اما اگر تیمی بتواند جلوی ایجاد اوورلودهای معروف گاسپرینی که با تشکیل لوزی در کناره خط انجام میشود را بگیرد، قدم اول برای خراب کردن بازی این تیم را برداشته است. در تمام بازیهای آتالانتا پس از بازگشایی، تنها دو تیم موفق شدند به طور موثر الگوی هجومی تیم گاسپرینی را خنثی کنند، یکی میلان و دیگری اینتر و نکته مهم در بازی هر دو تیم، عرض دادن به خط میانی برای مقابله با اوورلود-آندرلودهای دو طرفه بود. چیزی که میلان در بازی رفت با همین آتالانتا از انجام آن عاجز بود و منجر به دریافت 5 گل شد. هشیاری منطقهای، داشتن نفرات کافی در فضاهایی که آتالانتا برای اوورلود از آن استفاده میکند و در عین حال ندادن فضای خالی در قسمتهای مجاور، رمز مقابله با حملات ویرانگر این تیم است. اینتر که تنها تیمی است که پس از شروع دوباره لیگ آتالانتا را شکست داده، یک تفاوت عمده با سایر تیمها دارد. ترکیب 2-5-3 این تیم به طور ذاتی در خط میانی عریض است و علاوه بر آن، کنته با استفاده از دامبروزیو به عنوان وینگبک راست (به جای کاندروا) توان دفاعی تیم در کنارههای خط میانی را تقویت کرد. ایدهای که جواب داد و به طرز جالبی این دو وینگبک گلهای پیروزی اینتر را نیز به ثمر رساندند. در واقع ایده اولیه توخل برای به کارگیری سیستم 3-4-3 برابر دورتموند (با مونیر و کورزاوا به عنوان وینگبک) بر پایه درستی استوار بود، اما مشکل این بود که به دلیل تمرین و تجربه کم در اجرای این سیستم ارتباط بین خطوط این تیم قطع میشد و موفق به پیدا کردن کانالهای پاس به خط حمله نمیشدند. در واقع تشخیص اینکه سیستم سه دفاعه برای یک بازی مناسب است یک بحث است و اجرای آن بحث دیگر. بعید به نظر میرسد که توخل بخواهد دوباره چنین چیزی را آن هم در یک تک بازی حذفی امتحان کند، اما او باید هشیار باشد که اگر امباپه نرسد و پاریس بخواهد 3-3-4 بازی کند، باید وینگرها کاملا توجیه باشند که حضور آنها در منطقه میانی در هنگام دفاع برای عریض کردن خط میانی ضروری است و حتی ممکن است سرنوشت بازی را رقم بزند. در سوی دیگر، آتالانتا همواره نشان داده که در برابر فشار حریف، به لحاظ دفاعی آسیبپذیر است. سرعت این تیم در برگشت به فاز دفاعی خوب است و کمتر پیش میآید تیمی بتواند روی حربه باز شدن سریع آتالانتا را غافلگیر کند. در عوض آتالانتا روی بازی مستقیم و فشار روی خط سه نفره دفاعی، شکننده نشان داده است. در حالی که آنها با 98 گل زده بهترین خط حمله اروپا را در اختیار دارند، اما 48 گل خورده نشان میدهد که دفاع کردن بهترین بخش بازی آتالانتا نیست. کالدارا عملکرد متزلزل و سینوسی پس از بازگشت به آتالانتا در نیم فصل داشته است و خصوصا اگر پاریس از سیستمی با دو مهاجم مرکزی استفاده کند (دلیل دیگری برای رجحان سیستمهای دیگر به 3-3-4) آنگاه روی توپهای مستقیم میتواند بیشتر خطرساز شود. البته در صورت نرسیدن امباپه تنها شانس توخل برای اجرای سیستم دو مهاجمه استفاده از سارابیا در کنار ایکاردی است و در این صورت باید به دراکسلر لب خط بازی بدهد، که به نظر نمیرسد تمایلی به این کار داشته باشد. در سوی دیگر زمین، الخاندرو گومز بدون شک مهره کلیدی آتالانتا در این دیدار خواهد بود. خلاقیت و نقش ویژهای که در بازیسازی برای آتالانتا در تمام نقاط زمین به عهده دارد، او را به مهره تعیین کننده این تیم تبدیل میکند و البته پاریس باید مراقب شوتهای دقیق و ویرانکننده روسلان مالینوفسکی از پشت محوطه جریمه نیز باشد.
هر دو مربی، و فراتر از آن هر دو باشگاه، بسیار اشتیاق حضور در مرحله نیمهنهایی را دارند. باید دید که سرانجام کدام یک موفق خواهند شد.