قسمت سوم

وبسایت totalfootballanalysis ژوئن ۲۰۲۰ مقاله­‌ی حاضر، سومین مقاله از چهار مقاله­‌ی بررسی نکات تاکتیکیِ مهم و قابل توجه در بازی‌­های باقی­مانده از لیگ برتر انگلیس است (قسمت اول از این مجموعه را در اینجا و قسمت دوم را در اینجا بخوانید). هدف اصلی این مقاله، آنالیز مختصر شکل بازی تیم­‌ها است و با بررسی نقاط قوت و ضعف هر تیم، مواردی را که در مسابقات باقی­مانده باید روی آنها تمرکز شود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در مقاله سوم به آنالیز تاکتیک­‌های مورد استفاده‌­ی تیم­‌های منچستر یونایتد، ولورهمپتون، شفیلد یونایتد، ساوثهمپتون و واتفود پرداخته می­‌شود. نکته: آمار و اعداد […]

وبسایت totalfootballanalysis
ژوئن ۲۰۲۰

مقاله­‌ی حاضر، سومین مقاله از چهار مقاله­‌ی بررسی نکات تاکتیکیِ مهم و قابل توجه در بازی‌­های باقی­مانده از لیگ برتر انگلیس است (قسمت اول از این مجموعه را در اینجا و قسمت دوم را در اینجا بخوانید). هدف اصلی این مقاله، آنالیز مختصر شکل بازی تیم­‌ها است و با بررسی نقاط قوت و ضعف هر تیم، مواردی را که در مسابقات باقی­مانده باید روی آنها تمرکز شود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در مقاله سوم به آنالیز تاکتیک­‌های مورد استفاده‌­ی تیم­‌های منچستر یونایتد، ولورهمپتون، شفیلد یونایتد، ساوثهمپتون و واتفود پرداخته می­‌شود.

نکته: آمار و اعداد ذکر شده مربوط به بازی­ تیم­‌ها تا قبل از شروع مجدد مسابقات در هفدهم ژوئن است.

منچستر یونایتد

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 48.2 – رده‌ی چهارم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 45 – رده‌ی پنجم

منچستر یونایتد فصلی پر فراز و نشیب را تحت هدایت اوله­ گانر سولسشر سپری کرده و کسب سه برد در چهار داربی شهر منچستر مطمئنا یکی از فرازهای قابل توجه آن است. در مقابل، از دست دادن امتیاز در برابر تیم‌های پایین جدول مثل بورنموث، برایتون و نیوکاسل، باعث شده منچستر یونایتد به عنوان تیمی ناپایدار شناخته شود. با این وجود، امضای قرارداد با برونو فرناندز در زمستان سال قبل، گزینه­‌های تاکتیکی زیادی را به این تیم اضافه کرده است.

پس از اضافه شدن فرناندز به جمع قرمزپوشان منچستر، آنها معمولا با ترکیب­های 2-1-3-4 و 2-1-4-3 به میدان رفته­‌اند و با به­‌کارگیری او به عنوان هافبک تهاجمی پشت سر دو فوروارد تیم، آرایش 2-1 لوزی آنها در خط حمله کامل شده و جابه‌­جایی­­‌های صورت گرفته بین آنها، باعث متنوع­ شدن چینش بازیکنان شرکت­‌کننده در حمله شده است. تا قبل از آمدن فرناندز، تیم منچستر یونایتد از کمبود بازیکن در کانال­‌های کناری رنج می­‌برد و حالا، گرایش آنتونی مارسیال به این ناحیه کمک بزرگی برای تیم به حساب می­آید. در صحنه­ای از بازی این تیم در برابر اورتون که در تصویر زیر نشان داده شده، نزدیک شدن شیموس کولمن به مارسیال، خط دفاعی اورتون را باز کرده است. فرناندز در چنین موقعیت­‌هایی (باز شدن خط دفاعی حریف) می­‌تواند با حرکات روبه­‌جلوی هوشمندانه­‌ی خود از فضای عرضی ایجاد شده کمال استفاده را ببرد. او با دریافت توپ­‌های ارسال شده به کناره‌­های زمین مدافع کناری حریف را وادار به انجام حرکات کناری از داخل (underlap) یا از لب خط (overlap) می­‌کند و از آنجایی که دنیل جیمز، آنتونی مارسیال و مارکوس رشفورد، هر سه سرعت بالایی دارند، می­توانند با حرکت کردن در پشت سر مدافعین، پاس­های ارسالی از جانب فرناندز را دریافت کنند.

منچستر یونایتد با به ثمر رساندن هفت گل از روی شوت از راه دور، آماری به مراتب بالاتر از متوسط لیگ (4.6) به نام خود ثبت کرده است. میسون گرینوود در این زمینه عالی است و توانسته با پشت سر گذاشتن xG (احتمال گل شدن شوت) برابر با 4.03 خود و به ثمر رساندن پنج گل از این هفت گل، سهم بالایی در این آمار داشته باشد. همچنین انتظار می­‌رود در ادامه‌­ی فصل، این بازیکن 18 ساله به تعویض طلایی تیمش تبدیل شود.

با وجود ثبت قرارداد با هری مگوایر گران­‌قیمت، تیم منچستر یونایتد از تاکتیک بازی­‌سازی از عقب زمین استفاده نمی‌­کند. در عوض، این تیم با در اختیار داشتن بازیکنان سرعتی در جلوی زمین در انتقال­های سریع به فاز هجومی قدرتمند ظاهر می­‌شود. آنها توانسته‌­اند تا اینجای لیگ با هشت گلِ زده از روی ضدحملات، پشت سر منچستر سیتیِ 10 گله، در رتبه­‌ی دوم قرار بگیرند.

فرد در دوئل و قطعِ توپ عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش گذاشته و استراتژیِ تکرارشونده منچستر یونایتد در ضدحملات، بازپس‌­گیری توپ توسط این بازیکن برزیلی و رساندن آن با پاس رو به ­جلو به مارسیال، جیمز یا رشفورد که مترصد ایجاد فرصت برای استفاده از فضاهای پشت خط دفاع یا کناره­‌های زمین هستند، بوده است. در صحنه‌ای از بازی این تیم در برابر منچستر سیتی که در تصویر زیر نشان داده شده، چرخش دنیل جیمز برای ورود به فضای پشت سر نیکولاس اوتامندی قابل مشاهده است. همچنین در این تصویر می­‌توان دید که با ورود فرناندز به فضای بین خطوط، گزینه­‌ی دیگری به گزینه­‌های در دسترسِ فرد برای بازی­‌سازی اضافه شده است. در نتیجه، انتظار می‌­رود توانایی بالای فرناندز در زیر نظر گرفتن اطرافِ خود باعث بهبود عملکرد تیم در ضدحملات در ادامه‌­ی فصل شود.

قرمزپوشان شهر منچستر در 29 بازیِ لیگ تا اینجا، با 30 گلِ خورده و xGA (احتمال گل شدن ضربات دریافتی) برابر با 31.49، در رده‌­ی چهارم لیگ از این نظر قرار دارند. این تیم با در پیش گرفتنِ استراتژی دفاع از عقب زمین در مواجهه با تیم‌­های منچستر سیتی، لیورپول و چلسی، توانست آنها را در رسیدن به گل به زحمت بیاندازد. اما با وجود این بازی­‌های دفاعی، محافظه­‌کار دانستن تیم منچستر یونایتد، که حتی به قیمت از دست رفتن فشردگی تیمی، بر استراتژی پرسِ بازیکن‌محور و از بالای زمین اصرار کرده، درست نیست. آنها تا اینجا، با متوسط PPDA برابر با 9.75 در رتبه­‌ی ششم لیگ از نظر شاخص موفقیت پرسینگ ایستاده‌اند. به عنوان مثال، تقابل چهار-به-چهار بازیکنان در پرس بازیکن‌محور این تیم در صحنه­‌ای از بازی­شان با تیم ولورهمپتون مشهود است (تصویر بعد). در این صحنه اگرچه بازیکنان قرمزپوش دور از یکدیگر ایستاده‌­اند، با حفظ فشار بر روی بازیکنان حریف آنها را وادار به ارسال پاس­‌های بلند کرده‌­اند.

آمار دفاعی تیم منچستر یونایتد هنگام ضربات ایستگاهی اصلا قابل قبول نیست و با ۹ گلی که از روی این ضربات دریافت کرده‌­اند، در جمع سه تیم آخر جدول از این نظر قرار می­‌گیرند. شکل دفاع و عملکرد فردی بازیکنان هنگام ضربات کرنر مشکلاتی به تیم تحمیل کرده است؛ به همین دلیل، در ادامه به چینش دفاعی آنها هنگام ضربات کرنر پرداخته شده است.

نقشه‌­ی منچستر یونایتد برای دفاع در برابر ضربات کرنر بر دفاع ناحیه­‌ای و یارگیری نفر-به-نفر استوار است. ضعف دفاع ناحیه‌­ایِ تیم با لیندلوف و مگوایر که وظیفه­‌ی دفاع در محوطه‌­ی شش قدم به آنها واگذار شده، عامل اصلی گل خوردن این تیم از ضربات کرنر است. علاوه بر این، در حالی که انتظار می­‌رود مگوایر – با 194 سانتی­متر قد (بلندقدتر از لیندلوف) و دارا بودن قدرت بدنی و دوندگی بالا – بتواند فضای ایجاد ­شده بین خود و لیندلوف را پوشش دهد، متاسفانه عدم تمایل این بازیکن به دویدن و پوشش فضای ذکر شده، عامل شکست خوردن استراتژی دفاع ناحیه­‌ای تیمش هنگام ضربات کرنر است.

یارگیری تیم منچستر یونایتد در نزدیکی نقطه­‌ی پنالتی هنگام ضربات کرنر معمولا توسط بازیکن کوتاه‌­قدتر – در بیشتر موارد فرد با 169 سانتی­متر قد – انجام می­‌گیرد. هافبک تیم در یارگیری قوی ظاهر نمی­‌شود و معمولا شکست می­‌خورد. در مثال نشان داده شده در تصویر زیر، بازیکنان برایتون با هوشمندی و دویدن­‌های کاذب توانسته‌­اند لیندلوف را از موقعیت خود خارج کنند و همان طور که با علامت مشخص شده، حفره­‌ی بزرگی بین مدافعین میانی منچستر یونایتد ایجاد شده است. با ناتوانی فرد در یارگیری و پرنشدن این فضا توسط مگوایر، برایتون توانست از این فضا استفاده کرده و به گل برسد.

مزیت بزرگ منچستر یونایتد نسبت به سایر تیم­‌ها این است که تا اینجای فصل بازی­‌های خود را در برابر بیشتر تیم­‌های پرقدرت لیگ انجام داده‌­اند. احتمال می­‌رود تیم سولسشر به حفظ توپ در ناحیه‌­های مختلف زمین ادامه بدهد. در نتیجه، نحوه‌­ی استفاده شیاطین سرخ از قدرت تزریق شده به این تیم، مثل برونو فرناندز، برای بهبود بازی موقعیت‌محور خود یکی از نکات قابل توجه در بازی‌های ادامه فصل است.

بازی­‌های پیشِ رو: تاتنهام (مهمان)، شفیلد یونایتد (خانگی)، برایتون (مهمان)، بورنموث (خانگی)، استون ویلا (مهمان)، ساوثهمپتون (خانگی)، کریستال پالاس (مهمان)، وستهام (خانگی)، لستر سیتی (مهمان)

نکات قابل رصد: برونو فرناندز؛ بهبود بازی موقعیت‌محور؛ تنوع در سیستم یارگیری.

 

ولورهمپتون

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 46.8 – رده‌ی ششم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 43 – رده‌ی ششم

ولورهمپتون در این فصل نیز همانند فصل قبل عملکرد استثنایی‌­ای از خود نشان داده­ است. آنها تحت هدایت نونو اسپیریتو سانتو عملکردی با ثبات داشته­‌اند و از نظر شاخص xGA (۳۳.۶) در رده‌­ی پنجم لیگ قرار گرفته‌­اند. تیم سانتو در این فصل در تمام بازی­‌های فصل با سه مدافع به زمین رفته و با توجه به مصدومیت­‌های پیش ­آمده، ترکیب این تیم بین 3-4-3 و 2-5-3 متغیر بوده است.

فوتبال غیر مالکانه­‌ی نونو باعث شده تا تیمش با وجود قدرت بالای ژائو موتینیو و روبین نِوِس در خط هافبک، تمایل به بازی­‌سازی از عقب زمین نداشته باشد. در حالت کلی، تاکتیک تیم ولورهمپتون باز کردن خط دفاع حریف با جلو کشیدن هافبک­‌های کناری و باز شدن مدافعین وسط است. کانر کودی به عنوان مدافع وسط در خط دفاع سه نفره­‌ی این تیم وظیفه‌­ی دور کردن توپ تحت فشار را دارد و از آنجایی که این بازیکن معمولا توپ­‌ها را به جناح راست می­‌فرستد، آدام ترائوره و متیو داهرتی برای دریافت توپ در این ناحیه حاضر هستند. نِوِس و موتینیو نیز معمولا به جای دادن پاس­‌های روبه­‌جلو، با حرکت یک-و-دو بین خود، توپ را جلو می‌­برند. در تصویر زیر، پنج بازیکن تاتنهام با یارگیری نفر-به-نفردر حال پرس کردن تیم ولورهمپتون مشاهده می­‌شوند. دور کردن توپ در شرایطی که بازیکنان میانی­‌شان به شدت یارگیری شده‌­اند پر ریسک به نظر می­‌رسد، اما گرگ­ها به این شرایط عادت دارند و همان ­طورکه مشخص است، کودی با پاس قطری توپ را به جناح راست زمین به کیفیت نشان داده شده، ارسال می‌­کند.

در واقع، خطر ولورهمپتون در ضدحملات است و توانسته شش گل (بیشتر از میانگین لیگ برابر با 4.4) را با استفاده از انتقال موفق به فاز حمله به ثمر برساند. ترائوره با عملکرد درخشان خود در این فصل کمک زیادی به این تیم کرده و حتی خوزه مورینیو (سرمربی تاتنهام) ترائوره و دیوگو ژوتا را از نظر سرعت و سختی یارگیری به قطار تشبیه کرده است.

ترائوره در پوشش مدافعین حریف و کاهش فشار روی تیم عملکرد درخشانی داشته است. عملکرد مهاجم اصلی دیگر تیم، رائول خیمنز نیز در قرار گرفتن در موقعیت­‌های گل و استفاده از فرصت‌­های ایجاد شده با ثبت شاخص xG برابر با 15 در دو فصل حضورش در جمع گرگ­ها، خوب ارزیابی شده است.

در تصویر زیر، مثالی دیگر از بازی این تیم برابر تاتنهام آورده شده که در آن درگیری ترائوره با دو بازیکن حریف مشخص است. اما با وجود فشار بالایی که روی این بازیکن قرار گرفته، او همچنان توپ را به خیمنز می‌­رساند. در همین حین که ترائوره با دو بازیکن حریف در نیم‌­فضا درگیر است، متیو داهرتی در کنار زمین مترصد فرصت مانده و خیمنز نیز به محض دریافت توپ، او را از سمت راست زمین راه می‌­اندازد. ولورهمپتون توانست در نهایت از روی این حرکت به گل برسد.

پرسینگ ولورهمپتون با ثبت متوسط شاخص  PPDA برابر با 12.40 در هرکدام از 29 بازی­‌شان در این فصل، یکی از بالاترین (بدترین) مقادیر ثبت شده در بین تیم‌­های لیگ است که بیان­‌کننده­‌ی عدم اتکای سیستم دفاعی این تیم به پرس کردن است. در عوض، تاکتیک دفاعی آنها معمولا دفاع از میانه‌­ی زمین بوده است.

دفاع ولورهمپتون را می­‌توان با تقسیم کردن بازیکنان این تیم به پنج نفر در عقب و پنج نفر در جلو بررسی کرد. همان­ گونه که در تصویر زیر مشخص است، فورواردهای کناری تیم برای اضافه­ شدن به بازیکنان میانی و پوشش نیم‌­فضاها به عقب کشیده و در حالت فشرده با بازیکنان مرکزی قرار گرفته‌­اند.

هدف تیم ولورهمپتون در بیشتر مواقع، هدایت توپ به کناره­‌های زمین است. با دفاع هماهنگ پنج بازیکن ولورهمپتون در مرکز زمین، تیم حریف به سختی می­‌تواند برتری عددی را در این ناحیه پس بگیرد و در این شرایط، پیگیری حمله از کانال‌­های کناری زمین آسان­‌ترین راه برای تیم­‌های مقابل است. در تصویر زیر، پاس چالار سویونجو برای هم­‌تیمی‌­اش در همین جهت است.

در کناره­‌های زمین نیز، با حضور حداقل یک فوروارد کناری، یک یا چند هافبک کناری و یک مدافع کناری برای بستن فضا­ها، و بازی بیشتر تیم­های مقابل با خط دفاع چهارنفره و قراردادن دو بازیکن در کناره‌­ها – یک هافبک و یک مدافع – برتری عددی برای بازپس‌­گیری توپ با تیم ولورهمپتون است. به عنوان مثال، برتری عددی ولورهمپتون در موقعیت چهار-به-سه در تصویر زیر قابل ملاحظه است.

بعضی از تاکتیک­‌های مورد استفاده‌­ی ولورهمپتون نیز برای پوششِ دفاعیِ هافبک‌­های تیم هستند؛ فاصله­‌ی موتینیو و نِوِس برای پوشش نیم‌­فضا در تصویر بعد مشخص است. همچنین موقعیت ژوتا نیز در تصویر بعد جالب توجه است. حمایت عالی این بازیکن از مرکز زمین باعث شده است تیم بتواند فشردگی خود را حفظ کند.

بازگشت­‌های تیم ولورهمپتون در چند بازی در این فصل – شامل بازی مقابل منچستر سیتی، نوریچ سیتی و ساوثهمپتون – جذابیت مسابقات را در ادامه‌­ی فصل دو چندان کرده است. به علاوه، با هشت گلی که این تیم با شوت از راه دور به ثمر رسانده، باید منتظر ضربات تماشایی نِوِس و موتینیو باشیم.

بازی­‌های پیشِ رو: وستهام (مهمان)، بورنموث (خانگی)، استون ویلا (مهمان)، آرسنال (خانگی)، شفیلد (مهمان)، اورتون (خانگی)، برنلی (مهمان)، کریستال پالاس (خانگی)، چلسی (مهمان)

نکات قابل رصد: جا افتادن دانیل پودنس در ترکیب؛ لایه­‌های دفاعی؛ ضدحملات.

 

شفیلد یونایتد

امتیاز و جایگاه تخمین زده شده: 41.6 – رده‌ی هشتم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 43 – رده‌ی هفتم

شفیلد یونایتد فصل فوق­‌العاده‌­ای را با سرمربی­‌گری کریس وایلدر تجربه کرده است. این تیم توانسته بدون خریدهای پرسروصدا و با تاکتیک­‌های هجومی جذابش بالاتر از آرسنال و تاتنهام قرار بگیرد و برای یکی از جام‌­های قاره­ای در فصل بعد رقابت کند. آن­ها در این فصل لیگ برتر با خوردن تنها 25 گل، بهترین عملکرد دفاعی را پس از لیورپول دارند؛ اما به جز این، در زمینه‌­های دیگر آمار قابل توجهی برای آنها ثبت نشده است. شفیلد یونایتد از نظر هجومی با 30 گل زده در 28 بازی در رده‌­ی چهاردهم، یعنی پایین­‌تر از تیم­‌هایی که در معرض سقوط هستند، قرار گرفته­ است. همچنین، از نظر آمار تعداد خطا و دریبل در هر بازی در رتبه‌­ی آخر و از نظر متوسط مالکیت توپ و  تعداد دوئل­‌های هجومی نیز به ترتیب در رده‌­های هفدهم و نوزدهم لیگ قرار دارد.

تیم شفیلد با 44.55 نبرد هوایی در هر بازی از این نظر در رتبه­‌ی سوم لیگ ایستاده است. در عین حال، این آمار به این معنی نیست که استراتژی تیم وایلدر بازی مستقیم و ارسال پاس‌­های هوایی به بازیکنان هدف در مرکز زمین است. در عوض، مهاجمین محبوب وایلدر (دیوید مک‌گولدریک و اولیور مک‌برنی) در عرض زمین فعالیت زیادی دارند. نقشه‌­های حرارتی این دو بازیکن در زیر نشان داده شده‌­اند (تصویر سمت چپ مربوط به مک‌گولدریک و تصویر سمت راست مربوط به مک‌برنی است). از این تصاویر می‌­توان دریافت که دو مهاجم تیم در بازی‌­های این فصل، به ندرت منتظر مهیا شدن فرصت در محوطه‌­ی جریمه مانده‌اند و در عوض، تمایل آنها به حرکت در کناره­‌ها برای پیش بردن بازی است.

شفیلد یونایتد با تعداد 17.49 حرکت از جناحین – 8.7 از جناح چپ و 8.6 از جناح راست – پس از لیورپول و منچستر سیتی، در رده‌ی سوم تیم­ها از این لحاظ قرار گرفته است. تمرکز بیشتر تحلیل­‌های بازیِ تیم شفیلد بر روی تاکتیک این تیم در استفاده از مدافعین میانی در حرکات لب خط است؛ اما در این مقاله به سهم این حرکات در پررنگ شدن تحرک کلی تیم در کناره‌­ها پرداخته می­‌شود.

جدا از استراتژی این تیم در شرکت دادن مدافعین مرکزی در فاز هجومی، پیشروی هافبک‌­های کناری تیم نیز جالب توجه است. هافبک کناری تیم وایلدر با جایگیری در کناره‌­های زمین هنگام حمله، در نقطه­‌ی کور پشت سر آخرین مدافع تیم مقابل قرار می‌گیرد. در نتیجه، این بازیکن می­‌تواند با حرکت بی سر و صدای خود نقش سلاح مخفی تیم را در دریافت توپ­‌های ارسالی از جناحین به محوطه­‌ی جریمه بازی کند. به عنوان مثال در صحنه‌­ای از بازی این تیم مقابل ولورهمپتون که در تصویر زیر نشان داده شده است، اِندا استیونز (شماره 3) برای حرکت در فضای اطراف نقطه‌­ی پنالتی و دویدن به سمت دروازه­‌بان (front post) کاملا آزاد است. استیونز تا لحظه­‌ی آخر در نقطه­‌ی کور پشت سر داهرتی بدون یارگیری باقی می­‌ماند و توپ را با ضربه‌­ی سر به لیس موسِت (شماره 22) در سمت دیگر دروازه‌­بان (far post) می­‌فرستد. در ایده‌­آل‌­ترین حالت ممکن تیم مقابل موفق به قرار دادن یک بازیکن برای یارگیری هر کدام از بازیکنان نوک حمله شفیلد یونایتد می­‌شود، به همین دلیل در این صحنه دو موقعیت یک-به-یک مجزا برای هر مهاجم ایجاد شده است. در نتیجه استفاده از این موقعیت برای موست سخت نبوده و او توانست روی این صحنه تیمش را به گل برساند.

تصویر بالا نشان‌­دهنده‌­ی چینش کلی بازیکنان شفیلد یونایتد، که گاهی در پرتاب­‌های اوت هم استفاده می‌­شود، نیز است. در این آرایش، یکی از فورواردها (مک‌گولدریک در این تصویر) با حرکت به سمت توپ، یکی از مدافعین را با خود همراه کرده و به این ترتیب حفره‌­هایی در خط دفاع چهار نفره‌­ی تیم مقابل پدید می‌­آید. خط دفاع پنج نفره­‌ی تیم ولورهمپتون با یک بازیکن بیشتر در پست دفاع وسط، در حفظ فشردگی خود موفق‌­تر عمل کرد.

با سیستم دفاعی قوی تیم وایلدر، شفیلدی­‌ها سخت گل می­‌خورند. با اینکه مقدار PPDA برابر با 13.02 بیان­گر عدم موفقیت شفیلد یونایتد در پرسینگ است، برگ برنده‌­ی این تیم آرایش پنج-پنج بازیکنان در دفاع قوی و با برنامه‌­شان از میانه‌­ی زمین (همانند ولورهمپتون) است. همچنین، کشاندن توپ به کناره‌ها با قرار دادن پنج بازیکن جلویی در میانه­‌ی میدان و متعاقبا برقراری برتری عددی در این ناحیه و بستن راه پیشروی تیم نیز یکی از اهداف دفاعی این تیم است. با گوش به زنگ بودن جان لاندسترام، جان فلک و اولیور نوروود برای سد کردن پاس­‌های وارد شده به تجمع مرکز زمین، هافبک­‌های شفیلد یونایتد در مقایسه با تیم ولورهمپتون تحرک بیشتری دارند.

یکی از مثال‌­های خوبی که برای موضوع بیان شده می­‌توان آورد، صحنه­ای از بازی این تیم با منچستر سیتی است (تصویر بعد). در این صحنه فضاهای عرضی بین بازیکنانِ شفیلد، نیکلاس اوتامندی را مجبور به دادن یک پاس پرریسک رو به‌ ­جلو کرده که توپ قبل از رسیدن به دی­‌بروینه توسط بازیکنان شفیلد قطع می­‌شود.

در این بخش به مشکل تیم شفیلد در سازمان­دهی دفاعی در عقب زمین خودی هنگام پیشرویِ هجومی تیم مقابل پرداخته می­‌شود. بازیکنان این تیم در حفظ یک‌پارچگی و فشردگی هنگام عقب­‌نشینی خوب عمل می­‌کنند اما مشکل اصلی این تیم زاویه­‌ی نامناسب هافبک­‌های کناری هنگام بازگشت به عقب است. اولا، هافبک­‌های کناری به جای تعقیب بازیکنان رهاشده‌­ی تیم مقابل، به پوشش ناحیه­‌ها مشغولند و از آنجایی که اصولا بازیکنان گل می­‌زنند و نه نواحی، این روش ناکارامد از آب در آمده است. ثانیا، در برخی موارد زاویه­‌ی قرارگیری بازیکنان در هنگام دفاع، به سوی دروازه­‌ی خودی است که کار را برای آنها در دور کردن توپ سخت می­‌کند. می­‌توان این دو مشکل را در صحنه‌­ای از بازی این تیم در برابر بورنموث مشاهده کرد (تصویر بعد). در این سکانس، استیونز (شماره 3) به جای مشایعت هری ویلسون، مشغول به دفاع کردن از ناحیه است. به علاوه، اگر این بازیکن چپ­‌پا بخواهد توپ را با پای تخصصی خود از محوطه­‌ی خطر دور کند، جهت حرکت توپ به سمت دروازه­‌ی خودی بوده و احتمال زدن گل­ به ­خودی افزایش می­­‌یابد. در تصویر زیر رها شدن ویلسون از جانب استیونز و تصمیم او به دفاع ناحیه‌­ای، ویلسون را در دریافت توپ و به ثمر رساندن گل آزاد گذاشته است.

شفیلد یونایتد در 10 بازی پیشِ رو باید به مصاف تیم­‌هایی برود که بیش­ترشان در حال رقابت برای کسب سهمیه­‌ی یکی از مسابقات قاره‌­ایِ فصل بعد هستند. ادامه یافتن روند مثبت تیم یا متوقف شدن شفیلد یونایتد در جایگاه فعلی، به تصمیمات سرمربی‌­اش بستگی دارد.

بازی­‌های پیشِ رو: نیوکاسل (مهمان)، منچستر یونایتد (مهمان)، تاتنهام (خانگی)، برنلی (مهمان)، ولورهمپتون (خانگی)، چلسی (خانگی)، لستر سیتی (مهمان)، اورتون (خانگی)، ساوثهمپتون (مهمان)

نکات قابل رصد: جاافتادن ساندر برگی در ترکیب؛ حرکات لب خط مدافعین وسط؛ برنامه‌­های دفاع در میانه‌­ی زمین.

 

ساوثهمپتون

امتیاز و جایگاه تخمین ­زده شده: 40.6 – رده‌­ی نهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 34 – رده‌ی چهاردهم

ممکن است شنیدن نام تیم ساوثهمپتون شما را به یاد باخت 9-0 این تیم برابر لستر سیتی بیندازد و فکر کنید ساوثهمپتون تیم بدی است. اما بر خلاف این نظر، رالف هازنهوتل توانست قدرت را به تیمش تزریق کرده و آن را به میانه­‌ی جدول برگرداند.

این تیم در اغلب موارد از ترکیب 2-4-4 با شین لانگ و دنی اینگس به عنوان زوج خط حمله استفاده می‌­کند. شاگردان هازنهوتل می‌­توانند به راحتی با بازی‌سازی از زمین خود یا استفاده از توپ­‌های بلند حمله را پی­‌ریزی کنند. تصویر زیر نشان­‌دهنده­‌ی میانگین جایگیری بازیکنان تیم ساوثهمپتون و مسیرهای پاس­‌کاری بین­‌شان در این فصل لیگ برتر انگلیس است. می­‌توان دید که آرایش این تیم در فاز هجومی با جلوتر قرار گرفتن دفاع چپ نسبت به دفاع راست، نامتقارن است و به این ترتیب بازی درگیرانه‌­ی رایان برتراند در سمت چپ این تیم نسبت به بازیکنان جناح راست توجیه می­‌شود. دو نکته­‌ی دیگر نیز هست که باید به آنها اشاره شود و آن جایگیری نزدیک­ به ­هم مهاجمین و هافبک‌­ها است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.

در چینش بازیکنان به این صورت، هافبک­‌ها می­‌توانند با مشغول نگه داشتن بازیکنان میانی حریف زمان کافی را برای مدافعین وسط برای به گردش دراوردن توپ فراهم کنند. مدافع راست تیم نیز همیشه به عنوان گزینه‌­ای در دسترس برای حرکت دادن وینگر تیم مقابل است.

دو مهاجم تیم ساوثهمپتون همیشه گوش ­به ­زنگ موقعیت­‌های ایجاد شده هستند و هیچ پاس عمقی­‌ای را بدون تعقیب رها نمی‌کنند. در اینجا باید به متمایل شدن بال­‌های میانی تیم به سمت نیم­‌فضا­ها برای استفاده از توپ­‌های برگشتی هنگام حمله نیز اشاره شود.

تیم ساوثهمپتون در نفوذ از یک‌سوم هجومی زمین به محوطه‌­ی جریمه­‌ی حریف نیز عملکرد خوبی دارد. با گوش ­به ­زنگ بودن مهاجمین و تمایل هافبک­‌های کناری به حضور در نیم‌­فضاها، حداقل سه بازیکن این تیم مترصد ایجاد فرصت برای نفوذ به محوطه‌ی جریمه هستند. این حرکات نفوذی در گستره­ای از زاویه‌ها توزیع­ شده و به همین دلیل ردگیری آن­ها برای تیم­‌های مقابل کار آسانی نیست.

به عنوان مثال می­توان به گل این تیم در مقابل وستهام اشاره کرد (تصویر بعد). در تصویر بعد می­توان پیر-امیل هویبرگ، شین لانگ و مایکل اوبافمی را که از سه جهت مختلف در حال حرکت به سمت داخل محوطه‌­ی جریمه هستند، مشاهده کرد. موقعیت سه در برابر سه ایجاد ­شده برای این سه بازیکن، باعث جا ماندن بازیکنان وستهام شده و لانگ (شماره 7) و اوبافمی (شماره 20) برای دریافت سانتر آزاد مانده‌­اند.

نکته‌­ی شگفت‌­انگیز، شاخص PPDA تیم ساوثهمپتون است که با مقدار 8.07، حتی بهتر از لیورپول (8.50) و منچستر سیتی (8.69)، این تیم را در رده اول تیم‌­های لیگ از نظر موفقیت پرسینگ قرار داده است. به عبارت دیگر، بازیکنان این تیم هنگام از دست دادن توپ با جنگندگی فوق‌­العاده بالا در پرس کردن به دنبال بازپس­‌گیری توپ هستند.

تمرکز تیم ساوثهمپتون در هنگام پرس کردن بر توپ و ناحیه است. هنگام پرس، با شروع بازیکن نزدیک به توپ به دویدن به سمت توپ، دیگر بازیکنان نیز سیگنال را دریافت کرده و در همان جهت شروع به دویدن می­‌کنند و در نتیجه، فرصت فکر کردن به حریف داده نمی­‌شود. در صورتی که تیم مقابل موفق به دادن پاس و خارج­ کردن توپ از ناحیه­‌ی تحت فشار شد، بازیکن دریافت‌کننده‌­ی پاس توسط نزدیک­ترین بازیکن ساوثهمپتون به صورت تنگاتنگ تحت فشار قرار می­‌گیرد. این روش تیم ساوثهمپتون در پرس پرفشار بسیار موفق بوده به طوری که این تیم – بیش از هر تیم دیگری در لیگ – موفق به بازپس­‌گیری 82.48 توپ در هر بازی شده است.

به عنوان مثال، در صحنه­‌ی نشان ­داده ­شده در تصویر زیر، پرسینگ استوارت آرمسترانگ باعث شده است بازیکن تیم استون ویلا توپ را به کناره­‌های زمین بفرستد؛ اما بازیکن هدف پاس نیز قبل از دریافت توپ، از طرف دفاع راست ساوثهمپتون (جیمز وارد-پراوز) تحت فشار قرار گرفته است. در نتیجه بازیکن استون ویلا دوباره مجبور به پاس دادن توپ این بار به داگلاس لوئیز (شماره 6) می­‌شود و چون لانگ پشت سر لوئیز قرار گرفته است، این بازیکن برزیلی نتوانست توپ را آزادانه از ناحیه تحت فشار دور کند. به این ترتیب، حمله متوقف شده و بازیکنان تیم استون ویلا مجبور به پاس­‌کاری رو به عقب و بازیابی سازمان تیمی­‌شان شدند.

تیم ساوثهمپتون در این فصل ضعیف‌­تر از پیش‌­بینی­‌ها ظاهر شده و 6.5 امتیاز کمتر از مقدار تخمین ­زده ­شده به ­دست آورده‌­اند. همچنین مقدار شاخص xG ثبت شده برای این تیم نیز در این فصل 14.1 کمتر از مقدار تخمین ­زده ­شده است. این تیم هفت امتیاز با ناحیه­‌ی سقوط فاصله دارد و حفظ این فاصله و ماندن در لیگ برتر فصل در بعد دشوار به نظر نمی‌­رسد. ساوثهمپتون باید در بازی­‌های ادامه‌­ی فصل مقابل تیم‌­های پرقدرتی به میدان برود، اما این تیم باید بازی­­‌های پیشِ روی خود در مقابل تیم­‌هایی که [در پایین] پررنگ شده‌­اند را با برد پشت سر بگذارد.

بازی­‌های پیشِ رو: آرسنال (خانگی)، واتفورد (مهمان)، منچستر سیتی (خانگی)، اورتون (مهمان)، منچستر یونایتد (مهمان)، برایتون (خانگی)، بورنموث (مهمان)، شفیلد یونایتد (خانگی)

نکات قابل رصد: استراتژی پرسِ پرفشار؛ دنی اینگس؛ موسی جنپو.

 

واتفورد

امتیاز و جایگاه تخمین ­زده شده: 37.3 – رده‌­ی دوازدهم
امتیاز و جایگاه کسب شده: 27 – رده­‌ی هفدهم

واتفورد نیز یکی دیگر از تیم‌­هایی است که در این فصل دور از پیش‌­بینی‌­ها ظاهر شده­ است و همان­طور که امتیازهای تخمین ­زده شده‌­ی آنها نیز نشان می‌دهد، آنها باید در موقعیت بهتری ایستاده باشند. پس از اخراج خاویر گارسیا و کیکه سانچز فلورس، به نظر می‌­آید تیم واتفورد با نشاندن نایجل پیرسون، سرمربی پیشین لستر سیتی، بر روی نیمکتش سرمربی مدنظرش را پیدا کرده باشد چرا که او موفق شده واتفورد را از انتهای جدول جدا و دوباره در رقابت وارد کند.

واتفوردِ پیرسون معمولا با ترکیب 1-3-2-4 بازی می­‌کند و اضافه شدن تروی دینی و پیشرفت اسماعیلا سار قدرت مضاعفی به این تیم تزریق کرده است. علاوه بر این، با بازی دادن به عبدولای دوکوره به عنوان هافبک تهاجمی، توانایی­‌های هجومی این بازیکن در راه ­انداختن بازیکنان کناری و گل ­زدن شکوفا شده است.

با بازگشت تروی دینی کهنه‌­کار به تیم، قدرت واتفورد در نبردهای هوایی افرایش یافته و نه­ تنها در بازی مستقیم با توپ­‌های بلند، بلکه در ضربات ایستگاهی و پرتاب­های دستی نیز برتری هوایی را برای تیمش به ارمغان آورده است.

جا افتادن اسماعیلا سار در ترکیب تیم نیز این بازیکن سرعتی را به بازیکنی خطرناک در ضدحملات تبدیل کرده است و با استفاده از همین ویژگی، تیم واتفورد توانست لیورپول را در بازی برگشت این فصل شکست دهد. در صحنه­‌ای از این بازی که در تصویر زیر نشان داده شده است، سار با سرعت خود توانست پاس عمقی فرستاده شده به فضای پشت فن دایک را دریافت کند.

در واقع، عامل بهبود عملکرد تیم واتفورد نسبت به ابتدای فصل، تلاش این تیم در انجام پرس واکنشی هنگام از دست دادن توپ است که با ریختن بازیکنان بر سر توپ و افزایش فشار با حمایت هافبک‌­ها از آنها انجام می­‌شود. جای­گیری دوکوره و هافبک کناری تیم، سلاح مخفی واتفورد در پرسینگ است. با جلو کشیدن دوکوره و قرارگرفتن هافبک کناری تیم در نیم­‌فضاها، فشردگی تیم واتفورد در هنگام پرس حفظ می­‌شود. به این ترتیب پس از بازپس­‌گیری توپ، این دو بازیکن در بالای زمین حضور دارند و قدرت تمام­‌کنندگی آنها یاری­‌بخش تیم در به ­ثمر رساندن گل است.

علاوه بر پرس در بالای زمین، واتفورد توانایی دفاع کردن از میانه و عقب زمین خودی را نیز دارد. هنگام دفاع از مرکز، مدافعان و هافبک­‌های میانی تیم در مرکز زمین یک چهارگوش تشکیل می­‌دهند (تصویر بعد) و به این ترتیب، هر بازیکن حریف که به این چهارگوش وارد شود با پاس­کاری جا گذاشته می­‌شود. در دفاع از عقب زمین نیز، با عقب­ کشیدن دفاع‌­های وسط تا محوطه­‌ی شش قدم، هافبک‌­های میانی به عنوان دو رأس دیگر چهار گوش، عقب کشیده تا لبه­‌های محوطه­‌ی شش قدم یا حرکات تیم حریف در کانال­‌های کناری را پوشش دهند.

در ابتدای نشستن پیرسون روی نیمکت سرمربی­‌گری، تیم واتفورد نتایج خوبی می­‌گرفت، اما عملکرد این تیم تا قبل از معلق شدن بازی­‌ها به دلیل شیوع کووید-19 کمی ناپایدار شد. با در نظر گرفتن برنامه­‌ی فشرده‌­ی تیم واتفورد در ادامه‌­ی فصل و اینکه این تیم باید برای فرار از ناحیه­‌ی سقوط، بازی­‌های خود را در مقابل تیم­‌های دیگر در معرض سقوط برنده شود، حفظ شدت پرس در بازی‌های پیشِ رو برای این تیم سخت به نظر می­‌رسد.

بازی­‌های پیشِ ­رو: لستر سیتی (خانگی)، برنلی (مهمان)، ساوثهمپتون (خانگی)، چلسی (مهمان)، نوریچ سیتی (خانگی)، نیوکاسل (خانگی)، وستهام (مهمان)، منچستر سیتی (خانگی)، آرسنال (مهمان)

نکات قابل رصد: تروی دینی؛ نحوه انجام پرس و پرس واکنشی.

 

جمع‌­بندی

در این مقاله تنها به بیان نکات کلی مربوط به تیم­ها پرداخته شد. آنالیز دقیق تمامی تاکتیک‌­ها و ترکیب­‌های مختلف مورد استفاده‌­ی تیم­ها کاری دشوار است. نکات بیان شده می‌تواند در تحلیل بازی­‌های باقی­مانده از لیگ برتر در این فصل کمک­‌کننده باشد. هدف از این مجموعه مقالات بررسی تمامی تیم‌­های لیگ به همین صورت است، بنابراین، منتظر مقاله­‌ی آخر از این مجموعه باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *