هفته دوم لیگ برتر انگلیس فصل ۲۶-۲۰۲۵ در مهم ترین بازی هفته دوم لیگ برتر دو تیم منچسترسیتی و تاتنهام در حالی به مصاف یکدیگر رفتند که در هفته های اخیردر خارج از زمین هم به دلیل حاشیه های نقل و انتقالاتی ساوینیو مقابل هم قرار گرفته بودند. با اینکه سیتی در بازی اول خود با درخشش خریدهای جدیدش به پیروزی پرگلی دست یافته بود و همچنین  بازی در خانه آنها برگزار می‌شد اما برتری روانی با اسپرز بود زیرا علاوه بر نتایج خوب و فوتبال زیبا  با مربی جدید، تاتنهام در چهار بازی آخر خود در اتحاد فقط

هفته دوم لیگ برتر انگلیس فصل ۲۶-۲۰۲۵

در مهم ترین بازی هفته دوم لیگ برتر دو تیم منچسترسیتی و تاتنهام در حالی به مصاف یکدیگر رفتند که در هفته های اخیردر خارج از زمین هم به دلیل حاشیه های نقل و انتقالاتی ساوینیو مقابل هم قرار گرفته بودند. با اینکه سیتی در بازی اول خود با درخشش خریدهای جدیدش به پیروزی پرگلی دست یافته بود و همچنین  بازی در خانه آنها برگزار می‌شد اما برتری روانی با اسپرز بود زیرا علاوه بر نتایج خوب و فوتبال زیبا  با مربی جدید، تاتنهام در چهار بازی آخر خود در اتحاد فقط یک باخت داشت و موفق شده بود ۱۲ بار دروازه سیتیزن‌ها را باز کند.

ترکیب و چیدمان دو تیم

تیم گواردیولا با ترکیب ۱-۳-۲-۴ بازی را آغاز کرد. ترافورد برای اولین بار در ورزشگاه اتحاد و برای دومین بار در لیگ برتر انگلیس درون دروازه این تیم قرار گرفته بود. روندی که با اضافه شدن تقریبا قطعی دوناروما به ترکیب سیتی احتمالا چندان ادامه‌دار نخواهد بود. دیاز که به تازگی قرارداد خود را با سیتی تا ۲۰۲۹ تمدید کرده همراه با استونز و ریکو لوییس و دفاع چپ جدید این تیم آیت نوری خط دفاعی را تشکیل میدادند. نیکو گونزالز و تیجانی رندرز دو هافبک محور دوگانه تیم پپ را تشکیل میدادند و جلوتر از آنها رایان چرکی اولین بازی خود را به عنوان بازیکن ثابت تجربه میکرد. در سمت راست اسکار باب،  و در سمت چپ عمرمارموش و در نوک خط حمله نیز هالند به بازی گرفته شده بودند. ترکیبی که چهار بازیکن اضافه شده در تابستان در آن حاضر بودند و اگر خریدهای ژانویه گذشته را نیز به حساب بیاوریم در مجموع هشت بازیکن از یازده بازیکن ثابت سیتی فصل گذشته را در این تیم آغاز نکردند. آماری که گواه از یک پوست‌اندازی تقریبا بی‌سابقه در تیم پپ گواردیولا است.

در سمت مقابل توماس فرانک نیز تیم را مانند همیشه با چیدمان 1-3-2-4 راهی زمین بازی کرده بود که طبق انتظار ویکاریو درون دروازه بود و پدرو پورو، رومرو، ون د ون و اسپنس چهار بازیکن خط دفاعی او بودند. در میانه میدان پالینیایی که پس از فصلی نومید کننده در بایرن در ۲ بازی قبلی تاتنهام برای پاریس و برنلی فراتر از انتظار ظاهر شده بود به همراه بنتانکور و کمی جلوتر از این دو پاپه سار به زمین رفته بودند. در سمت راست دیگر بازیکن جدید اسپرز یعنی محمد کودوس حضور داشت و جانسون -که جای فصل قبل خود در وینگ راست را به کودوس داده است- وینگر چپ بود. ریچارلیسون هم مهاجم نوک تاتنهام بود. کاملا برخلاف سیتی، ۹ بازیکن از ۱۱ بازیکن اصلی تاتنهام نه تنها فصل قبل که حداقل یک فصل قبل از آن هم بازیکن این تیم بودند. اما تغییر واقعی اسپرز روی نیمکت رخ داده بود. جایی که توماس فرانک سرمربی‌ای که سال‌های طولانی با برنتفورد و موفقیت خیره‌کننده این تیم شناخته شده بود جایگزین آنژه شده تا دوران جدیدی را در حرفه خود آغاز کند.

سیتی ناموفق در ایجاد موقعیت با وینگرهایی بی‌خطر

تیم پپ با نقشه همیشگی خود بازی میکرد. آنها از بالا حریف را پرس میکردند و تلاش آن‌ها نه صرفا متمرکز به بازپس‌گیری توپ بلکه بر واداشتن بازیکنان تاتنهام به اشتباه بود. اینکه پرتابی به نفع آنها گرفته شود و یا بازیکنان تاتنهام به زیر توپ بزنند و بعد از در اختیار گرفتن توپ در میانه میدان یا کمی عقب تر با پاس های کوتاه و از کناره ها بازیسازی خود را انجام دهند. تیم توماس فرانک هم خط پرس نسبتا بالایی داشت و بازیکنان سیتی را از پشت محوطه جریمه تحت فشار قرار میدادند و قصد داشتند با واداشتن بازیکنان سیتی به اشتباهات فردی با پاس‌های کم‌ تعداد خود را به دروازه سیتی برسانند و یا با زیرکی و با گرفتن خطایی در جای مناسب با استفاده از ضربات آزاد مانند بازی با پاریس به گل برسند. ریچارلیسون نقش خود در نوک پیکان پرس را به نحو احسن ایفا کرد و همزمان از کوچک ترین لغزش بازیکنان سیتی به بهترین شکل استفاده می‌کرد.

برخلاف چیزی که معمولا در تیم‌های پپ سراغ داریم در این بازی ناهماهنگی شدید به خصوص در خط حمله به چشم می‌امد. بازیکنانی با نام های بزرگ و توانایی فردی زیاد ولی ناتوان از شناخت یکدیگر، قادر به خلق یک موقعیت خوب و یا کاری ترکیبی که دفاع تاتنهام را به دردسر بیاندازد نبودند. روندی که شاید در ادامه و با هماهنگ شدن بیشتر بازیکنان جدید بهتر شود، اما مشخص نیست که تا آن زمان مانند فصل قبل سیتی شانس حضور در رقابت قهرمانی را از دست داده باشد یا نه. یکی دو موقعیت نسبتا خوب به دست آمده برای سیتی هم بیشتر به لطف دست در دست دادن مه و خورشید و فلک بود که در بهترینش ویکاریو توانست مارموش را در دوئل تک به تک شکست دهد. همچنین کمبود وینگر خوب در حمله سیتی کاملا قابل مشاهده است. نه مارموشی که ذاتا وینگر نیست، نه باب که در مقابل دفاع های تاپ توانایی مقابله یک به یک ندارد و به راحتی توسط آن‌ها مهار می‌شود، نتوانستند عملکردی قابل توجه داشته باشند. حتی دوکویی که نیمه دوم به میدان آمد و با سرعت و قدرت بیشتر در دوئل‌ها نسبت به باب و مارموش موفق‌تر است نیز از برآورده کردن نیازهای سیتی عاجز بود. با این رویه به نظر سیتی در روزهای باقی‌مانده از پنجره به فکر جذب یک وینگر دیگر خواهد بود و احتمال دارد آن بازیکن رودریگو باشد تا پپ بتواند با استفاده از او نقشه های متنوع تری را در خط حمله به کار بگیرد.


فرصت تک به تک عالی که عمر مارموش در نیمه اول از دست داد

تاتنهام ناهماهنگ در کار ترکیبی در حمله، اما منظم در پرس و نظم دفاعی

در بازی تاتنهام هم مقداری ناهماهنگی در خط حمله به چشم می‌خورد. در بیشتر پاس های ارسالی بلند چه برای حرکت در کانال ها و چه به صورت عرضی، معمولا یکی المان‌های لازم برای به نتیجه رسیدن حرکت وجود نداشت. یا بازیکن پاس‌گیرنده دیر حرکت می‌کرد و به توپ نمی‌رسید یا زود حرکت می‌کرد و در آفساید بود و یا کلا پاس به جای اشتباهی ارسال شده بود و به کلی بازیکنی در آنجا نبود. اما چیزی که باعث موفقیت آنها علیرغم این اشتباهات شد این بود که در بقیه خطوط هماهنگی مناسب و نقشه‌های نسبتا کاملی داشتند. هم در استفاده از ضربات آزاد و کرنرها و هم از اشتباهات فردی بازیکنان سیتی بیشترین استفاده را کردند. اشتباهاتی که برخلاف بازیکنان تاتنهام بسیار زیاد بود و حتی دیاز که کاپیتان و ستون اصلی دفاع تیم است بعد از پر کردن آفساید با لیز خوردن به طور کامل جاماند و ریچارلیسون را با یک فضای کاملا خالی در روبروی خود تنها گذاشت.

بدین ترتیب بود که تاتنهام در حالی که در آمارهای مالکیت محور مثل درصد مالکیت، تعداد پاس، یا حتی تعداد دفعات رسیدن به یک‌سوم دفاعی و ضربه به توپ در محوطه جریمه حریف با فاصله از سیتی عقب بود اما در آمارهای موقعیت‌محور مانند تعداد شوت، شوت در چهارچوب و موقعیت گل خلق‌شده از سیتی بهتر عمل کرد. چیزی که به خودی خود گویای داستان است. سیتی مانند بسیاری از بازی‌های خود در یک سال گذشته توپ و میدان را در اختیار داشت اما در مقابل یک دفاع منظم و کم‌اشتباه قادر به خلق موقعیت نبود.


اشتباه ترافورد منجر به گل دوم تاتنهام شد

تعویض‌های دو مربی و کنترل بازی در نیمه دوم

پپ به جز تعویض اولش که اجباری بود و آکه جانشین نوری مصدوم شد، در بقیه تعویض ها سعی داشت با وارد کردن بازیکنان قدیمی خود که برخی -مانند رودری- به دلیل بازگشت از مصدومیت و برخی به دلایل فنی نیمکت نشین شده بودند سعی کرد روند بازی را به نفع خود عوض کند. اما دوکو و سیلوا که در دقایق ابتدایی نیمه دوم وارد زمین شدند نتوانستند کار خاصی انجام دهند، و زمانی که رودری و فودن به زمین آمدند دیگر برای تغییر روند بازی و جبران دو گل دیر شده بود. تاتنهام در نیمه دوم به خوبی بازی را کنترل کرد و اجازه اتصال میان خطوط عقب و جلوی زمین را به تیم پپ نداد. بازیکنان اسپرز در نیمه دوم  حتی اشتباهات اندک دفاعی نیمه اول را هم تکرار نکردند تا سیتی نیمه دوم را با امید گل ۰.۳۹ به پایان برساند. تعویض‌های توماس فرانک نیز در دقایق پایانی تر و بیشتر برای بیرون کشیدن بازیکنان خسته و اضافه کردن دوندگی و همچنین انداختن ریتم بازی بود تا تغییر تاکتیکی. نخستین تعویض‌های اسپرز در خط حمله و در دقیقه ۷۸ بود که جانسون و ریچارلیسون که با دوندگی بی‌امان در پرس و خط حمله خسته شده بودند جای خود را به سولانکه و اودوبرت دادند. دو تعویض دیگر در ۵ دقیقه پایانی و برای آرام کردن بازی بود. توماس فرانک از یک تعویض خود نیز استفاده نکرد که با توجه به لیست بلند مصدومان تاتنهام خیلی تعجب‌‌برانگیز نبود.


مهم‌ترین صحنه داوری بازی که اعتراض تاتنهامی‌ها را برانگیخت

جمع‌بندی

در پایان باید گفت که تیم توماس فرانک از نظر تسلط روی اجرای نقشه‌های تاکتیکی خود بسیار بهتر از تیم پپ عمل کرد. چیزی که تا یکی دو سال پیش در کمتر مسابقه‌ای مقابل تیم سیتی با این اختلاف و وضوح قابل مشاهده بود. این که یک مربی برنامه گواردیولا را تقریبا در تمام بخش‌ها کاملا خنثی کند. اسپرز با فوتبال انتقالی و حساب‌شده، پرس منظم و بازی فیزیکی درست و به اندازه ثابت کرد که از دست دادن بازی برنده برابر پاریس یک اتفاق بود و آن‌ها در شرایط مشابه قادر به حفظ برتری خود هستند. چیزی که با دیدن تیم توماس فرانک در ذهن همه می‌گذرد شاید این باشد که اگر این تیم در خط حمله کمی بیشتر هماهنگ و کمی نیز زهردارتر شود آنها می‌توانند کابوس تمام تیم های لیگ برتر و لیگ قهرمانان باشند.

در سوی دیگر میدان اما سیتی نشان داد علیرغم سرمایه‌گذاری سنگین چیز زیادی نسبت به فصل قبل حداقل هنوز حل نشده و تیم گواردیولا نیاز به زمان بیشتری برای رسیدن به هماهنگی دارد. علاوه بر آن بسیاری نیز ممکن است بپرسند آیا مشکل سیتی بازیکن است یا واقعا مربیان راه مقابله با تاکتیک‌های پپ را آموخته‌اند؟ در هر حال چیزی که برای ۱۵ سال تاکنون به مخیله کسی خطور نکرده، حالا ممکن است از اذهان خطور کند: گواردیولا چقدر زمان دارد؟ آیا ممکن است روزی برسد که او نیز شغل خود را در خطر ببیند؟ اتفاقی که هرگز برای او رخ نداده و معمولا خود او بوده که تصمیم می‌گیرد چه زمانی تیم را ترک کند. با توجه به قراداد بلند مدت جدید او در سیتی شاید برای چنین گمانه‌زنی‌هایی بسیار زود باشد. خصوصا که در ابتدای فصل هستیم و هنوز فرصت برای جبران بسیار است. اما در فوتبال هیچکس تا ابد به کسی فرصت نمی‌دهد. حتی به پپ گواردیولای بزرگ.

شاید تنها نکته روشن و مثبت برای پپ این بود که رودری به زمین برگشت و برخلاف گمانه‌زنی‌های اولیه مصدومیت او طولانی نبود. اما آیا بازگشت رودری تمام مشکلات را حل خواهد کرد؟ فعلا که به نظر ناهماهنگی تاکتیکی تیم بسیار بیشتر از آن است که تنها بازگشت برنده توپ طلا حل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *