سلتاویگو در استادیو د بالایدوس در هفته سی و دوم لالیگا میزبان مدافع عنوان قهرمانی، بارسلونا بود. بارسلونا که شروع دوبارهای که مد نظرشان بود را بعد از تعطیلات نداشت، برای زیر فشار گذاشتن رئال مادرید به سه امتیاز این مسابقه نیاز داشت؛ در حالی که سلتاویگو پس از پشت سر گذاشتن دو پیروزی پیاپی، حالا میزبان بارسلونا بود. تیم کیکه ستین در بازیهای خارج از خانه در طول فصل دچار مشکل بوده و در سمت مقابل سلتاویگو در بازیهای خانگی عملکردی استثنائی از خود نشان داده که نمونه آخر آن پیروزی شگفتانگیز ۰-۶ مقابل دپورتیوو آلاوز بوده است.
هنگام سوت پایان بازی هر دو طرف دو گل وارد دروازه حریفان کرده بودند. بارسا در حالی که دو بار از حریف پیش افتاده بود، نتوانست برتری خود را حفظ کند و هر بار گل مساوی را دریافت کرد. در این آنالیز، ترکیب دو تیم، تاکتیکهای مورد استفاده هر دو طرف و جریان کلی بازی مورد کنکاش قرار خواهد گرفت. همچنین، این آنالیز چگونگی از دست دادن برتری توسط بارسا و کارآمد بودن واکنشهای تاکتیکی سلتاویگو را بررسی خواهد کرد.
ترکیب دو تیم
با قرار گرفتن روبن بلانکو درون دروازه، سلتاویگو آرایش ۲-۳-۵ را برای خود انتخاب کرد. پنج بازیکن خط دفاعی اسکار گارسیا شامل یاکوبو گونزالزِ جوان و کوین وازکز به عنوان مدافعین کناری به همراه نستور آراخو، جوزف آیدو و خورخه سائنز به عنوان مدافعین مرکزی بود. خط هافبک سه نفره سلتا را بازیکن سابق بارسا، دنیس سوارز به همراه اوکای یوکوشلو و بریس مندز تشکیل میدادند. در خط حمله نیز زوج قدرتمندِ فیودور اسمولوف، بازیکن قرضی تیم، و یاگو آسپاس قرار داشتند.
بارسلونا سه تغییر نسبت به بازی قبلی که در آن اتلتیکو بیلبائو را شکست داده بودند به خود می دید. خط دفاعی چهارنفره نلسون سمدو، جرارد پیکه، ساموئل اومتیتی و یوردی آلبا، مارک آندره تراشتگن را درون دروازه همراهی میکردند. به کلمنت لنگله استراحت داده شده بود و ساموئل اومتیتی در ترکیب اصلی تیم قرار داشت. همچنین، به ریکی پوچ برای اولین بار به عنوان بازیکن اصلی به جای آرتور ملو بازی داده شده بود و آرتور ویدال جایگاه خود را حفظ کرده و ایوان راکیتیچ به عنوان جانشین به جای سرجیو بوسکتسِ محروم بازی میکرد. آنسو فاتی جانشین آنتوان گریژمان شده بود و لیونل مسی و سوارز سیستم ۳-۳-۴ را کامل میکردند.
حمله و بازیسازی از عقب زمین توسط بارسلونا
ستین هر سه بازیکنی را که روند بازی مقابل بیلبائو را تغییر داده بودند، در ترکیب اصلی قرار داده بود. با وجود ریکی پوچ و آنسو فاتی، بارسا، از همان ابتدا در حمله بسیارخطرناک به نظر میرسید. آنها مالکیت خود را به خوبی حفظ میکردند و توپ را دفعات زیادی از خط دفاعی سلتاویگو رد میکردند. در هنگام مالکیت، بارسلونا خط سه نفرهای در دفاع خود تشکیل میداد و راکیتیچ فضای خالی بین پیکه و اومتیتی را اشغال میکرد. این حربه به بارسا در هنگام بازی از عقب زمین و انتقال به فاز حمله کمک میکرد.
یکی از ویژگیهای مهم حرکات بارسا هنگام مالکیت، جابهجاییهای بین ویدال و مسی در سمت راست، و آلبا و فاتی در سمت چپ در کنار جابهجاییهای ریکی پوچ به تنهایی بود. مسی، برخلاف بازی بیلبائو، بیشتر متمایل به کنارههای سمت راست زمین بازی میکرد و جای خود را بیشتر با آرتورو ویدال عوض میکرد. همچنین، در سمت چپ، یوردی آلبا و آنسو فاتی حرکات خود را با هم تنظیم کرده، نفوذهای اوورلپ (overlap) و آندرلپ (underlap) یک دیگر را زیر نظر داشته و در هنگام این نفوذها با هم پاس رد و بدل میکردند. پوچ که اولین بازی فیکس فصل خود را تجربه میکرد، به عنوان برقرارکننده ارتباط و کنترلکننده بازی عمل میکرد و در مواقع زیادی که توپ را در اختیار داشت، بازی را سازماندهی کرده و وظیفه انتقال توپ از راکیتیچ به بازیکنان جلوی زمین را بر عهده داشت. با وجود این که مسی بازی را در سمت راست آغاز کرده بود، به این بازیکن سی و سه ساله آزادی حرکت در نقاط مختلف زمین و به عقب برگشتن برای بازی انتقالی به همراه پوچ داده شده بود.
همانطور که در شکل بالا دیده میشود، مسی در سمت مقابل جایگاه خود در آرایش تیم، در حال ترکیب شدن با جوانِ لاماسیایی است. با وجود این که این شیوه باعث مالکیت قدرتمندانه بارسا شده بود، به مسی هم این اجازه را میداد که به سمت محوطه جریمه تیم حریف حمله کند. با این وجود، مشکلات اخیر مسی قابل مشاهده بود. این بازیکن آرژانتینی هیچ شوت داخل چهارچوبی در این بازی نداشت. این شیوه، خط حمله بارسلونا را هم آزاد میکرد و دیگر مشکل شلوغ شدن بیش از حد فضای مرکزی برای بارسلونا وجود نداشت.
همان طور که در تصویر بالا دیده میشود ، حضور ویدال به مسی اجازه میدهد که به عقب برگردد و در انتقال بین نقاط مختلف زمین فعالیت داشته باشد؛ چرا که ویدال با حضور در یکسوم دفاعی حریف، نبود مسی را جبران میکند. همین اتفاق هنگام حضور همزمان مارتین بریتوِیت و گریژمان میافتد و گریژمان هنگام حضور او قادر به بازگشت به عقب زمین و بازی ترکیبی است. حضور مسی در مرکز زمین و نفوذهای او از وسط به معنای فضا و آزادی بیشتر برای سمدو هم هست، که جلوتر از همیشه دیده می شد و سعی در رساندن توپ به ویدال و سوارز داشت.
با این وجود، بارسلونا دوباره در پیدا کردن هماهنگی و هارمونی در یکسوم دفاعی حریف مشکل داشت و هیچ یک از گلهای این تیم نتیجه بازیسازی و حرکات تاکتیکی نبودند. گل اول نتیجه ضربه سر سوارز و ناشی از نبوغ مسی و گل دوم حاصل قدرت تمامکنندگی غریزی بازیکن اروگوئهای بود. با این وجود، مشکلات بارسا در پی تعویض آنسو فاتی نمایان شد، جایی که آنها قادر به انتقال توپ و استفاده از فضای خالی شده در دفاع سلتا و پیروزی در بازی نبودند.
پس از تعویض بریتوِیت، گریژمان و فیرپو به جای سوارز، فاتی و آلبا، بارسا به تیم بسیار ایستایی تبدیل شد که قادر به بهرهبرداری از خستگی تیم حریف و انتقال سریع توپ به یکسوم دفاعی آنها نبود. در نتیجه، بارسلونا شاهد افت فاحش عملکرد خود در یکسوم دفاعی حریف بعد از این تغییرات بود.
ضدحملهها و سرعت سلتاویگو
سلتا با انتقال سریع و حمله خود از قسمتهای مرکزی زمین پس از بازپسگیری توپ کار را برای بارسا سخت کرد. با این وجود، تیم گارسیا کنارهها را برای پیشروی به سمت جلو انتخاب کرد. آنها با استفاده از زنجیرهای از پاسهای کوتاه، سعی در استفاده از ضعف بارسا در کنارهها – به خصوص از سمت چپ – کردند.
شکل بالا یکی از این حرکات پرتکرار سلتا را نشان میدهد. با وجود این که سلتا در هنگام شروع مجدد از دروازه از پاسهای بلند استفاده میکرد، حرکت از سمت چپ به کرات دیده میشد. با بهرهگیری از گونزالز و دنیس سوارز، سلتاویگو از کنارههای سمت چپ برای پیشروی استفاده میکرد و در نهایت توپ را برای آسپاس یا اسمولوف ارسال میکرد. با وجود این که بیشتر حملههای آنها نتیجه ضدحملات و همچنین اشتباهات بارسا بود، سلتاویگو به این ترتیب تلاش برای بازیسازی از عقب زمین میکرد.
استفاده از اسمولوف به عنوان هدف هنگام پیشروی از سمت چپ به این معنی بود که این بازیکن روسی شانس این را داشت که با ترکیب شدن با آسپاس در بالای زمین خود را در موقعیت شوتزنی قرار دهد. در نتیجه، همان طور که نقشه حمله در شکل بالا نشان میدهد، بیشتر حملات از سمت چپ شروع میشدند و شاخص موقعیت گل (xG) بهتری نسبت به حملات از نقاط دیگر زمین داشتند.
همچنین سلتاویگو در استفاده از اشتباهات بارسا بسیار سریع عمل میکرد. با وجود اشتباهاتی که پرس بالای اسمولوف و آسپاس به تیم حریف تحمیل میکردند، انتقال از بازپسگیری توپ به فاز حمله در طول بازی بسیار سریع بود. در شکل بالا، بعد از بازپسگیری توپ در مرکز زمین، بازیکن به سرعت توپ را به یوکوشلو که در موقعیت جلوتر و با تعداد نفرات بیشتر قرار دارد پاس میدهد، در حالی که اسمولوف حرکت خود را آغاز کرده است. با این پاس سریع، سلتا قادر است دو مهاجم را در برابر یک مدافع قرار دهد – موقعیتی که برای تیم در حال حمله بسیار مفید است.
این شیوه بسیار به نفع سلتاویگو شد و حتی گل اول آنها از همین شیوه به دست آمد. همان طور که مشاهده میشود، بازیکن در حال دویدن (یوکوشلو) مدافع را به سمت خود میکشاند و در نهایت توپ را به اسمولوف در برابر تراشتگنِ بیدفاع میفرستد.
با استفاده مداوم از سرعت این چنینی، سلتاویگو در هر فرصتی که به دست میآورد، دفاع بارسلونا را به دردسر میانداخت. در بخشهای بعد بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد.
رویکرد دفاعی سلتاویگو
دیدن این که تیمهایی که مقابل مسی و یارانش قرار میگیرند از آرایشی دفاعی استفاده کنند، تکراری شده است. سلتاویگو هم از این قاعده مستثنا نبود. آنها هم ترجیح میدادند عقب بنشینند، با تعداد بالا دفاع کنند و منتظر ضربه زدن به بارسا هنگام ضدحمله باشند. حفظِ فرمِ ۲-۳-۵ توسط سلتاویگو در شرایط عدم مالکیت توپ به آنها کمک کرد تا به این هدف برسند.
همان طور که دیده میشود، این شکل دفاعی در عرض زمین وجود داشته و خطوط افقی زمین را پوشش میدهد. این چینش به سلتا کمک کرد تا علاوه بر دفاع کردن کنارهها، نقاط مرکزی زمین را هم به کمک فشردگی بازیکنان خط وسط، هنگامی که بارسا سعی در شلوغ کردن این نقاط دارد، دفاع کند. هم چنین در هنگام انتقال به فاز حمله، بازیکنان کناری کلید دسترسی به دو مهاجم تیم بودند.
به علاوه، سلتاویگو هنگامی که بارسا وارد یکسوم دفاعی آنها می شد با تعداد بالا دفاع میکرد و آنها از این شیوه برای جلوگیری از حملات بارسا حداکثر استفاده را بردند.
در تصویر بالا، همه بازیکنان بارسا که در جلوی زمین حضور دارند توسط دو بازیکن پوشش داده میشوند، که باعث میشود برای بازیکنان خط حمله بارسلونا موقعیت یک در برابر دو به وجود بیاید. چون این شیوه یارگیری به صورت ساده قابل انجام نیست، سلتا یک بازیکن خالی بین دو بازیکنی که به صورت نفر به نفر در مقابل بازیکنان بارسا قرار دارند، می گذارد. این بازیکنان همان طور که کمانه نشان میدهد قادر به حرکت کردن به سمت بازیکنی که پاس را دریافت میکند، خواهند بود.
در نتیجه این شیوه هوشمندانه و منظم سلتا، بارسلونا ، با وجود رساندن توپ به مناطق خطرناک زمین به صورت متناوب، قادر به گلزنی نبود.
ضعف دفاعی بارسلونا
با وجود داشتن مالکیت بیشتر، بارسا به مراتب اجازه شوتهای زیادی به تیم حریف داد و اگر واکنشهای تراشتگن نبود تمامکنندگی بهتر بازیکنان سلتا میتوانست کار را برای بارسا سختتر کند.
بازیکنان بارسا به صورت پیاپی در مرکز زمین محاصره میشدند و گزینههای پاس دادن آنها به خاطر حرکات هوشمندانه و پرس شدید سلتا محدود میشد.
همانطور که در تصویر بالا دیده میشود، راکیتیچ توسط دو بازیکن سلتا پرس میشود که گزینههای پاسدهی او را محدود میکند. در این لحظه، پوچ گزینه در دسترسی است. با این وجود، به خاطر جایگیری نامناسب مدافعین برای اضافه شدن به عنوان گزینه پاس و عدم هوشیاری راکیتیچ، توپ از دست میرود. در این موقعیت خاص، بازیکن در حل دویدن، پاسی را که راکیتیچ به پوچ برای آزاد شدن از پرس میدهد، قطع میکند. این موضوع منجر به ضدحمله توسط سلتاویگو میشود.
همان طور که شکل زیر نشان میدهد، ضعف بارسا در دوئلها هم مشکل دیگری برای دفاع این تیم بود:
بارسا دوئلهای زیادی را در مناطق خطرناک (داخل محوطه جریمه) باخت که باعث حملات خطرناکی توسط تیم سریع سلتاویگو شد.
از طرف دیگر، در طول بازی، ساموئل اومتیتی قادر به پوشش منطقه دفاعی خود هنگام ضد حمله حریف نبود. شکل بالا صحنه گل اول سلتا را نشان میدهد. این شکل به وضوح عدم هوشیاری اومتیتی در جایگیری را نشان میدهد که باعث میشود موقعیت دو در برابر یک برای خط حمله سلتا به وجود آید و با یک ضربه ساده به گل تبدیل شود. اسمولوف، بازیکن خالی سلتا، در صورت هماهنگی مدافعان یارگیری میشد.
همچنین، تراشتگن در پخش کردن توپ در طول بازی ضعیف عمل کرد. بارسلونا مدام در بازیسازی از عقب زمین به مشکل بر میخورد، چرا که تاکتیکهای آنها برای حریف قابل پیشبینی بود. در این موقعیت خاص، مدافعین مرکزی بارسلونا برای دریافت پاس به سمت کنارهها متمایل شدند. با این وجود، در نبود گزینه قابل دسترس، تراشتگن تصمیم به استفاده از گزینه با ریسک بالا گرفته و سعی کرد که توپ را از منطقه پوشش داده شده توسط بازیکنان سلتاویگو عبور دهد. نتیجه این حرکت ایجاد موقعیت گل برای سلتاویگو بود.
به طور مشابه برای گزینه های دیگر پاسدهی از عقب زمین، هافبک دفاعی بارسا به سختی توسط بازیکنان حریف یارگیری شده بود که گزینههای پاسدهی بارسا را بسیار محدودتر میکرد. این مشکل باعث از دست رفتن متعدد توپ توسط بارسا در نیمه زمین خودشان شد.
نتیجهگیری
ضربه آزاد فوقالعاده یاگو آسپاس در آخر بازی باعث شد بارسلونا دوباره در بالایدوس امتیاز از دست بدهد؛ اتفاقی که به معنی این است که رئال مادرید با حاشیه امنیت بخت اصلی قهرمانی خواهد بود. سلتاویگو هم از این امتیاز که به سختی به دست آمده خوشحال خواهد بود، اما باید روی تمام کنندگی خود برای بیشتر آزار دادن تیم حریف کار کند.
در نهایت، شاهد یک بازی نفس گیر و موثر در قهرمانی لیگ در بالایدوس بودیم که نکات تاکتیکی بسیار زیادی در خود داشت.