طی فصل ۲۳-۲۰۲۲ و در شرایط بحرانی تیم مونتزا، که در ۶ بازی ابتدایی تنها ۱ امتیاز کسب کرده بود، سیلویو برلوسکونی تصمیم به اخراج جیووانی استروپا گرفت. نخستوزیر سابق ایتالیا انتخاب خود را انجام داد و رافائله پالادینو (Raffaele Palladino)، سرمربی ۳۸ ساله که پیشتر هدایت تیم جوانان مونتزا را بر عهده داشت، به طور غیرمنتظره به عنوان سرمربی تیم اصلی منصوب شد. پاسخ این آزمایش تنها چند روز پس از نشستن سرمربی جوان بر روی نیمکت قرمزپوشان با پیروزی مقابل یوونتوسی که تا قبل از آن شکست نخورده بود، موفقیتآمیز تشخیص داده شد. سپس تحت هدایت پالادینو، مونتزا در دو ماه، از ۱۰ بازی ۶ برد به دست آورد و از قعر جدول به جایگاه چهاردهم صعود کرد.
در فصل بعد یعنی ۲۴-۲۰۲۳ هم عملکرد او در مونتزا کاملا قابل قبول بود و با کسب رتبهی دوازدهم برای تیم شهر کوچک مونتزا -که آنقدر به میلان نزدیک است که کسی تا قبل از خریدن باشگاه این شهر توسط برلوسکونی و گالیانی آنها را به عنوان یک قدرت مستقل جدی نمیگرفت- نتیجهای بسیار خوب به حساب میآمد.
پس از گذراندن دوران موفق در مونتزا و دریافت لقب «گاسپرینی جوان»، سران باشگاه فیورنتینا تصمیم به استخدام رافائله پالادینو گرفتند. این باشگاه برای جایگزینی وینچنزو ایتالیانو، که به بولونیا پیوسته بود، پیشنهادی دو ساله (با بند تمدید یکساله) به پالادینو ارائه کرد تا به او فرصتی برای اثبات تواناییهایش در تیمی بزرگتر داده شود.
فیورنتینا در چند سالی که روکو کومیسو بیلیونر ایتالیایی – آمریکایی مالکیت آن را به عهده گرفته مدام بین یک تیم متوسط و متوسط به بالا در حال نوسان بوده و دورهی اخیر این تیم با ایتالیانو چه به لحاظ شکل بازی و چه به لحاظ عملکرد -حضور مداوم در لیگهای اروپایی به جز لیگ قهرمانان و رسیدن پیاپی به فینال لیگ کنفرانس برای دو سال- و همینطور به لحاظ ارائه بازیهایی تماشاگر پسند تحسین شده بود. بنابراین پالادینو برای جانشینی چنین مربیای کار دشواری داشت. اما حالا در هفتهی سیزدهم او کاری کرده که دیگر کسی حرفی از ایتالیانو نمیزند. علیرغم شروع دشوار فیورنتینا و کسب فقط سه امتیاز از چهار بازی اول، موتور تیم پالادینو ناگهان روشن شد. پس از شکست برابر آتالانتای گاسپرینی با نتیجه ۳-۲ در هفتهی چهارم این تیم در ۹ هفتهی بعدی تاکنون هشت برد و یک مساوی به دست آورده است که هفت برد آن پیاپی و از هفتهی هفتم تا سیزدهم بوده است. عملکردی خیرهکننده (و بیسابقه از سال ۱۹۶۹ تا کنون) در مهمترین تیم ورزشی شهر فلورانس.
در ادامه این مقاله، به بررسی عملکرد بنفشپوشان فلورانس تحت هدایت این سرمربی جوان خواهیم پرداخت و مروری خواهیم داشت به شیوههایی که این مربی در بازی تیمش به کار میگیرد. لازم به ذکر است که پالادینو در حالی این نتایج را به دست آورده که تیمش آنچنان ستارهای ندارد و حتی بیشتر با بازیکنانی بسته شده که خروجی و مازاد تیمهای دیگر بودند. بازیکنانی مانند دخیا که درخششی بینظیر درون دروازه داشته است، یاسین عدلی از میلان، مویزه کین از یوونتوس و یا گوسنس ستاره سابق آتالانتا و اینتر. بیشتر این بازیکنان زیر نظر پالادینو عملکردی داشتهاند که هواداران تیمهای سابقشان از اینکه آسان این بازیکنان را از دست دادهاند حسرت میخورند.
سیستم بازی و چیدمان فیورنتینای پالادینو
پالادینو فصل را با سیستم ۳-۴-۳ شروع کرد. شکلی از ۳-۴-۳ که دو وینگبک و دو وینگر مقلوب (inverted) دارد. در این حالت تیم در فاز دفاعی به ۱-۴-۵ تغییر حالت میداد. او با همین شیوه مشکلات اولیه تیم را حل کرد و سرانجام برابر لاتزیوی بارونی در هفتهی پنجم به یک پیروزی دلچسب رسید.
اما مصدومیت ماندراگورا پیش از بازی برابر میلان باعث شد که پالادینو به فکر تغییر سیستم بیفتد. ماندراگورا بازیکنی بود که در خط هافبک فیوره، نقش مهمی هم در بازیسازی و هم در برنده شدن دوئلهای هوایی داشت. این شد که پالادینو سیستم پایهی فیورنتینا را به ۱-۳-۲-۴ تغییر داد و گفت که باید آزمون و خطا کند تا سیستم بهینه را بیابد. مصدومیت گودموندسون و کاتالدی در هفتههای بعدی باعث شد که او با همین سیستم ادامه دهد زیرا چیدمانی است که به دلیل رایج بودن، بازیکنان با آن آشنایی دارند و همینطور تغییر موقعیت بین فازهای مختلف در آن سادهتر است.
در فیورنتینای سه دفاعهی پالادینو سه مدافع میانی و دو هافبک، با توالی پاس نقشی کلیدی در گردش توپ و ایجاد موقعیتهای حمله در مرحله بازیسازی از عقب (Build-up) ایفا میکنند؛ بیراگی و مارتینز کوارتا، تکنیکیترین بازیکنان تیم در پست مدافع میانی هستند. بیراگی که پست تخصصیاش مدافع چپ است، بهخوبی با نقش جدیدش خو گرفته و همراه با کوارتا تیم را در خطوط بالاتر نیز همراهی میکند تا برتری عددی در میانهی زمین ایجاد کنند.
هافبکهای میانی فیورنتینا کاتالدی، ماندراگورا و یاسین عدلی به عنوان جایگزین هستند؛ با مصدومیتهای به وجود آمده برای ماندراگورا و کاتالدی، عدلی و حتی اوراردو بووه جوان – بازیکن قرضی که از رم در فیوره بازی میکند – عملکردی بسیار خوب در نقش محور دوگانه ایفا کردهاند. به طور کلی هافبکهای فیورنتینا مهارتهای فنی بسیار قابل قبولی دارند و در فاز انتقال مثبت به مدافعین خودی نزدیک میشوند تا توپ را دریافت کنند و با استفاده از این قابلیتهای تکنیکی برای بازیکنان جلوی زمین بازیسازی کنند. همچنین این هافبکهای میانی عمدتاً در سمت راست با دودو (که در پیروزی در دوئلها مهارت بالایی دارد) و در سمت چپ با گوسنس (که تکنیک کمتری نسبت به دودو دارد، اما توسط بیراگی پر انرژی حمایت میشود) برتری عددی ایجاد میکنند و به حریف اجازه نمیدهند به راحتی جلوی پیشروی آنها را بگیرد.
بووه، کولپانی (یا گودموندسون و بلتران) در خط جلوتر از هافبک میانیها قرار میگیرند؛ بسته به اینکه سیستم ۱-۳-۲-۴ یا ۳-۴-۳ باشد، در این پست یک یا دو بازیکن استفاده میشوند و وظیفهی آنها رساندن توپ به وینگبکها است که به درون محوطه جریمه نفوذ میکنند و تبدیل به وینگر میشوند. توجه به این نکته جالب است که استفاده از هافبکهای میانی در نقشی که روی کاغذ وینگر به نظر میرسد -پشت مهاجم نوک- روی کاغذ شاید غیرشهودی به نظر بیاید اما در فوتبال امروز بسیار رایج است و دیگر نمیتوان آن دو بازیکن پشت مهاجم نوک را در بیشتر سیستمهای ۳-۴-۳ «وینگر» به حساب آورد و عرض هجومی تیم معمولا توسط وینگبکها تامین میشود که در فیورنتینای پالادینو رابین گوسنس و دودو هستند که هر دو تا اینجا فصلی بسیار خوب داشتهاند.
حمایت این بازیکنان از وینگرها و سپس اضافه شدن به عنوان یار هدف تاثیر بسیار مهمی در گلزنیهای فیورنتینا داشته است. کولپانی، که چپپا است و در سمت راست زمین بازی میکند، به شوتزنی از بیرون محوطه جریمه تمایل دارد؛ بااینحال، به دلیل عدم وجود بازیکنانی با توانایی شوتزنی خارقالعاده، اکثر گلهای فیورنتینا از درون محوطه جریمه زده میشود.
همچنین این هافبکهای تهاجمی به منظور ایجاد برتری عددی در کنارهها استفاده میشوند و سانترهای همتیمیهایشان در نیمهی حریف را دریافت میکنند. در فاز دفاعی، آنها در صورت لزوم جای خالی وینگبکهایی که برای هجوم جلو رفتهاند را پر میکنند، بنابر این یک تقسیم وظایف و هارمونی بین بازیکنان این دو پست برقرار است.
مویزه کین نیز تنها مهاجم نوک تخصصی فعلی اسکواد بنفشپوشان است و در هر سیستم بازی پالادینو، نقشی مهم ایفا میکند. توانایی او در استفاده از فضای پشت مدافعین، کمک بزرگی به سایر بازیکنان برای موقعیتسازی میکند و باعث شده او بهترین فصل خود را در سریآ سپری کند.
شیوهی بازیسازی از عقب و جلو بردن توپ
در هنگام داشتن مالکیت توپ و مرحلهی بازیسازی از عقب، فیورنتینا برای عبور از خط پرس اول حریف، از پاسهای کوتاه استفاده میکند و به دنبال فضای خالی میگردد تا بازی را به یکی از دو هافبک آزاد و یا به نواحی کناری زمین به دو وینگبکی که نفوذ میکنند برساند. در صورت پرس شدید از سمت تیم حریف و عدم یافتن فضای لازم برای بازیسازی از عقب، آنها توپ را با سانترهای مستقیم به مهاجم/هافبکهای تهاجمی میرسانند و اینگونه از دو خط دفاعی ابتدایی پرس تیم حریف عبور میکنند. برای پیش بردن توپ به جلو، ماندراگورا و کاتالدی کمی به عقب میآیند تا توپ را از مدافع دریافت کنند و به عنوان پلی برای رساندن توپ به هافبکهای تهاجمی استفاده میشوند. پس از آن نیز هافبکهای تهاجمی اغلب تلاش میکنند تا توپ را به وینگبکها برسانند. به همین دلیل است که «ویولا» اغلب مواقع با سانتر توپ از جناحین به درون محوطهی جریمه ایجاد موقعیت میکند.
بازیکنان فیورنتینا حین طراحی حمله به طور مداوم جابهجا میشوند. تیم رویکردی پویا را اتخاذ کرده و میان چینشهای مختلف به صورت سیال تغییر میکند تا مزیتهای عددی در نقاط مختلف زمین ایجاد کرده و از فضاهای ایجاد شده بهرهبرداری کند. تمرکز پالادینو همیشه بر این است که بازیکنان را در بهترین موقعیت خود قرار دهد – جایی که بتوانند بیشترین بهره را از مهارتهای فردی خود ببرند. شاید به همین دلیل است که برگشتیهای تیمهای دیگر چنین در تیم او میدرخشند.
عدم مالکیت و فاز دفاعی
اگر فیوره سه دفاعه بازی کند در فاز دفاعی و هنگام نداشتن مالکیت به چینش ۱-۴-۵ تغییر حالت میدهد؛ کین بهتنهایی خط اول دفاع را تشکیل میدهد و وظیفهی پرس و محدود کردن گزینههای بازیسازی از عقب تیم حریف را دارد. هافبکهای تهاجمی کمی به عقب و کنارهتر باز میشوند، پرس اولیه را انجام داده و گزینههای پاس تیم حریف را محدود میکنند، در حالی که هافبکهای میانی مسئولیت کنترل میانهی زمین و یارگیری نفربهنفر هافبکهای حریف را برعهده خواهند داشت. وینگبکها نیز عرض میگیرند و فضای کنار زمین را پوشش میدهند بنابراین شکل دفاع فیورنتینا ترکیبی از دفاع منطقهای Zonal Marking و یارگیری نفر به نفر Man Marking است که بین بازیکنان مختلف به طور مشخص تقسیم شده است.
ترنزیشن: انتقال منفی و مثبت
در جریان انتقال مثبت، در صورت بازیابی توپ در یکسوم تهاجمی زمین، فیورنتینا از ضدحملات سریع استفاده کرده و به دنبال رساندن توپ به کین در پشت مدافعین حریف خواهد بود. اما یک نکته جالب این است که اگر بنفشپوشان توپ را در نیمهی خودی دریافت کنند، مالکیت توپ را با پاسی به مدافعان میانی یا دروازهبان تثبیت میکنند و برای دو وینگبک زمان میخرند تا برگردند و در موقعیت اولیهی مناسب قرار بگیرند تا تیم از عقب بیلدآپ کنند.
حین انتقال منفی، فیورنتینا در صورت از دست دادن توپ در نیمهی حریف از کانترپرس استفاده میکند و بازیکنان برای بازپسگیری توپ سریعاً به توپ هجوم میبرند؛ اما هنگامی که در نیمهی خودی توپ را از دست میدهند، ساختار خود را بازیابی کرده و به چینش دفاعی خود باز میگردند تا از ضدحمله خوردن از مناطق خالی، جلوگیری کنند.
توضیحاتی در مورد تاکتیکهای پالادینو هنگام ترکیب ۴ دفاعه
طی دیدارهای اخیر فیورنتینا و پس از مصدومیت یک مهرهی کلیدی خط میانی، شاهد استفاده از سیستم ۱-۲-۳-۴ توسط پالادینو بودیم؛ هرچند اکثر مهرههای این دو ترکیب یکی هستند، اما عدم حضور بیراگی و استفاده ثابت از عدلی به منظور افزایش کیفیت بازیسازی، تفاوت اصلیای است که ایجاد شده. در این ساختار که منجسمتر و متعادلتر محسوب میشود، فیورنتینا باز هم بر روی بازیسازی از عقب (با سانترهای دخیا) تمرکز دارد. البته در هنگام نداشتن مالکیت توپ، از سیستم ۲-۴-۴ استفاده میکند که نسبت به سیستم قبلی تمرکز بیشتری بر یارگیری نفربهنفر دارد. در این روش فیورنتینا با بستن یک مید-بلاک مستحکم، امکان دفاع همزمان از عرض و عمق را برای تیم فراهم میکنند.
همچنین یک تغییر رایج فیورنتینا این است که گاهی یکی از هافبکهای دفاعی به خط دفاعی منتقل شود. این تغییر یک خط دفاعی سهنفره ایجاد میکند که به آنها اجازه میدهد ثبات دفاعی را حفظ کرده و در عین حال کنترل بیشتری بر توپ داشته باشند. در نهایت، این منجر به ساخته شدن شکلی مشابه با ترکیب سهدفاعهی آنها میشود. به همین دلیل میتوان گفت که استراتژیهای فیورنتینا در هر دو ترکیب، تقریباً مشابه است.
جمعبندی
نباید فراموش کرد که این تیم علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعف بارزی نیز دارد و عملکرد آنها در ادامه بسیار وابسته به این خواهد بود که بتوانند نقاط قوتشان را حفظ و نقاط ضعف را بهبود بخشند. در پایان مقاله به صورت فهرستوار به این نقاط ضعف و قوت به عنوان جمعبندی اشاره میکنیم.
نقاط قوت تیم پالادینو
- گردش توپ خوب و توانایی حفظ مالکیت توپ.
- عملکرد خوب در استفاده از ستپیسها، بهویژه ضربات کرنر.
- تکنیک بالای بازیکنان میانهی میدان.
- سطح تقریباً برابر بازیکنان روی نیمکت و بازیکنان ثابت.
- انعطافپذیری تاکتیکی و توانایی تغییر سیستم بازی.
- استفاده مؤثر از سانترهای دروازهبان.
نقاط ضعف تیم پالادینو
- اشتباهات متعدد به علت مارک کردن نفربهنفر.
- تکیه بیش از حد بر بازی از کنارهها.
- دقت کم در دوئلهای هوایی.
- آسیبپذیری در مقابل حملات ترکیبی حریفها.
در مجموع میتوان فیورنتینای پالادینو را با توجه به نتایج بسیار خوبی که در یک سوم ابتدایی فصل کسب کرده یک تیم قابل توجه برای مطالعه دانست اما همچنان باید منتظر ماند و دید که این تیم در ادامه چه نتایجی خواهد گرفت و آیا توان بالا ماندن در رقابت سنگین سریآی این فصل را دارد یا نه.
یک پاسخ
فوق العاده ای پسر 3>