هنگامی که به صورت کلی به نمادهای تاریخ فوتبال آلمان فکر میکنید، شاید نام هاینکس در کنار شخصیتهای محبوبی چون گرد مولر یا فرانتس بکنبائر قرار نگیرد، ولی جوزف (یوپ) هاینکس یکی از محبوبترین نامهای دوران حاضر فوتبال به ویژه در جمع طرفداران فوتبال آلمان است. عملکرد فوقالعادهی او باعث شده تا وی به یکی از مهمترین چهرههای اخیر فوتبال اروپا بدل شود. هرچند مدت زیادی طول کشید تا میراثی به جا بگذارد که به قول بکنبائر بهترین ترکیب تاریخ بایرن به شمار رود.
هنگامی که یوپ هاینكس در 9 می 1945 به دنیا آمد، جهان مکانی بسیار متفاوت بود و فقط یک روز از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا میگذشت. او یکی از هفت نفر در تاریخ فوتبال آلمان است که هم به عنوان بازیکن و هم مربی، توانستهاند در بوندسلیگا قهرمان شوند. هفت نفری که فلیکس ماگات، فرانتس بکنبائر، ماتیاس سامر، توماس شاف، هلموت بنتاش و نیکو کواچ را نیز دربرمیگیرد.
هاینکس در گلادباخ متولد شد، چهار سال در دورهی اول در گلاباخ بازی کرد و سپس در سال 1967 به هانوفر پیوست، ولی مجددا در سال 1970 به گلادباخ بازگشت و در 369 بازی بوندسلیگا 220 گل به ثمر رساند. تا قبل از این فصل (20-2019) هنوز هم یوپ هاینکس در رده سوم برترین گلزنان تاریخ بوندسلیگا قرار داشت، پایینتر از گرد مولر (365 گل) و کلاوس فیشر (268 گل). هرچند با توجه به 29 گل لواندوفسکی در این فصل تعداد گلهای لواندوفسکی در بوندسلیگا به عدد 231 گل رسیده است و بالاتر از هاینکس در رده سوم قرار گرفته است. با درنظر گرفتن سایر جامهای اروپا، هاینکس در مجموع 492 بازی 309 گل به ثمر رسانده است و دو بار در بوندسلیگا، یک بار در لیگ قهرمانان، و دو بار در جام یوفا آقای گل شده است. آقای گل شدن در بوندسلیگا شاید در دورههای کنونی که بایرنمونیخ بوندسلیگا را قبضه کرده است فاکتور مهمی برای بزرگی بازیکن لحاظ نشوند، ولی هاینکس در دورهای آقای گل میشد که با بزرگترین مهاجمان تاریخ آلمان همدوره بود. مهاجمانی که هر کدام به نوبهی خود یکی از اسطورههای آلمان لحاظ میشوند و ردههای بالای برترین گلزنان بوندسلیگا را از آن خود کردهاند، مهاجمانی نظیر گرد مولر، کلاوس آلفوس، کلاوس فیشر، کارل هاینتز رومینیگه، دیتر مولر و هانس لوهر.
گرد مولر و یوپ هاینکس 1974
بورسیا مونشن گلادباخ در تمامی دورههای لیگ آلمان در مجموع 5 بار قهرمان شده است که چهار قهرمانی آنها زمانی بوده است که هاینکس در این تیم حضور داشته است. علاوه بر چهار بار قهرمانی بوندسلیگا هاینکس یک بار با گلادباخ به قهرمانی جام یوفا نیز دست یافته است. در سال 1978 هنگامی که در آستانه 33 سالگی بود در حالی کفشهایش را آویخت که در بازی خداحافظی خود در بوندسلیگا و در بازی معروفی که گلادباخ 12-0 دورتموند را در هم کوبید، 5 گل به ثمر رساند تا در ثبت بهترین پیروزی تاریخ بوندسلیگا نقش پررنگی داشته باشد. برای درک کامل اینکه هاینكس و ادو لاتك در آن بازی چه کردند شرایط را اینگونه تصور کنید: بازی آخر فصل است و شما برای قهرمان شدن به برد نیاز دارید. حریف شما برای قهرمانی (اف سی کلن) که همامتیاز با شماست، 10 گل تفاضل بهتری دارد و بازی آخرش با سنت پائولی است. برخلاف همهی پیشبینیهای منطقی، آن بازی 12-0 به نفع گلادباخ به پایان رسید، یوپ هاینکس به تنهایی 5 گل از 12 گل را به ثمر رساند. هرچند در بازی همزمان نیز کلن 5-0 سنت پائولی را شکست داد تا همچنان به لطف تفاضل گل بهتر قهرمان آلمان شود، اما این یكی از چشمگیرترین نمایشهای فوتبال باشگاهی است كه در آلمان اتفاق افتاده است. اگرچه به دلیل آنکه آن بازی طوفانی با قهرمانی همراه نشد از آن زیاد یاد نمیشود، ولی نکته جالب توجه این است که هاینکس در حالی از فوتبال خداحافظی کرد که در یکی از مهمترین بازیهای فصل 5 گل به ثمر رساند.
خوشحالی برتس فوگتس و یوپ هاینکس پس از قهرمانی مونشن گلادباخ در سال 1975
یوپ هاینكس رکورددار بوندسلیگا در تعداد حضور به عنوان بازیکن یا مربی با 1038 بازی (369 بازی به عنوان بازیکن و 669 بازی به عنوان مربی) است. از این حیث بالاتر از رکورد اوتو ریهاگل که از او با نام پادشاه بوندسلیگا یاد میشد، با 1031 بازی در بوندسلیگا (201 بازی به عنوان بازیکن و 830 بازی به عنوان مربی) قرار گرفته است. این عدد وقتی بیشتر نمود پیدا میکند که بدانیم او با 178 مربی متفاوت در تاریخ بوندسلیگا روبهرو شده است. همچنین یوپ هاینکس بعد از فرانک ریبری (9 قهرمانی) و در کنار ادو لاتک، اولیور کان، مهمت شول، فیلیپ لام و شواین اشتایگر در مجموع با 8 قهرمانی بوندسلیگا (4 بار به عنوان بازیکن و 4 بار به عنوان مربی) از پرافتخارترینهای بوندسلیگاست.
علاوه بر قهرمانیهای بوندسلیگا او همچنین دو قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی در جامهای یوفا، اینترتوتو، جام جهانی (1974) و جام ملتهای اروپا (1972) در کارنامهی خود دارد. به نظر خیلی از علاقمندان به فوتبال بهترین تیم ملی تاریخ آلمان، تیم توقف ناپذیرشان در جام ملتهای 1972 بلژیک است. جایی که بازیکنانی نظیر سپ مایر، برتی فوکس، فرانتس بکنبائر، پل برایتنر، اولی هوینس، گونتر نتزر، هربرت ویمر، هانس لوهر، گرد مولر، هانس جورج شوارتزنبک و یوپ هاینکس در این تیم بازی میکردند و در نهایت آلمان با غلبه بر شوروی در فینال به قهرمانی رسید و یوپ هاینکس نیز در تیم منتخب جام قرار گرفت.
به همان اندازه که یوپ هاینكس به عنوان بازیکن خطرناک بود، به عنوان مربی نیز دقیق كار میكرد. تنها یک سال بعد از بازنشستگی از بازی کردن، به عنوان جایگزین ادو لاتک، سرمربی گلادباخ شد. از سال 1979 تا 1987 هیچ عنوانی به دست نیاورد، اما نام مستعار داشت. یکی از بازیکنانش با نام رودی گورس اسم مسخرهی «اسرام» را به او داد. گورس به یاد میآورد که: «بعضی وقتها کاملا قرمز میشد، مثل لامپِ اسرام. من هنوز به یاد دارم که چنین تبلیغی برای لامپ های لندام اسرام وجود داشت».
هاینکس را با عناوین مختلفی میشناسیم و بازیکنان بزرگی نیز زیر نظر او بازی کردهاند که شاید مشهورترین آنها در بایرن و رئال با او به قهرمانی اروپا نیز رسیدند. ولی شاید بد نباشد که بدانیم اولین مربی حرفهای لوتار ماتئوس و در واقع کاشف او که در مجموع به مدت 6 سال نیز مربیگری او را بر عهده داشت، یوپ هاینکس بوده است. یکی دیگر از پرورش یافتههای خاص هاینکس، شواین اشتایگر است. بازیکنی که تا قبل از حضور هاینکس و مخصوصا زمان حضور فنخال، در پست هافبک کناری بازی میکرد ولی هاینکس در پست و سبک بازی او نیز تحول بزرگی ایجاد کرد.
یوپ هاینکس و لوتار ماتیوس در گلادباخ
هنگام ترک گلادباخ، در روزنامهها به عنوان «قهرمان بدون عنوان» شناخته میشد و محبوب هواداران بود. در سال 1987 به بایرن رفت و برای بار دوم جانشین ادو لاتک شد. با بایرن دو بار در سالهای 1989 و 1990 به عنوان مربی قهرمان آلمان شد و در بالکن شهرداری مونیخ (مکانی که قهرمانیهای بایرن در آنجا جشن گرفته میشود) همراه با سپر قهرمانی ایستاد. حضور افسانهای و معروف کریستوف دام و جنگ روانی او با مسئولان بایرن در استودیوی ورزشی نیز مربوط به این دوره است. مربی کلن که حریف اصلی بایرن در مسیر قهرمانی بود در مصاحبهای که در تلوزیون زد دی اف انجام میشد و در حضور هوینس و هاینکس گفت: «مشاهدهی نقشه هوا جالبتر از صحبت کردن با هاینکس است». یک هفته بعد بایرن هاینکس توانست کلن را 3-1 شکست دهد و در نهایت در انتهای فصل با 5 امتیاز اخلاف قهرمان شود.
بعد از یک سری شکست در اکتبر 1991 هاینکس از بایرن اخراج شد (دقیقا زمانی که دورتموند اوتمار هیتسفلد را جذب کرد). سالها بعد، اولی هوینس این حرکت را به عنوان «بزرگترین تصمیم اشتباه» در حرفه خود توصیف کرد. مدیر بایرن همچنین اضافه میکند که «ما مثل سگهای قلعه گریه کردیم. اما این به دوستی ما آسیبی نرساند».
یوپ هاینکس پس از اولین قهرمانی با بایرن مونیخ در سال 1989، در کنار او هانس دورفنر و هانسی فلیک (سرمربی کنونی بایرن) دیده میشوند
بعد از اخراج از بایرن به بیلبائو رفت، دوباره به آلمان و فرانکفورت بازگشت و مجددا به اسپانیا و این بار به باشگاه تنریف رفت. در فصل شگفتانگیز 97-1996 تنریف را به نیمهنهایی جام یوفا رساند (فصلی که دورتموند با اوتمار هیتسفلد قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و شالکه با هوب استیونس قهرمان جام یوفا شدند و به ترتیب دو تیم یوونتوس و اینتر را در فینال شکست دادند). در نیمه نهایی مقابل شالکه قرار گرفت ولی با گل طلایی مارک ویلموتس از دور مسابقات حذف شد. در سال بعد به رئال مادرید پیوست و این تیم را در سال 1998 و بعد از 32 سال از آخرین قهرمانیشان در سال 1966، به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و همچنین جام حذفی اسپانیا رساند ولی به دلیل عدم توفیق در لالیگا و قرار گرفتن در ردهی چهارم از رئال اخراج شد!
هاینکس در حال خوشحالی پس از گل میهاتوییچ به یوونتوس فینال چمپیونزلیگ 98؛ گلی که البته آفساید بود ولی برای قهرمانی رئال کفایت کرد
او پس از قهرمانی با رئال در اروپا، به بنفیکا پیوست. در بنفیکا با قرار دادن ژائو پینتو (نماد باشگاه و بازیکن محبوب هواداران) در لیست فروش و فروش او به اسپورتینگ لیسبون با هواداران به مشکل برخورد و درنهایت بعد از هو شدن توسط هواداران بنفیکا از این تیم جدا شد و خوزه مورینیو به عنوان جانشین وی اولین تجربهی مربیگری خود را آغاز کرد. بعد از بنفیکا مجددا به بیلبائو و سپس به شالکه رفت.
در زندگی یوپ هاینكس علاوه بر فوتبال سه مورد مهم دیگر نیز وجود دارند: همسر او آیریس، دخترش كرستین و كاندو؛ سگ چوپان او. نقشی که خانواده وی ایفا میکند به ویژه در سال 2004 مشهود است. همسر او مبتلا به بیماری سرطان شد و پس از آن او یک سال و نیم از فوتبال جدا شد تا از همسرش مراقبت کند. آیریس در مبارزه با سرطان پیروز شد و پس از آن هاینکس به عنوان مربی به بوندسلیگا بازگشت، اگرچه بازگشتش چندان با موفقیت همراه نبود. شاید بدترین دورهی مربیگری او بازگشتش در سال 2006 به گلادباخ باشد. اگرچه بعد از هفت هفته در ردهی پنجم جدول بوندسلیگا قرار داشت ولی در اول ژانویه 2007 و هنگامی که 14 بازی پیدرپی موفق به پیروزی نشده بود از مربیگری گلادباخ استعفا داد. خاطرهای که از نحوهی خروجش از استادیوم «بورسیا پارک» و همینطور بازگشت مجددش به آنجا نقل میشود هم جالب است. هنگام استعفا از دریافت هرگونه حقوقی خودداری كرد و اتومبیلی که باشگاه در اختیارش گذاشته بود را خودش به دفتر باشگاه در شرایطی بازگرداند که تازه تمیز شده بود و باک بنزینش کامل پر بود. در ماه می 2013، پس از بازگشت به بورسیا پارک با باشگاه بایرن و هنگامی که از او درباره بازگشت به استادیوم گلادباخ سوال شد، پاسخ داد: «این باشگاه من است. من 23 سال را در این باشگاه گذراندم، بنابراین این فقط یک بازی عادی برای من نخواهد بود».
قهرمان شدن در آلمان و اروپا به تنهایی باعث شهرت هاینکس نشده است. علاوه بر سبک بازی او و موفقیتهایش در سالهای آخر دوره مربیگریاش در بایرن، ثبات او در مربیگری و پیشرفتی که با گذشت زمان نشان داد باعث متمایز شدن او از سایر مربیان میشد. هنگامی که هاینکس برای سومین بار به بایرن پیوست و در سال 2013 قهرمان بوندسلیگا شد، از آخرین قهرمانی او در لیگ داخلی یک کشور 23 سال میگذشت. در واقع آخرین قهرمانی او نیز با همان بایرن و در سال 1990 بود.
سیستم بازی هاینکس به خاطر اصرارش بر حرکت سیال بازیکنان در فضاهای خالی و تقسیم وظایف دفاعی بین همهی بازیکنان، معروف بود. به ندرت خط دفاعی بایرن در فصل معروف 13-2012 دچار شکاف میشد. توانایی بازیکنان این تیم برای برقراری ارتباط و حرکت به سمت عمق زمین حریف تا حد زیادی به تمرکز مربی آنها بر روی حرکت بازیکنان و فضاهای زمین مرتبط بود، چیزی که هاینکس از ادو لاتک فرا گرفته بود. صحبت دربارهی فضاها در زمین فوتبال بدون یاد کردن از یوهان کرایوف دشوار است. با توجه به سخنان کرایوف میتوان پیدایش اندیشه هاینکس را درک نمود: «اگر توپ را در اختیار دارید، باید زمین بازی را تا جای ممکن بزرگ کنید و اگر توپ را ندارید باید آن را تا حد ممکن کوچک کنید». وینگرهای او با تمام توان خود سعی میکردند که زمین بازی را برایش بزرگتر کنند و تا حداکثر ممکن عرض زمین را امتداد دهند، اما با این وجود هنوز میتوانستند به عنوان بخشی از خط هافبک فشرده، فشار دفاعی بالایی روی بازیکنان حریف ایجاد کنند. این ظرافت مانند آکاردئون کاملاً مطابق با مطالبات پوسته پوستهی هاینسک عمل میکرد. معروف است که چراغی که استاد هلندی (یوهان کرایوف) آن را روشن کرد، به مبتکر ایتالیایی (آریگو ساکی) رسید و توسط هاینکس اصلاح شد. برای به یاد آوردن عملکرد خط حمله بایرن در پرس بازیکنان حریف شاید بهترین مثال بازی با یوونتوس باشد. بازیای که با وجود عقب بودن یوونتوس، هربار که بوفون باید بازی را آغاز میکرد، لحظات زیادی را به جستجو برای پیدا کردن بازیکن خالی سپری میکرد. از همین رو آریگو ساکی درباره بازی با یوونتوس مصاحبه نمود که خط حملهی بایرن هنگامی که توپ ندارد تبدیل به اولین مدافعین این تیم میشوند. زیر نظر هاینکس توماس مولر (یکی از غیرمدرنترین بازیکنان فوتبال مدرن) تبدیل به مهرهای بیجایگزین شد، روبن و ریبری به نمادی برای وینگرهای مدرن تبدیل شدند.
در آن فصل بایرن در 34 بازی بوندسلیگا تنها 18 گل دریافت کرد. نزدیکترین تیم، بایر لورکوزن بود که 39 گل دریافت کرده بود. دفاع هاینکس غیرقابل نفوذ بود و آنها با راندمان بیسابقهای حمله میکردند. گلها به اشکال مختلف و از موقعیت های متفاوتی به دست میآمد. ریبری، مولر، شواین اشتایگر، کروس، مانژوکیچ، پیزارو، روبن و گومز همگی در گلزنی تیم در اروپا سهم داشتند. عملکرد عالی تیم تقریبا هر رکورد قابل تصور را شکست. از بیشترین امتیاز لیگ (از 81 امتیاز به 91 امتیاز)، بیشترین اختلاف امتیاز با تیم دوم (از 16 امتیاز به 25 امتیاز)، بیشترین برد (از 25 برد به 29 برد)، طولانیترین بردهای پیدرپی (از 10 هفته به 14 هفته)، کمترین گل خورده (از 21 به 18 گل)، بیشترین کلین شیت (19 به 21)، و در مجموع 25 رکورد بوندسلیگا را بهبود بخشید. رکوردهایی که عموما یا مربوط به بایرنمونیخ فصل 73-1972 بودند یا توسط دورتموند کلوپ در فصل قبل شکسته شده بودند.
یوپ هاینکس با 2617 روز مربیگری در بایرن بعد از ادو لاتک (3215 روز) که به نوعی معلم او به شمار میرود و اوتمار هیتسفلد (2706 روز) طولانیترین مدت زمان مربیگری در تاریخ بایرن مونیخ را دارند.
قهرمانی با بایرن در اروپا؛ 2013
- 90min.com, “Jupp Heynckes: The Legendary Manager Who Masterminded ‘the Greatest Bayern Side Ever”. Available: https://www.90min.com/posts/6404274-jupp-heynckes-the-legendary-manager-who-masterminded-the-greatest-bayern-side-ever.
- BUNDESLIGA, “Jupp Heynckes: The records behind a Bundesliga legend with Bayern Munich and Borussia Mönchengladbach,” [Online]. Available: https://www.bundesliga.com/en/news/Bundesliga/jupp-heynckes-records-bayern-munich-borussia-monchengladbach-480643.jsp.
- Bundesliga All-time Topscorers,” worldfootball, [Online]. Available: https://www.worldfootball.net/alltime_goalgetter/bundesliga/tore/1/.
- EURO 1972 team of the tournament,” uefa.com, [Online]. Available: https://www.uefa.com/news/newsid=1621340.html.
- Heynckes feiert Jubiläum, “1.000 Mal Jupp: Ein kleiner Rückblick,” tz, [Online]. Available: https://www.tz.de/sport/fc-bayern/jupp-heynckes-1000-spiel-spieler-profi-bundesliga-rueckblick-2765591.html.
- EDD NORVAL, “JUPP HEYNCKES: THE METHODS AND MIND BEHIND BAYERN MUNICH’S LOYAL INNOVATOR,” thesefootballtimes, [Online]. Available: https://thesefootballtimes.co/2018/11/21/jupp-heynckes-the-methods-and-mind-behind-bayern-munichs-loyal-innovator/.
- ©UEFA.com, “Jupp Heynckes,” [Online]. Available: https://www.uefa.com/teamsandplayers/coaches/coach=36291/profile/index.html.
- “Mourinho replaces Heynckes at Benfica,” BBC, [Online]. Available: http://news.bbc.co.uk/sport2/hi/football/europe/933884.stm.
2 پاسخ
یوپ هاینکس در ورود ناگهانیاش به بایرن در سال دوهزاروهفده، بسیار بداقبال بود. بایرن با یوپ هاینکس شایستهی این بود که به فینال چمپیونزلیگ فصل دوهزاروهفده-دوهزاروهجده راه پیدا کند. گرچه هاینکس کبیر به قهرمانی بوندسلیگا با بایرن دست پیدا کرد، اما طعم تلخ شکست مقابل رئال مادرید در نیمهنهایی چمپیونزلیگ، بسیار تلخ و ناراحتکننده بود.
*
سپاس بابت این مطلب مفید.
جالبه که در سراسر این یادداشت به عملکرد درخشان بایرن هاینکس جلوی بارسلونا و کسب پیروزی ۷-۰ (در مجموع دو بازی) اشارهای نشده. یادداشت ضعیف و ویکیپدیایی بود. خیلی از نقد فاصله داره. مقایسهی هاینکس با لاتکه از اون چیزاس: چطور میشه فوتبال فوقمدرن تیم هاینکس رو در سال ۲۰۱۳ با فوتبالی که تیم لاتک در نیمقرن پیش بازی میکرده مقایسه کرد؟ توضیحات آقای داودی کاملا ناکافیه. حتی نمیشه بایرن هاینکس رو با رئال هاینکس مقایسه کرد. کار نقد اینه که بگه تفاوت اینا چی بود و هاینکس چطور تونست در عصر تیکیتاکا و گگنپرس یکی از بهترین تیمهای تاریخ رو بسازه. بزرگ و کوچیک کردن زمین هم شوخیه. نقد باید بگه فرق مدافعی مثل دانته با هیهرو چیه و چرا فوتبال دانته بعد از رفتن هاینکس نابود شد!