قسمت چهارم

وبسایت totalfootballanalysis ژوئن ۲۰۲۰ مقاله‌­ی حاضر، چهارمین و آخرین مقاله از چهار مقاله­‌ی بررسی نکات تاکتیکیِ مهم و قابل توجه در بازی­‌های باقی­مانده از لیگ برتر انگلیس است (قسمت اول را در اینجا، قسمت دوم را در اینجا و قسمت سوم را در اینجا بخوانید). هدف اصلی این مقاله، آنالیز مختصر شکل بازی تیم‌­ها است و با بررسی نقاط قوت و ضعف هر تیم، مواردی را که در مسابقات باقی­مانده باید روی آنها تمرکز شود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در مقاله‌ی چهارم به آنالیز تاکتیک‌­های مورد استفاده‌­ی تیم­‌های چلسی، برنلی، برایتون، کریستال پالاس و بورنموث پرداخته می­‌شود. نکته: […]

وبسایت totalfootballanalysis
ژوئن ۲۰۲۰

مقاله‌­ی حاضر، چهارمین و آخرین مقاله از چهار مقاله­‌ی بررسی نکات تاکتیکیِ مهم و قابل توجه در بازی­‌های باقی­مانده از لیگ برتر انگلیس است (قسمت اول را در اینجا، قسمت دوم را در اینجا و قسمت سوم را در اینجا بخوانید). هدف اصلی این مقاله، آنالیز مختصر شکل بازی تیم‌­ها است و با بررسی نقاط قوت و ضعف هر تیم، مواردی را که در مسابقات باقی­مانده باید روی آنها تمرکز شود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در مقاله‌ی چهارم به آنالیز تاکتیک‌­های مورد استفاده‌­ی تیم­‌های چلسی، برنلی، برایتون، کریستال پالاس و بورنموث پرداخته می­‌شود.

نکته: آمار و اعداد ذکر شده مربوط به بازی­ تیم­ها تا قبل از شروع مجدد مسابقات در هفدهم ژوئن است.

 

چلسی

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 55.4 – رده‌ی سوم
امتیاز و جایگاه کسب شده: ۴۸ – رده‌ی چهارم

در لیگ برتر این فصل کم‌­لطفی‌­های زیادی در حق چلسی صورت گرفت و کمتر کسی فکر می­‌کرد فرانک لمپارد با وجود مصدومیت‌­ها و تغییر تاکتیک­‌های پیاپی، انعطاف‌­پذیری لازم برای وفق پیدا کردن با شرایط را داشته باشد. در بیشتر بازی­‌های لیگ، آبی­‌های لندنی با ترکیب 3-3-4 به بازی رفته­‌اند و در گاهی موارد نیز برای تقویت انسجام دفاعی با خط دفاع سه نفره (مثلا با ترکیب 1-2-4-3) بازی کرده‌­اند.

تیم چلسی به مقدار 7.4 کمتر از امتیازهای پیش‌­بینی­‌شده در این فصل امتیاز کسب کرده و بخشی از این عملکردِ دور از انتظار به دلیل مشکلات دفاعی این تیم است که باعث شده آنها با دریافت 39 گل، 10.5 گل بیشتر از مقدار پیش‌­بینی­‌شده گل خورده داشته باشند. این تیم از نظر مالکیت توپ نیز با 59.2% پشت سر منچستر سیتی و لیورپول در رده سوم تیم­‌های لیگ ایستاده است. به علاوه، از نظر معیارهای پاس‌­کاری همچون تعداد پاس به یک‌سوم هجومی، پاس‌­های عمقی خطر آفرین و پاس­‌های روبه‌­جلو نیز رتبه‌­ی سوم لیگ را کسب کرده است.‌

در فاز اول حمله، خط دفاع چلسی برای به گردش در آوردن توپ از هم باز می­‌شود و دو مدافع کناری وظیفه‌­ی تامین عرض بازی را بر عهده دارند. جورجینیو نیز در موارد لازم برای کمک به دفاع عقب کشیده و بین مدافعان وسط قرار می­‌گیرد. با این وجود، نقطه‌­ی قوت تیم چلسی بازی­‌سازی از عقب زمین نبوده است. بازی کردن جورجینیو به عنوان تنها هافبک بازی­‌ساز تیم معمولا او را در معرض یارگیری تیم مقابل قرار می­‌دهد و به همین دلیل نفوذ از کناره­‌های زمین با مدافعان کناری تنها راه پیش بردن توپ به بالای زمین است. تصویر زیر نشان­‌دهنده­‌ی میانگین جایگیری بازیکنان تیم چلسی و مسیرهای پاس­‌کاری بین­‌شان در این فصل لیگ برتر انگلیس است. در این تصویر مشاهده می­‌شود که بازیکنان میانی خط دفاع با مدافعان کنار و هافبک بازی­‌ساز، بیشتر از هافبک­‌های هجومی در ارتباط هستند.

بازی تیم چلسی در کناره­‌های خط دفاع کاملا تهاجمی است و هر دو مدافع این تیم تفکرات هجومی دارند. ریس جیمز که در این فصل با استارت­‌های خود شناخته می­‌شود، متخصص نفوذ از جناحین است. حرکات کناری او با سرعت و تغییر جهت­‌های پیاپی، پیش‌­بینی حرکت بعدی او را برای مدافعان حریف سخت می‌­کند. جیمز با متوسط 5.03 نفوذ از جناحین در هر بازی در رتبه‌­ی پنجم لیگ از این نظر قرار دارد و با 29.23 درصد موفقیت در انجام این حرکات تقریبا به اندازه­‌ی الکساندر-آرنولد (با 29.44 درصد موفقیت) موفق بوده است. ویلیان و کالوم هادسون-اودوی با بازی در پست وینگر راست، موقعیت‌­های خود را برای ایجاد فضا، با جیمز تعویض می­‌کنند. علاوه بر این، جیمز در حرکات کناریِ متمایل به داخل زمین (deep cross) نیز خوب عمل می‌کند و به کارگیری او در نیم‌­فضاها نتیجه­‌ی رضایت­بخشی داشته است.

مارکوس آلونسو با توانایی بالا در تمام­‌کنندگی در جناح چپ پرقدرت ظاهر شده است. این بازیکن سابق رئال مادرید تنها در 858 دقیقه حضورش در ترکیب تیم چلسی در این فصل، چهار گل و سه پاس گل را با شاخص xG (احتمال به گل نشستن شوت) برابر با 1.92 به نام خود ثبت کرده است. او انتخاب بسیار مناسبی برای پست مدافع چپ در ترکیب 1-2-4-3 تیم لمپارد است.

توانایی بالای بازیکنان تیم چلسی همیشه گره‌­گشا است؛ به عنوان مثال، حضور مهاجم قدبلندی مثل تامی آبراهام با 191 سانتی‌متر قد و جنگندگی بالا برای ضربه زدن به توپ­‌های ارسالی از جناحین، باعث قدرتمند شدن حمله‌­های تیم چلسی از کناره‌­ها شده است.

ضربات شروع مجدد یکی دیگر از نقاط قوت تیم چلسی است و این تیم از روی این ضربات هشت گل در این فصل به ثمر رسانده است. چلسی تا اینجای فصل، استراتژی­‌های مختلفی را با توجه به دفاع تیم مقابل در پیش گرفته است. در این بخش به متداول‌ترین و در عین حال جذاب­ترین روش آنها در استفاده از ضربات ایستگاهی پرداخته می‌­شود.

همانند تیم منچستر سیتی، استفاده از کرنرهای کوتاه، انتخاب پرتکرار تیم چلسی است. در صحنه‌­ی مربوط به گل چهارم این تیم در مقابل اورتون (تصویر بعد) ویلیان و یکی دیگر از بازیکنان آبی­‌پوش بر تئو ولکات (شماره 11) مسلط هستند و به این ترتیب در هر حال، یکی از این دو بازیکن برای نفوذ به داخل زمین آزاد می­‌ماند. در صحنه‌­ای مشابه در بازی مقابل تاتنهام، برتری دو-به-یک چلسی روی کرنر کوتاه به حرکت برشی دیوانه­‌وار ویلیان، هدایت توپ به درون محوطه­‌ی جریمه و به گل رسیدن آبی­‌ها منجر شد.

به موقعیت آنتونیو رودیگر نیز در هنگام زدن ضربه­‌ی کرنر دقت کنید. این دفاع وسط آلمانی با جای­گیری در ناحیه‌­ی دور از دسترس دروازه­‌بان (far post) می­تواند با استفاده از قدرت بدنی بالای خود فضای زیادی در اطرافش ایجاد کند. او به جای استفاده از تکنیک حرکات قوسی، با هُل دادن مدافع مستقیم برای خود فضا ایجاد می‌­کند. پرش‌­های مناسب این بازیکن در کنار ویژگی­‌های دیگرش، او را به برگ­ برنده‌­ای برای حمله به دفاع ناحیه­‌ای تیم حریف تبدیل کرده است. اگرچه هدف سانتر در صحنه­‌ی زیر رودیگر نبود، اولیویه ژیرو به عنوان سلاح مخفی تیم عمل کرد و گل چهارم تیمش را به ثمر رساند.

اما عملکرد دفاعی این تیم هنگام متحمل ­شدن ضربات کرنر تعریفی نداشته است. شاگردان فرانک لمپارد در این فصل نُه گل از روی ضربات ایستگاهی خورده‌­اند و عملکردشان فقط از نوریچ سیتی و استون ویلای قعر جدولی بهتر بوده است. به نظر می‌­رسد عامل ضعف این تیم، ساختار دفاعی‌­شان در برابر ضربات شروع مجدد است.

استراتژی کلی تیم چلسی، قرار دادن چهار بازیکن در محوطه­‌ی شش قدم و یک بازیکن (ویلیان در تصویر زیر) نزدیک نیم‌­فضاها است. می‌­توان سیستم دفاع ناحیه‌­ای بازیکنان چلسی را هنگام یکی از ضربات کرنر آرسنال در تصویر زیر مشاهده کرد. یارگیری نفر-به-نفر حوالی نقطه‌ی ­پنالتی نیز بخش دیگری از این استراتژی دفاعی است. باز هم در تصویر زیر، فیکایو توموری (شماره 29) را در تقلا با کالوم چمبرز (شماره 21) مشاهده می‌­کنید.

در هر سیستم دفاع ناحیه‌­ای، منطقه‌­ای هست که بدون پوشش باقی می­‌ماند. در تصویر زیر نیز با وجود اینکه برتری عددی در ناحیه جلوی دروازه‌­بان با تیم چلسی است، به نظر می­رسد فشردگی بازیکنان آبی­‌پوش در این ناحیه­ کافی نبوده و فضاهای زیادی بین چهار بازیکن نشان ­داده ­شده به وجود آمده است. این مورد، در کنار عدم جلوگیری از هجوم بازیکنان آرسنال به درون محوطه‌­ی جریمه، به نقطه ضعف این تیم تبدیل شده است. به عنوان مثال در تصویر زیر، چمبرز (شماره 21) در حال ورود به همان ناحیه دیده می­‌شود و در حالی که قدرت فیکایو توموری برای تحمیل برتری خود در نبرد هوایی کافی نیست، این بازیکن – در این صحنه – در سد کردن راه چمبرز نیز موفق نبوده و نتوانسته مانع رسیدن توپ به این بازیکن آرسنال شود. می­‌شود این طور نتیجه گرفت که هنگام ضربات کرنر، چلسی در یارگیری بازیکنانی که بدون دور خیز و درجا می­‌پرند موفق­تر عمل می­‌کند، اما قافیه را به بازیکنانی که به سرعت به سمت محوطه‌­ی جریمه هجوم می‌­آورند می‌­بازد.

مشکل دوم تیم چلسی هنگام دفاع در برابر ضربات کرنر، کند بودن بازیکنان در نشان ­دادن واکنش به توپ­های برگشتی درون محوطه‌­ی جریمه است. این کندی واکنش در چندین مورد عامل گل خوردن این تیم از روی ضربه‌ی کرنر بوده است. در صحنه­‌ی بالا، در حالیکه پیر-امریک اوبامیانگ (شماره 14) توسط امرسون یارگیری شده، در زدن ضربه به توپ برگشتی موفق‌­تر عمل کرده است.

چلسی برای کسب سهمیه­‌ی لیگ قهرمانان اروپا در فصل بعد کار سختی در پیش دارد. با اینکه این شاگردان لمپارد، تیم‌­های کمی را در پشت­ سر خود در رقابت برای سهمیه­‌ی یو سی ال می­‌بینند، به نظر می­‌رسد باید در تمام بازی­‌های باقی­مانده از لیگ تمام توان خود را به کار بگیرند.

بازی‌­های پیشِ رو: استون ویلا (مهمان)، منچستر سیتی (خانگی)، وستهام (مهمان)، واتفورد (خانگی)، کریستال پالاس (مهمان)، شفیلد یونایتد (مهمان)، نوریچ سیتی (خانگی)، لیورپول (مهمان)، ولورهمپتون (خانگی)

نکات قابل رصد: عملکرد در شروع­های مجدد؛ سقف پیشرفت فیکایو توموری؛ تنوع تاکتیک­های بازی­سازی.

 

برنلی

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 38.6 – رده‌ی دهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 39 – رده‌ی دهم

برنلی در این فصل نیز، همانند قبل، عملکرد پایداری داشته و به احتمال خیلی زیاد در فصل آینده نیز در لیگ برتر انگلیس ماندگار خواهد بود. بازی با سیستم 2-4-4 در 87.5 درصد بازی­‌های این فصل و استفاده از دو مهاجم نوک قوی به عنوان بازیکن هدف، برنلی را به یکی از سنتی‌­ترین تیم­‌های لیگ تبدیل کرده است.

این تیم با متوسط 40.2 درصد مالکیت توپ و 286.4 پاس در هر بازی، در رده­‌ی یکی مانده به آخر از نظر این دو معیار قرار دارد. این آمار همچنین نمایان­گر عدم علاقه­‌ی این تیم به پاس­‌کاری بیش ­­از حد و تمایلش به بازی مستقیم است. جای تعجب دارد که تیم شان دایچ از نظر تعداد دریبل (نوزدهم)، لمس توپ در محوطه­‌ی جریمه (نوزدهم)، پاس رو به ­جلو (نوزدهم)، پاس کوتاه به داخل محوطه‌­ی جریمه (deep completion) (نوزدهم)، نبردهای یک-به-یک در دفاع (هجدهم) و نبردهای یک-به-یک در حمله (بیستم) نیز ضعیف ظاهر شده است.

تیم برنلی در نبردهای هوایی عملکرد قابل توجهی دارد و با متوسط 46.39 در هر بازی، بیش از هر تیم دیگری در لیگ در درگیری­‌های هوایی شرکت داشته است. پس واضح است که نبرد هوایی یکی از ویژگی­‌های کلیدی تیم دایچ است. همچنین این تیم با 22.01 متر دارای بیشترین طول متوسط پاس در لیگ بوده و در هر بازی به طور متوسط 14.35 بار از کناره‌­ها به دروازه­‌ی حریف نزدیک شده است که با توجه به موقعیت­‌های حمله­‌شان، خوب ارزیابی می­‌شود.

با قرارگیری کریس وود و جِی رودریگز در خط حمله دو نفره‌­ی این تیم، این دو بازیکن تقریبا در تمام بازی­‌های این لیگ به عنوان بازیکن هدف در بین مدافعان حریف قرار گرفته­ و همیشه مترصد استفاده از توپ­های ارسالی از جناحین – بدون توجه به موقعیت توپ – بوده‌­اند. با رفتن مدافع کناری تیم حریف به سمت بازیکن صاحب توپ در کنار زمین، تاثیر این روش بیشتر احساس می‌شود. در صحنه­‌ی نشان داده شده در تصویر زیر که به گل کریس وود منجر شده است، بن چیلول برای پوشش دوایت مک‌نیل به سمت او رفته و متعاقبا، وود و رودریگز به حفره‌­ی ایجاد شده بین سه مدافع باقی­مانده می­‌روند و باعث سردرگمی آنها در یارگیری می‌­شوند.

قدرت بدنی بالای بازیکنان برنلی، آنها را روی ضربات کاشته خطرناک کرده است و با به ثمر رساندن هشت گل از روی این ضربات، آماری بالاتر از متوسط لیگ – که برابر با 6.5 است – به نام خود ثبت کرده‌­اند. در این بخش به الگویی که این تیم به تازگی در این فصل به صورت ثابت از آن استفاده می­‌کند پرداخته خواهد شد. هدف آنها در استفاده از این تاکتیک حمله به فضای دور از دسترس دروازه­‌بان (far post) است. به این صورت که بن می با سرعت و زیرکی در ظرف چند ثانیه مدافع مستقیمش را جا گذاشته و به فضای کور پشت سر او می­‌رود. در همین حین، وود یا رودریگز با ماندن در نزدیکی دروازه‌­بان منتظر می‌­مانند تا به محض بر هم ­خوردن تمرکز او بتوانند به هر نقطه از محوطه­‌ی شش قدم برای دریافت توپ حرکت کنند.

در صحنه­‌ی نشان داده شده در تصویر زیر، تحرکات کریس وود نیز نشان داده شده است. این بازیکن نیوزیلندیِ 191 سانتی­متری با قدرت بدنی بالایی که دارد، هراسی از درگیری مستقیم با مدافعان حریف نداشته و به عنوان هدفی دیگر برای ضربات ایستگاهی، درون محوطه‌­ی شش قدم و در ناحیه‌­ی دور از دسترس دروازه‌­بان حضور دارد. در صحنه‌­ی زیر، توپ به ناحیه­‌ای که وود در آن حضور دارد ارسال شده و او نیز با بهره‌­گیری از برتری هوایی­‌ای که بحثِ آن شد، توپ را به گل تبدیل کرده است.

تیم برنلی، بر خلاف تصور، در هنگام دفاع عقب ننشسته و منتظر رسیدن بازیکنان حریف نمی­‌ماند. در مقابل، آنها از بالای زمین شروع به پرس کردن می­‌کنند و این شیوه را حتی در مقابل تیم‌­های پرقدرتی همچون منچستر یونایتد و آرسنال نیز پیاده کرده‌­اند. مقدار شاخص موفقیت پرسینگ PPDA آنها تقریبا حول و حوش میانگین و برابر با 10.73 است، و با متوسط 45.46 قطع توپ در هر بازی، در رتبه‌­ی ششم لیگ از این نظر ایستاده‌­اند.

پرس تیم برنلی، کل خط هافبک و حمله‌­ی تیم را درگیر می‌­کند؛ به بیان دیگر، در هنگام پرس حداقل شش بازیکن برنلی در یک‌سوم زمین حریف حضور دارند. به این ترتیب، در بیشتر بازی­‌های این فصل، خیال آنها از برقراری برابری عددی بین آنها و بازیکنان حریف راحت بوده است و با هوشمندی مهاجمان این تیم در انجام حرکات قوسی، این برابری عددی به برگ برنده­‌ی تیم تبدیل شده است. در موقعیت شش در برابر شش، این حرکات قوسی به کنار گذاشته ­شدن یک بازیکن حریف منجر شده و برتری را برای تیم برنلی به همراه دارد.

در بازی برابر آرسنال، که صحنه­‌ای از آن در تصویر زیر نشان داده شده است، بازیکنان برنلی با پیش ­گرفتن یارگیری نفر-به-نفر هنگام پرسینگ باعث فوت وقت در بازی­‌سازی تیم حریف برای پیدا کردن بازیکن آزاد شده‌­اند. به این ترتیب، برتری هفت-به-شش تیم آرسنال در این صحنه با پوشش همزمان دروازه‌­بان و داوید لوئیز توسط رودریگز ضایع شده است. در این صحنه، بازیکنان آرسنال با زدن به زیر توپ، بازی را به سمت زمین برنلی بردند و این باعث خوش­حالی شان دایچ بود، چرا که می­‌دانست با قدرت بالای مدافعین وسط این تیم در نبردهای هوایی، برتری هوایی خط دفاع تیمش در بیشتر موارد تضمینی است. در این زمینه، جیمز تارکوفسکی با 71.01 درصد برتری در تقابل­‌های هوایی، در رده‌­ی پنجم لیگ قرار دارد.

می­توان انتقال به فاز دفاعی را به عنوان یکی از نقاط ضعف تیم برنلی برشمرد. آنها با دریافت 10 گل از روی ضدحملات، بدترین آمار را تا این مرحله از لیگ به نام خود ثبت کرده‌­اند. تعداد زیادی از این گل­ها به دلیل از درست رفتن مالکیت توپ ناشی از اشتباهات بازیکنان در مرکز زمین و عدم توانایی تیم در حفظ فشردگی دفاعی به ثمر رسیده‌­اند.

حضور تنها دو هافبک، برطرف‌­کننده‌­ی نیاز تیم به پوشش نواحی میانی زمین نیست و در بعضی موارد که این بازیکنان موفق به باز‌پس‌گیری توپ نمی­‌شوند، مرکز زمین یا فضای پشت سرشان خالی می­‌ماند که فرصت را برای تیم مقابل مهیا می‌­کند. به عنوان مثال، در صحنه‌­ی نشان داده شده در تصویر زیر، حرکت اشلی وستوود و جک کورک به کناره­ها برای پس گرفتن یا قطع توپ در عین داشتن برتری عددی سه-به-دو، بی نتیجه است. بازیکنان استون ویلا توانستند با فرستادن توپ به میانه‌­ی میدان و استفاده از فضاهای ایجاد شده در این ناحیه به گل برسند.

تیم برنلی با امتیازاتی که تا حالا جمع کرده، تنها چند امتیاز دیگر نیاز دارد تا حضورش در فصل بعد لیگ برتر انگلیس قطعی شود. به این ترتیب نیاز به نگرانی در مورد سقوط این تیم احساس نمی­‌شود.

بازی­‌های پیشِ رو: منچستر سیتی (مهمان)، واتفورد (خانگی)، کریستال پالاس (مهمان)، شفیلد یونایتد (خانگی)، وستهام (مهمان)، لیورپول (مهمان)، ولورهمپتون (خانگی)، نوریچ سیتی (مهمان)، برایتون (خانگی)

نکات قابل رصد: تاکتیک­‌های استفاده شده در ضربات شروع مجدد؛ دوایت مک‌نیل؛ آیا جِی رودریگز موفق به حفظ فُرم خود می‌شود؟

 

برایتون

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 37.7 – رده‌ی یازدهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 29 – رده‌ی پانزدهم

با اینکه تیم برایتون موفق شد فصل قبل را بدون مشکل سپری کند، مسئولان این تیم تصمیم به اخراج کریس هیوتون گرفتند و سکان هدایت تیم را به گراهام پاتر، که دوران موفقی را در سوانزی در فصل 19-2018 سپری کرده بود، سپردند. تفکرات پاتر پیرامون بازی­‌سازی از عقب زمین شکل گرفته و او سعی کرده این نوع بازی را ملکه­‌ی ذهن بازیکنان کند. در عین حال، موقعیت آنها در جدول ضعیف‌­تر از پیش‌­بینی­‌ها است و نزدیکی آنها به ناحیه­‌ی سقوط نگران­‌کننده به نظر می­‌رسد.

پاتر در 25.2 درصد بازی­‌های این فصل از ترکیب 2-4-4 و در بقیه‌­ی بازی­‌ها از ترکیب‌­های 2-4-4، 1-3-2-4 و 1-2-4-3 استفاده کرده است. اما این تغییر دادن­‌های مکرر ترکیب تیم نیز باعث حل­ شدن مشکل اصلی برایتون که همان جایگیری بازیکنان در زمین است، نشده است.

تیم‌­هایی که در استفاده از استراتژی بازی موقعیت­­‌محور تبحر دارند، فاصله­‌ی بازیکنان از یکدیگر را حتی هنگام حمله نیز کنترل می­کنند تا بتوانند واکنش لازم را هنگام پس گرفتن توپ نشان دهند. ساختار از هم ­پاشیده­‌ی تیم برایتون در فازهای مختلف مانع اصلی این تیم در به نتیجه رسیدن شیوه‌­ی بازی‌­اش است.

تصویر زیر نشان­‌دهنده­‌ی میانگین جایگیری بازیکنان تیم برایتون و مسیرهای پاس­‌کاری بین­‌شان در این فصل لیگ برتر انگلیس است. ارتباط بین بازیکنان شرکت‌­کننده در بازی‌­سازی (دروازه‌­بان، چهار بازیکن خط دفاع و هافبک‌های میانی) و همچنین ارتباط نداشتن هافبک‌­های وسط با وینگرها و بازیکنان نوک حمله، در تصویر زیر مشهود است. به این ترتیب به نظر می­‌رسد تنها راه پیش ­بردن توپ، استفاده از کانال­‌های کناری است.

موقعیت قرارگیری آرون موی درون زمین به گونه‌­ای است که تصور می­‌شود او در پست هافبک هجومی بازی می­‌کند. در ترکیب 1-3-2-4 تیم برایتون، ارتباط بین سه هافبک تیم بسیار کم‌­رنگ است. نقشه­‌ی حرارتی آرون موی در فصل 20-2019 در تصویر زیر نشان داده شده است. او به جای حرکت به درون زمین یا به ناحیه 14، با حرکت در طول کانال کناری زمین با مدافع کناری همکاری می­‌کند، یا حرکات پوششی خود را پی می­‌گیرد.

به این ترتیب شرایط عجیبی به وجود می­‌آید. در تصویر زیر جایگیری بازیکنان میانی و فاصله‌­ی بین آنها نشان داده شده است و همان­طور که مشاهده می­‌شود، موی برای برقراری برابری عددی به کنار زمین رفته است. جایگیری هافبک­‌های میانی در گاهی موارد محافظه‌­کارانه است و به ندرت پیش می‌­آید که در حرکات پوششی مشارکت کنند. ارتباط ضعیف بین سه بازیکن میان زمین باعث می­‌شد آنها یکدیگر را پیدا نکنند. این موضوع در انتقال به فاز دفاع برای تیک گران تمام می­‌شود چرا که تیم مقابل با جا گذاشتن دو بازیکن می‌­تواند تا خط دفاع جلو بیاید.

همان­طور که در تصویر زیر مشخص شده است، شش بازیکن ولورهمپتون مرکز زمین را اشغال کرده‌­اند و هیچ­کدام از بازیکنان برایتون برای استفاده از فضای میان زمین در آن ناحیه حضور ندارند. در نتیجه، بازیکنان برایتون به جای تلاش برای وارد شدن به تجمع گرگ­ها، سعی می‌­کنند آنها را دور بزنند و در نهایت موفق به عبور دادن توپ از کانال­‌های کناری به میان زمین نمی­‌شوند. این تیم استراتژی مشخصی برای نفوذ از کناره‌­ها ندارد، و اگر ساختار مشخصی می­‌داشت، می­شد از مسائل عنوان­ شده چشم‌­پوشی کرد؛ اما در شرایط فعلی، این نقص­‌های ساختاری باعث عملکرد ضعیف تیم هستند.

مسائل بیان­ شده روی دفاع تیم نیز اثر سوء دارد. فاصله‌­ی زیاد بازیکنان تیم برایتون در هنگام حمله باعث می­‌شود آنها به زمان بیش­تری برای کم­ کردن فاصله و انجام وظایف دفاعی نیاز داشته باشند. علاوه بر این، توانایی پایین فردی مدافعان در قطع توپ و نبردهای تن-به-تن هنگام مواجهه با برتری عددی تیم حریف، عامل توجیه­‌کننده‌­ی تعدادی از گل­‌های تیم است.

در صحنه‌­ی نشان­ داده­ شده در تصویر زیر، بازیکن استون ویلا با ارسال بلند توپ به هم‌­تیمی‌­اش در خط دفاع هافبک تیم برایتون را از جریان بازی خارج می­‌کند. زاویه­‌ی بدنی نامناسب مدافعان نیز امکان تغییر جهت سریع را به آنها نمی‌­دهد. در همین صحنه، تیم استون ویلا با قرار دادن دو بازیکن نفوذی در میان سه مدافع تیم برایتون، به راحتی از فضای بین مدافعان استفاده می‌­کند.

نکته­‌ی دیگر قابل اشاره روی این صحنه، فشار کم بازیکنان در هنگام درگیری است. مشکل این تیم مشخصا نداشتن تاکتیک مشخص برای پرس واکنشی و فشار کم هنگام درگیری بر سر توپ است. شدت پایین درگیریِ نزدیک­‌ترین بازیکن به توپ در صحنه­­‌ی بالا، فضای لازم برای تصمیم‌­گیری در ارسال پاس به بازیکن استون ویلا داده شده است.

برایتون با سه تیم پایین­‌تر از خود دو امتیاز فاصله دارد و نمی­‌توان به آینده‌­شان در لیگ بدبینانه نگاه کرد؛ با وجود این، باید در بازی­‌های باقی­مانده برای ماندن در لیگ تلاش کند. البته که مشکلات پایه‌­ای تیم باید برطرف شوند، اما اولویت اول برای تیم پاتر کسب امتیاز در بازی­های مهم پیشِ روی خود در لیگ است.

بازی‌­های پیشِ رو: آرسنال (خانگی)، لستر سیتی (مهمان)، منچستر یونایتد (خانگی)، نوریچ سیتی (مهمان)، لیورپول (خانگی)، منچستر سیتی (خانگی)، ساوثهمپتون (مهمان)، نیوکاسل یونایتد (خانگی)، برنلی (مهمان)

نکات قابل رصد: بهبود/عدم بهبود تیم در استفاده از بازی موقعیت­‌محور؛ آیا پاتر موفق می­‌شود با تغییر تاکتیک در نبرد پایین جدول بر سر ماندن در لیگ پیروز شود؟

 

کریستال پالاس

امتیاز و جایگاه تخمین­زده شده: 31.9 – رده­‌ی پانزدهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 39 – رده‌ی یازدهم

این فصل برای کریستال پالاس که تا اینجا با کسب 39 امتیاز، فراتر از انتظار ظاهر شده و در نبرد انتهای جدول برای ماندن در لیگ نیز نیست، فصل نسبتا خوبی محسوب می­‌شود. تیم روی هاجسون در بیشتر مسابقات با ترکیب 3-3-4 و 1-5-4 به میدان رفته است.

آمار هجومی تیم کریستال پالاس به هیچ عنوان جالب توجه نیست. این تیم با متوسط 8.58 شوت به سمت دروازه در هر بازی، در رده‌­ی یکی مانده به آخر (نوزدهم) از این نظر قرار گرفته است و عملکردش در معیارهای هجومی دیگر نیز به این قرار است: پاس­‌های رو به ­جلو در هر بازی (هجدهم)، پاس­ در عمق در هر بازی (هفدهم)، نفوذ از جناحین (نوزدهم) و تعداد لمس توپ در محوطه‌­ی جریمه (پانزدهم).

در مقابل، تیمِ هاجسون از نظر تعداد دریبل در هر بازی و تقابل‌­های تن-به-تن هجومی در هر بازی به ترتیب در رده‌­های ششم و اول در بین تیم­های لیگ برتر انگلیس قرار گرفته است. این دو آمار بر سبک بازی کریستال پالاس در تکیه بر توان فردی بازیکنان و بازی مستقیم در فاز هجومی دلالت دارد.

قدرت بالای کریستین بنتکه در نبردهای هوایی باعث رسیدن تیمش به آمار 73 دوئل هجومی در هر بازی شده است. ابن بازیکن بلژیکی در هر بازی به طور متوسط در 16.67 درگیری هوایی با 51.58 درصد موفقیت شرکت داشته که او را از نظر تعداد نبردهای هوایی در رده­‌ی دوم لیگ پشت سر تروی دینی (بازیکن واتفورد)، و از نظر موفقیت­‌شان در رده‌­ی اول لیگ قرار می‌­دهد. به این ترتیب، وینگرهای تیم برای استفاده از توپ­‌های برگشتی در نزدیکی بنتکه حرکت می‌­کنند. مثالی از این موضوع در تصویر زیر نشان داده شده است. در این صحنه، موقعیت جوردن آیو و ویلفرد زاها را برای دریافت توپ مشاهده می­‌کنید.

در این قسمت به بازیکن کلیدی تیم، ویلفرد زاها، می­پردازیم. استعداد، سرعت و تکنیک بالای این بازیکن اهل ساحل عاج، مدافعان حریف را در مهار او ناکام می­‌گذارد. زاها با متوسط 11.6 دریبل در هر بازی و درصد موفقیت 53.8، در رده­‌ی دوم دریبل‌­زن‌­ترین بازیکنان لیگ قرار دارد، و با ثبت متوسط 4.54 حرکت رو به ­جلو در هر بازی، مقام دوم لیگ را در این معیار به دست آورده است.

همان­طور که در نقشه‌­ی حرارتی ویلفرد زاها در تصویر زیر دیده می­‌شود، او به بازی در کناره­­‌ی زمین تمایل دارد. دلیل اصلی بازی گرفتن از زاها در این ناحیه نیز علاوه بر تامین عرض بازیِ تیم در هنگام حمله، ایجاد کردن فضا برای جلو کشیدن دفاع راست تیم حریف و استفاده از او در از پیش برداشتن بازیکنان در تقابل­‌های یک-به-یک است. زاها در این موقعیت­‌ها توقف­‌ناپذیر است.

تیم کریستال پالاس با 24 گل، کمترین آمار گل زده در لیگ را دارد و شاید دوام­ آوردن تیم تا اینجای فصل کمی عجیب به نظر برسد. علت این موضوع را باید در دفاع منسجم این تیم جست­‌وجو کرد. تیم پالاس در بازی‌­های این فصل، تنها یک گل بیشتر از منچستر سیتی خورده و با دریافت 32 گل در رده­‌ی پنجم تیم‌­ها از نظر گل خورده قرار گرفته است.

این تیم از نظر موفقیت پرسینگ با PPDA برابر با 11.29 در رده‌ی یازدهم لیگ ایستاده است. این آمار نشان می­‌دهد تیم کریستال پالاس به تاکتیک پرس پرفشار علاقه­‌ای نداشته و در عوض با انجام دفاع از میانه­‌ی زمین سعی در جلوگیری از حملات تیم­های مقابل دارد. عقاب­‌ها با استفاده از این تاکتیک دفاعی توانستند در بازی خود برابر تیم منچستر سیتی در ماه ژانویه این تیم را در ورزشگاه اتحاد بسیار به مشکل بیندازند.

در صحنه­‌ی نشان داده شده در تصویر زیر، آرایش 1-5-4 بازیکنان برای دفاع از میانه­‌ی زمین مشخص شده است. بالا ماندن ویلفرد زاها برای استفاده از سرعت و توانایی دریبل زدن بالای خود در ضدحملات، باعث می­‌شود دفاع این تیم در این روش به صورت نامتقارن شکل بگیرد.

با این وجود، معیار xGA (احتمال گل شدن ضربات دریافتی) این تیم برابر با 42.7، یعنی 10.7 بیشتر از گل‌­های دریافتی­‌شان محاسبه شده که نشان می­‌دهد ایرادهایی به تاکتیک دفاعی این تیم وارد است. در ادامه به این نقائص پرداخته خواهد شد.

اولین مورد، ماندن مهاجم تیم در بالای زمین برای ایفای نقش بازیکن هدف در انتقال به فاز هجومی هنگام ضدحملات، و متعاقبا شرکت نکردن این بازیکن در دفاع است. به این ترتیب، فشار کافی روی توپ اعمال نشده و همین مورد فرصت کافی را برای بازیکنان تیم مقابل فراهم می­‌کند تا علی­رغم فشردگی بازیکنان، بدون مزاحم در طول زمین پاس‌کاری و به تجمع دفاعی نفوذ کنند.

دومین مورد، خارج­ شدن بازیکنان از موقعیت­‌های خود برای پوشش فضای بین خطوط دفاع و هافبک است. به این ترتیب، آرایش دفاع بلااستثناء به هم خورده و فرصت ارسال پاس عمقی به فضای ایجاد شده در پشت مدافع به بازیکنان حریف داده می­‌شود. در تصویر قبل، ناتان ردموند (شماره 22) با دویدن به فضای پشت سر جیمز تامکینز که با ترک پست و رفتن او به سمت مایکل اوبافمی (شماره 20) ایجاد شده، موفق می­شود پاس رو به جلوی هم‌­تیمی­‌اش را دریافت کند.

دفاع در کناره‌­های زمین را می­‌توان به عنوان مشکل دیگر تیم کریستال پالاس برشمرد. عملکرد محافظه‌­کارانه‌­ی مدافعان کناری با پرهیز از درگیری با بازیکنان حریف و متعاقبا اختیار کردن زاویه­‌ی بدنی نامناسب هنگام دفاع، عامل موفقیت تیم­های مقابل روی چندین نفوذ از کناره­های زمین بوده است.

در صحنه‌­ی نشان داده شده در شکل زیر، زاویه­‌ی قرارگیری جوئل وارد، به یوری تیلمانزِ راست پا اجازه می‌­دهد توپ را با پای تخصصی خود ارسال کند؛ در صورتی که وارد باید بازیکن بلژیکی تیم لستر را مجبور به ارسال توپ با پای غیر تخصصی‌­اش می­کرد. به این ترتیب، دسترسی تیم لستر به نیم‌­فضاها به سادگی برقرار شد.

کریستال پالاس هم مثل برنلی موقعیت نسبتا مناسبی در جدول داشته و برای کسب اطمینان از حضور در فصل بعد لیگ جزیره تنها به چند امتیاز دیگر نیاز دارد. یکی از بازیکنانی که باید در بازی­‌های ادامه‌­ی فصل به او توجه شود، ویلفرد زاها است که با 27 سال سن، احتمالا به دنبال حضور در تیم بزرگ­تری است. این بازیکن اهل ساحل عاج می‌­تواند با تحت تاثیر قرار دادن مربیان تیم­‌های دیگر، مشتریان بیشتری در فصل نقل ­و انتقالات برای خود دست ­و پا کند.

بازی­‌های پیشِ رو: بورنموث (مهمان)، لیورپول (مهمان)، برنلی (خانگی)، لستر سیتی (مهمان)، چلسی (خانگی)، استون ویلا (مهمان)، منچستر یونایتد (خانگی)، ولورهمپتون (مهمان)، تاتنهام (خانگی)

نکات قابل رصد: پیشرفت ویلفرد زاها؛ سبک بازی مستقیم این تیم؛ تاکتیک دفاعی.

 

بورنموث

امتیاز و جایگاه تخمین­زده شده: 26.4 – رده­‌ی نوزدهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 27 – رده‌­ی هجدهم

بورنموث نتوانسته در این فصل موفقیت فصل­‌های پیشینش را تکرار کند و با کسب 27 امتیاز از 29 بازی فصل در میان سه تیم آخر جدول، مشقت زیادی را در نبرد بر سر ماندن در لیگ برتر انگلیس تحمل می­‌کند. این تیم با ثبت شاخص­های xGA و xG به ترتیب برابر با 53.4 و 31.2، در فازهای دفاعی و هجومی مشکلات عدیده‌­ای دارد.

ادی هاو تیمش را گاهی با ترکیب‌­های 1-3-2-4 و 1-4-1-4 و در بیشتر موارد نیز با ترکیب 2-4-4 به زمین فرستاده است. میانگین جایگیری بازیکنان تیم بورنموث و مسیرهای پاس­‌کاری بین­‌شان در این فصل لیگ برتر انگلیس در تصویر زیر نشان داده شده است.

بعضی از ویژگی­‌های این تیم در این تصویر قابل مشاهده است. با جلوتر قرار گرفتن مدافع چپ نسبت به مدافع راست تیم، آرایش بورنموث در فاز هجومی به صورت نامتقارن است. همچنین، با بازیِ محافظه‌­کارانه­‌ی مدافع میانیِ سمت راست و عدم ارتباط­‌گیریِ او با خط هافبک، وظیفه‌­ی برقراری ارتباط خط دفاع با گزینه‌­های هجومی بر عهده­‌ی دفاع وسطِ سمت راست قرار می­‌گیرد. این موضوع با در نظر داشتن توانایی بیشتر ناتان آکه نسبت به استیو کوک در جلو بردن توپ قابل توجیه است.

تیم بورنموث از نظر شاخص­‌های هجومی عملکرد قابل توجهی نداشته و در هیچ­کدام از این شاخص‌­ها در نیمه­‌ی بالای جدول قرار نمی­‌گیرد. این تیم با پایین بودن ضرب‌آهنگ بازی و سرعت پایین بازیکنانش، ابزار لازم را برای اجرای تفکرات سرمربی صاحب سبکش در اختیار ندارد.

شکل بازی­‌سازی بورنموث در تصویر زیر نشان داده شده است. با رفتن مدافعان کناری تیم به کنار زمین برای تامین عرض بازی هنگام حمله و بازی هافبک بازی­‌ساز در جلوی مدافعان میانی، تیم بورنموث در اغلب موارد با آرایش 2-2 مربعی یا 1-2 مثلثی بازی­‌سازی می­‌کند.

با این حال، می­‌توان به مشکلاتی نیز اشاره کرد. ماندن هافبک بازی­‌ساز در عقب زمین خودی، گزینه­‌های تهاجمی تیم بورنموث را در جلوی زمین برای استفاده از فضاهای مرکزی محدود می­‌کند. در صحنه­‌ی نشان­‌داده‌­شده در تصویر زیر، سوال این است که چرا باید یک بازیکن تیم بورنموث در بین شش بازیکن نیوکاسل گیر افتاده باشد، در حالی که یک بازیکن در خط اول دفاع نیوکاسل توانسته چهار بازیکن بازی­‌ساز تیم بورنموث را به خود مشغول کند؟

ناکارامدی تیم بورنموث در جریان بازی باعث شده تا تمرکز این تیم معطوف به ضربات کاشته باشد. این استراتژی ادی هاو موفق از کار در آمده و بازیکنانش توانسته‌­اند با 10 گل به ثمر رسانده از روی ضربات کاشته در این فصل، تنها تیمی باشند که در این آمار با تیم لیورپول برابری می­‌کند. فیل بیلینگ 198 سانتی­متری در به­ دست آمدن این آمار برای تیم بورنموث نقش پررنگی داشته است.

در این بخش تعدادی از تاکتیک‌­های متداول بورنموث روی ضربات کرنر بررسی خواهد شد. بیلینگ که قدبلندترین بازیکن تیم است، تنها بازیکن هدف سانترها از روی نقطه‌­ی کرنر نیست؛ بلکه نقش عمده­‌ی این بازیکن جلب کردن حواس مدافعان حریف و خارج کردن آنها از جریان بازی است. در تصویر زیر بیلینگ در حال جلوگیری از حرکت دو بازیکن تیم برایتون دیده می‌­شود.

ناتان آکه، که حرکتش را از عمق زمین خودی شروع می‌­کند، هدف اصلی در ضربات کرنر است. مشغول شدن حواس مدافعان به فیل بیلینگ، آکه را قادر می­‌کند از چنگ یارگیری مدافعان حریف مستقیمش رها شده و خود را به فضای ایجاد شده در نزدیکی دروازه‌­بان (front post) برساند. در واقع، وظیفه­‌ی بیلینگ در هنگام ضربات کرنر، مانع ایجاد کردن بر سر راه مدافعان برای آزاد شدن آکه است. حرکت آکه به سمت ناحیه­‌ی نزدیک به دروازه‌بان در تصویر زیر مشخص است.

مشکل اصلی تیم بورنموث در هنگام دفاع بروز پیدا می­‌کند. در این بخش، ضعف دفاعی تیم در برابر نفوذ از جناحین و توپ­‌های برگشتی درون محوطه­‌ی جریمه، به عنوان یکی از نقاط ضعفی که عامل دریافت چندین گل بورنموث در این فصل بوده است، بررسی خواهد شد.

می‌­توان این نقص را در قالب یک مشکل ساختاری و یک مشکل انفرادی بررسی کرد. از آنجایی که پرسینگ در تیم بورنموث با مدافعانش انجام می‌­شود، موقعیت قرارگیری این بازیکنان با جایجایی بازیکنان حریف تغییر می‌کند. این تغییرهای پست بازیکنان به ناهماهنگی­‌هایی در محوطه­‌ی جریمه، و متعاقبا، ایجاد حفره­‌ی دفاعی هنگام سانتر از جناحین منجر می­‌شود. در تصویر زیر، در حالی که توپ درون محوطه­‌ی جریمه است، آکه در بیرون از محوطه­ قرار دارد. علاوه بر این، خط دفاع تیم بورنموث در آفسایدگیری نیز عملکرد ضعیفی داشته است. این عوامل، در کنار زاویه­‌ی بدنی نامناسبِ گاه ­و بی­گاهِ مدافعان که زاویه­‌ی دید آنها را به یک جهت محدود می­کند، باعث شده­‌اند تا بورنموث نتواند بازیکنان آزاد حریف را هنگام نفوذ از جناحین یارگیری کند.

در صحنه‌­ی نشان ­داده ­شده در تصویر زیر، ارسال آلن سن-ماکسیمین به ضربه‌­ی سر دِآندره یدلین که بدون یارگیری باقی مانده منجر می­‌شود. دلیل یارگیری نشدن دفاع راست تیم نیوکاسل، ناهماهنگی و از هم ­پاشیدگی ساختار دفاعی تیم بورنموث بوده است.

همان­طور که اشاره شد، تیم بورنموث با مشکلات خود در فازهای دفاع و حمله به موقعیت خطرناکی در جدول رسیده است. رفع کردن تمام نقائص تیم در مدت زمان کوتاه باقی­مانده تا پایان فصل غیرممکن است و به همین دلیل، ادی هاو باید به دنبال راهی ساده‌­تر برای پیروز شدن در بازی‌­های پیشِ رو باشد. با برنامه‌­ی بازی­های تیم بورنموث در ادامه­‌ی فصل، این تیم به یک معجزه برای باقی­ماندن در لیگ برتر نیاز دارد.

بازی­‌های پیشِ ­رو: کریستال پالاس (خانگی)، ولورهمپتون (مهمان)، نیوکاسل یونایتد (خانگی)، منچستر یونایتد (مهمان)، تاتنهام (خانگی)، لستر سیتی (خانگی)، منچستر سیتی (مهمان)، ساوثهمپتون (خانگی)، اورتون (مهمان)

نکات قابل رصد: پیشرفت در بازی­‌سازی؛ استفاده از ضربات کاشته در حمله.

 

جمع‌­بندی

در این مقاله تنها به بیان نکات کلی تیم­‌ها پرداخته شد. آنالیز دقیق تمام تاکتیک‌­ها و ترکیب­‌های مختلف مورد استفاده‌­ی تیم­‌ها کاری دشوار است. امیدواریم نکات بیان شده بتواند در تحلیل بازی­‌های باقی­مانده از لیگ برتر در این فصل کمک­‌کننده باشد. این آخرین مقاله از مجموعه مقالات آنالیز تاکتیکی تیم­های لیگ برتر انگلیس در فصل 20-2019 بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *